اشتباه فاحش در شمارش آراء و انتظار واکنش مدبرانه

17 آگوست 2013 ۱ دیدگاه

با گذشت یک روز از مهمترین رویداد سیاسی حال حاضر کشور، هنوز مسئولان ذیربط هیچ شفاف سازی در خصوص این ابهام بزرگ انجام ندادند و اگر به همین منوال ادامه پیدا کند، این رخداد فرخنده می تواند به محلی برای ایجاد ابهام بدل شود.

حال آنکه تعداد وزرا و تعداد رای دهندگان آنقدر بالا نبوده که این درصد از خطا در آن طبیعی باشد. وانگهی؛ کسانی این آراء را شمارش کردند که اولا تحصیلکرده و ثانیا ادعای نظارت بر وزرای دولت را دارند.

آیا این اشتباه فاحش که تنها در مورد دو وزیر رخ داده، سایر اقدامات خوب مجلس را در برگزاری این جلسات فشرده مخدوش نمیکند؟ آراء هنوز هم موجود است و مثل انتخابات دیگر، آنقدرها هم زیاد نیست، کل آراء طبق اعلام صورت گرفته توسط آقای لاریجانی ۵ هزار و ۱۰۳ رای است و می توان یکبار دیگر خیلی سریع آنها را شمارش کرد و اگر خطایی در شمارش یا اعلام وجود داشته، متعاقبا از همان تریبون اعلام شود و سبب اعتماد دو چندان مردم به مجلس شود.

حال اینکه شاید در جریان این بازشماری، کسانی که تنها ۱ تا ۲ رای با وزارت فاصله داشتند، سرنوشت دیگری پیدا کنند. به هر تقدیر در روزگاری اخیر و با وجود دولت تدبیر و امید، انتظار می رود برخی رفتارها کنار گذاشته شوند و به خاطر یک اشتباه کوچک در قرائت یا شمارش، کل زحمات نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی تحت تاثیر قرار نگیرد.

برخلاف آنچه شاید تصور برخی از شهروندان باشد، رای اعتماد مجلس به کابینه روحانی، با وجود انواع مخالفت ها نسبت به رای اعتمادی که مجلس های اصولگرای قبلی لااقل به کابینه دو دولت گذشته دادند شرایط خیلی بهتری داشت.

نزدیک به ۲۰ درصد از وزرای پیشنهادی کابینه دولت نهم، یعنی چهار تن از ۲۱ نفر(وزرات خانه های وقت، پیش از ادغام) نتوانستند رای اعتماد بگیرند و در دولت دهم نیز ۳ وزیر پیشنهادی از مجموع ۲۱ وزیر از مجلس رای اعتماد نگرفتند که حدودا ۱۴ درصد وزرا را به خود اختصاص می دادند.

حال اینکه از مجموع ۱۸ وزیر پیشنهادی آقای روحانی، تنها سه وزیر از مجلس رای اعتماد نگرفتند که این یعنی مجلس به نزدیک ۸۳درصد وزرای پیشنهادی رای اعتماد و تنها به ۱۶درصد آنها رای عدم اعتماد داده است.

همچنین ترکیب آراء در جلسه رای اعتماد به کابینه پیشنهادی دولت دهم در سال ۸۸ نشان از اعتماد بالای مجلس به کابینه روحانی دارد. میانگین رای موافق مجلس به کابینه دولت دهم طبق جدولی که در ادامه آمده است، نزدیک به ۶۱ درصد بوده، حال اینکه میانگین رای موافق به کابینه آقای روحانی نزدیک ۷۲ درصد است.

اما با تمام اینها، شاید مجلس می توانست در شمارش آراء دقت بیشتری به خرج دهد. امسال برای اولین بار با تبلیغات گسترده از طریق صدا و سیما و پخش مستقیم صحن علنی مجلس، تمام جزئیات روند رای اعتماد به کابینه برای میلیون ها مخاطب پخش شد، تا اینجا اقدام و اتفاق خوبی بود که رخ داد.

اما نمایندگان مجلس که سطح تحصیلات آنها بالاتر از کارشناسی است و مخالفان وزرا بارها در خصوص تحصیلات وزرای پیشنهادی داد سخن سر دادند چرا باید در شمارش آراء اشتباه فاحشی داشته باشند.

بر اساس آماری که آقای لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی در پایان جلسه رای اعتماد به کابینه قرائت کرد و به طور مستقیم نیز از شبکه خبر پخش شد، لا اقل در مورد رای دو وزیر ابهام وجود دارد.

مجموع آراء اخذ شده برای آقای محمود واعظی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات ۲۸۴ رای اعلام شد. و به ترتیب: آراء موافق ۲۱۸ رای، آراء ممتنع ۲۰ رای و آراء مخالف ۴۵ رای گفته شد. جمع آرائ موافق، ممتنع و مخالف برابر۲۸۳ رای است که با ۲۸۴ رای اخذ شده یک رای فاصله دارد.

همچنین مجموع آراء اخذ شده برای آقای علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ۲۸۴ رای اعلام شده است. آراء مخالف این وزیر برابر ۳۶ رای، موافق ۲۳۴ رای و ممتنع ۱۲ رای بوده که جمع این سه نیز برابر ۲۸۲ خواهد بود، که این رقم نیز با ۲۸۴ رای اخذ شده ۲ رای فاصله دارد!

یک یا دو رای آنجا که به قول آقای لاریجانی، اگر محمد علی نجفی ۲ رای دیگر داشت «ناپلئونی» وزیر میشد، اهمیت سرنوشت سازی پیدا می کند.

با گذشت یک روز از مهمترین رویداد سیاسی حال حاضر کشور، هنوز مسئولان ذیربط هیچ شفاف سازی در خصوص این ابهام بزرگ انجام ندادند و اگر به همین منوال ادامه پیدا کند، این رخداد فرخنده می تواند به محلی برای ایجاد ابهام بدل شود.

حال آنکه تعداد وزرا و تعداد رای دهندگان آنقدر بالا نبوده که این درصد از خطا در آن طبیعی باشد. وانگهی؛ کسانی این آراء را شمارش کردند که اولا تحصیلکرده و ثانیا ادعای نظارت بر وزرای دولت را دارند.

آیا این اشتباه فاحش که تنها در مورد دو وزیر رخ داده، سایر اقدامات خوب مجلس را در برگزاری این جلسات فشرده مخدوش نمیکند؟ آراء هنوز هم موجود است و مثل انتخابات دیگر، آنقدرها هم زیاد نیست، کل آراء طبق اعلام صورت گرفته توسط آقای لاریجانی ۵ هزار و ۱۰۳ رای است و می توان یکبار دیگر خیلی سریع آنها را شمارش کرد و اگر خطایی در شمارش یا اعلام وجود داشته، متعاقبا از همان تریبون اعلام شود و سبب اعتماد دو چندان مردم به مجلس شود.

حال اینکه شاید در جریان این بازشماری، کسانی که تنها ۱ تا ۲ رای با وزارت فاصله داشتند، سرنوشت دیگری پیدا کنند. به هر تقدیر در روزگاری اخیر و با وجود دولت تدبیر و امید، انتظار می رود برخی رفتارها کنار گذاشته شوند و به خاطر یک اشتباه کوچک در قرائت یا شمارش، کل زحمات نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی تحت تاثیر قرار نگیرد.

جدول ۱: ترکیب رای اعتماد به وزرای پیشنهادی کابینه دولت دهم

نام وزارتخانه

وزیر پیشنهادی

مخالف

ممتنع

موافق

ماخوذه

درصد موافق

 آموزش و پرورش

سوسن کشاورز

۲۰۹

۲۸

۴۹

۲۸۶

۱۷

 ارتباطات و فناوری اطلاعات

رضا تقی‌پور

۶۲

۲۷

۱۹۷

۲۸۶

۶۹

 اطلاعات

حیدر مصلحی

۶۷

۲۵

۱۹۴

۲۸۶

۶۸

 امور اقتصادی و دارایی

سید شمس‌الدین حسینی

۲۱

۴۱

۲۲۴

۲۸۶

۷۸

 امور خارجه

منوچهر متکی

۷۹

۳۴

۱۷۳

۲۸۶

۶۰٫

 بازرگانی

مهدی غضنفری

۹۱

۳۷

۱۵۸

۲۸۶

۵۵

 بهداشت، درمان و آموزش پزشکی

مرضیه وحید دستجردی

۸۲

۲۹

۱۷۵

۲۸۶

۶۱

 تعاون

محمد عباسی

۸۳

۳۷

۱۶۳

۲۸۳

۵۸

 جهاد کشاورزی

صادق خلیلیان

۵۴

۳۲

۲۰۰

۲۸۶

۷۰

 دادگستری

مرتضی بختیاری

۳۶

۲۳

۲۲۵

۲۸۴

۷۹

 دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح

احمد وحیدی

۵۴

۵

۲۲۷

۲۸۶

۷۹

 راه و ترابری

حمید بهبهانی

۸۳

۳۳

۱۶۷

۲۸۳

۵۹

 رفاه و تأمین اجتماعی

فاطمه آجرلو

۲۹

۱۸۱

۷۶

۲۸۶

۲۶

 صنایع و معادن

علی‌اکبر محرابیان

۱۰۳

۲۷

۱۵۳

۲۸۳

۵۴

 علوم، تحقیقات و فناوری

کامران دانشجو

۷۵

۲۵

۱۸۶

۲۸۶

۶۵

 فرهنگ و ارشاد اسلامی

محمد حسینی

۶۱

۳۱

۱۹۴

۲۸۶

۶۸

 کار و امور اجتماعی

عبدالرضا شیخ‌الاسلامی

۶۳

۳۰

۱۹۳

۲۸۶

۶۷

 کشور

مصطفی محمدنجار

۷۵

۲۵

۱۸۲

۲۸۲

۶۴

 مسکن و شهرسازی

علی نیکزاد

۴۰

۲۵

۲۱۹

۲۸۴

۷۷

 نفت

مسعود میرکاظمی

۱۱۷

۱۹

۱۴۷

۲۸۳

۵۱

 نیرو

محمد علی‌آبادی

۱۱۷

۳۲

۱۳۷

۲۸۶

۴۸

میانگین

۷۶

۳۶

۱۷۳

۲۸۵

۶۱

جدول ۲: ترکیب رای اعتماد به وزرای پیشنهادی کابینه دولت یازدهم

نام وزارتخانه وزیر پیشنهادی مخالف ممتنع موافق ماخوذه

درصد موافق

آموزش و پرورش محمد علی نجفی ۱۳۳ ۹ ۱۴۲ ۲۸۴ ۵۰
ارتباطات و فناوری اطلاعات محمود واعظی ۴۵ ۲۰ ۲۱۸ ۲۸۴ ۷۷
اطلاعات سید محمود علوی ۳۸ ۱۸ ۲۲۷ ۲۸۳ ۸۰
امور اقتصاد و دارایی علی طیب نیا ۷ ۳ ۲۷۴ ۲۸۴ ۹۶
امور خارجه محمد جواد ظریف ۳۶ ۱۳ ۲۳۲ ۲۸۱ ۸۲
کار، تعاون و رفاه اجتماعی علی ربیعی ۱۰۰ ۲۱ ۱۶۳ ۲۸۴ ۵۷
جهاد کشاورزی محمود حجتی ۸۱ ۲۶ ۱۷۷ ۲۸۴ ۶۲
دادگستری مصطفی پورمحمدی ۶۴ ۱۹ ۲۰۱ ۲۸۴ ۷۱
دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح حسین دهقان ۱۰ ۵ ۲۶۹ ۲۸۴ ۹۵
بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی حسن قاضی زاده ۱۸ ۶ ۲۶۰ ۲۸۴ ۹۱
راه و شهرسازی عباس آخوندی ۱۰۷ ۱۸ ۱۵۹ ۲۸۴ ۵۶
صنعت ، معدن و تجارت محمدرضا نعمت زاده ۶۰ ۲۴ ۱۹۹ ۲۸۳ ۷۰
علوم تحقیقات و فناوری جعفر میلی منفرد ۱۶۲ ۱۵ ۱۰۵ ۲۸۲ ۳۷
کشور عبدالرضا رحمانی فضلی ۱۹ ۹ ۲۵۶ ۲۸۴ ۹۰
نفت بیژن نامدار زنگنه ۱۰۴ ۱۳ ۱۶۶ ۲۸۳ ۵۹
نیرو حمید چیت چیان ۷ ۵ ۲۷۲ ۲۸۴ ۹۶
ورزش و وجوانان مسعود سلطانی فر ۱۴۸ ۱۸ ۱۱۷ ۲۸۳ ۴۱
فرهنگ و ارشاد اسلامی علی جنتی ۳۶ ۱۲ ۲۳۴ ۲۸۴ ۸۲
میانگین

۶۵

۱۴

۲۰۴

۲۸۳

۷۲

—————

این مطلب در روزنامه آفتاب یزد صفحه۱۳، مورخ ۲۶ مرداد ماه ۱۳۹۲ منتشر شد

کارمند مطالبه محور و رئیس متواضع

27 جولای 2013 ۲ دیدگاه

زیاد شنیدید و و شنیدیم درباره سیستم بانک ها و وضعیتشان. از بد حادثه کار به بانک کشیده بود برای گرفتن یک وام ناقابل ۴ میلیون تومانی، حدودا ۲ ماهی هست که درگیر این وام شدم، ضامنم هم فرد محترمی است از مدیران یکی از ادارات. اجازه دهید اول این طرف ماجرا را نگاه کنیم:

کارمند که شاید دل خوشی از ارایه وام ندارد، تا بحال چندبار ضامن را آورده و برده، یکبار به بهانه ننوشتن میزان حقوق در گواهی اشتغال به کار(در حالی که با وجود گواهی کسر از حقوق اصولا دیگر نیازی به گواهی مجدد اشتغال به کار نیست) ضامن هم قبول کرد، یکبار به خاطر دو رنگ بودن فرم! یکبار دیگر به خاطر یک کپی از کارت ملی و…

یک موضوع هم بود؛ اینکه ظاهرا ضامن یک تسهیلاتی از بانک ملی دریافت کرده بود و قسطی که فرض بفرمایید موعد پرداختش ۲ برج بوده را ۲۹ برج پرداخت کرده بوده، خانم کارمند با یک حالت «مطالبه محور» که گویی معوقه از جیب مبارک بوده، با برخورد تند و زننده ای به یک مدیر بابت نهایتا ۳۰۰ هزار تومان تشر زد که «تو معوقه داری و نمیتوانی ضامن شوی» بگذریم که ضامن دیگر کاسه صبرش لبریز شده بود و میگفت من همین حالا حاضرم ۴ میلیون را بدهم و دیگر این رفتارها را تحمل نکنم…

ضامن هم رفت و دو قسط را یکجا پرداخت کرد، تا دیگر در استعلام خانوم کارمند، معوقه ای نباشد! یک هفته بعد رفتم، خانوم کارمند گفت پرداخت نکردید!

از من اصرار که پرداخت شده و از خانوم انکار که دروغ می گویید و پرداخت نکردید در استعلام نیامده است!

هفته بعد باز هم رفتم، گفت پرداخت نکردید؛ رفتم با شرمندگی قبض رسید را از ضامن گرفتم و به کارمند دادم که «خانوم محترم، این قبض رسید، پرداخت شده، شاید سیستم شما اشتباه می کند!» بازهم زیر بار نرفت…

خلاصه بعد از حدود ۲ ماه کش و قوس و شرمندگی نگارنده از روی ضامنی که شاید هر بار رفت و آمدش به بانک نزدیک ۲۰۰-۳۰۰ هزار تومان از ارزش زمانش را هدر می دهد، به یکی از کارمندان محترم یکی دیگر از بانک ها سر زدم و پرس و جویی کردم، مشخص شد که بانک محترم مرکزی سیستمش به محض تاخیر در پرداخت ثبت می کند، اما بعد از پرداخت شاید چند هفته تا چند ماه طول بکشد تا تایید عدم بدهی مشتری در سیستم ثبت شود.

این موضوع را کارمند بانک به ما نگفته بود، پیشش رفتم و گفتم خانوم محترم، چه می شد این موضوع را به ما می گفتید که این همه شرمنده و درگیر نشویم، ظاهرا شما باید یک نامه به ما بدهید تا بانکی که تسهیلات داده آن نامه را پاسخ دهد و خانوم با حالت مطالبه محوری پاسخ داد «دیدید پس معوقه داشتید؟» عرض کردم مگر من گفتم نداشته، چرا شما به من نگفتید دلیل اینکه در سیستم نمی آید که پرداخت شده عدم پرداخت ضامن یا دروغگویی او نیست، بلکه باید به صورت دستی نامه نگاری شود؛ چرا نامه به من ندادید که به آن بانک ببرم و بازهم با مطالبه محوری چند برابر پاسخ شنیدم: «مگر شما از من نامه خواستید؟»

چیزی نگفتم و در دل زمزمه کردم«از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم…» نامه را گرفتم و ساعت حوالی ۱۱ ظهر پنجشنبه گرم تابستان به بانکی رفتم که قسط عقب افتاده در آن پرداخت شده بود، مسئولی که باید نامه را پاسخ می داد نبود، به رئیس شعبه گفتم که درگیرم و می دانم که روز آخر هفته هم شلوغ هستید و هم زودتر کار را تمام می کنید، در صورت امکان دستور بدهید یکی از کارمندان این نامه را برای من پاسخ دهند.

برخورد رئیس بانک آنقدر قشنگ بود که تمام این سطرهای بالا را جبران کرد، خیلی متین و مودبانه، با اینکه رئیس شعبه بود، از پشت میزش بلند شد، نامه من را در دست گرفت، پای میز چند کارمند دیگرش رفت و عاقبت، پاسخ نامه را به من داد. چیزی جز یک تشکر خشک و خالی نداشتم که تحویلش بدهم، اما تا برسم به بانکی که میخواستم وام بگیرم داشتم به فرق آدم ها فکر می کردم و اینکه اگر در آن بانک، آن خانوم کارمند مطالبه محور هست که حتی برایش زحمت دارد اگر یک نکته به این سادگی را بگوید، یک رئیس شعبه ای هم آن طرف هست که اینطور متواضع و پیگیر به کار ارباب رجوع رسیدگی کند. به بانک رسیدم و خانوم بداخلاق مطالبه محور مدارک را از من گرفت و گفت فلان قدر در حساب بریزید تا پرداخت شود…

رسیدم خانه؛ دیدم تماس گرفته با ضامن و گفته «یکی از سفته هایی که گذاشتید امضایش خط خوردگی دارد، باید حضور بیایید و یک سفته دیگر جایگزین کنید» این سفته ها را هم نمی شد همان روزی که تحویل می دادیم ملاحظه می کردید و اگر عیبی داشت می گفقتید؟

خنده ام گرفت از این همه بدجنسی این طرف خط و آن همه انسانیت آن طرف تر.. اینبار زمزمه می کردم«در حیرتم از نخوت رغیب/یارب مباد آنکه گدا معتبر شود»

*********

از سری آدم های خوب منتشر شده در روزنامه آفتاب یزد

با کافران هم کیش

25 جولای 2013 بدون دیدگاه

بهترین دزدگیر را خبره ترین دزد می‌تواند بسازد، البته ممکن است یک قفل ساز خوب هم با مطالعه روی شیوه‌های کار دزدان قفل خوبی درست کند، اما بی شک یک دزد عالی می‌تواند یک دزدگیر خوب هم درست کند، چون راه‌های دزدی را خوب بلد است.

دو ضرب المثل «بسوزه پدر تجربه» و «نخوردیم نون گندم؛ دیدم که دست مردم» در روزگار ما کاربردی شده است. کدام روزگار؛ روزگاری که آدم‌ها خوب راه و رسم «بد کردن» را بلد هستند.

یک نگاهی به متن گفت‌وگوهای روزانه مان بیندازیم، جنسیت که حرف اول را می‌زد؛ جنسیت هم در کلام کسانی حرف اول را می‌زند که خود مخالف سرسخت نگاه جنسیتی هستند. زنان می‌گویند مردان بد شدند و مردان می‌گویند زنان بد شدند.  اگر مردی از متعهد بودن زن‌های گذشته بگوید، سریع زن‌ها پاسخ خواهند داد«مگر شما از مردان قدیم هستید که زن قدیمی هم می‌خواهید» و این چرخه شبیه دایره منحوص فقر در اقتصاد مدام تکرار می‌شود.

مردم بد شدند، این هم قبول، اما این مردم چه کسانی هستند؟ این کلیشه است، اما خب راست که هست.

مردی که زن را به خیانت متهم می‌کند از کجا این همه راه و رسم خیانت را خوب بلد است؟  از آن طرف هم زنی که مرد را به خیانت متهم می‌کند از کجا به این خوبی می‌داند هم جنسانش از کجا خیانت را شروع می‌کنند؟

برسیم به همین تیتر کوتاه «کافر همه را به کیش خود پندارد» هرکه با تجربه تر باشد، بهتر و سریع تر می‌تواند بوی خیانت را حس کند.

همه خوب بلد هستند مسئله را هی، تند و تند تکرار کنند و مثل این سریال‌های آبگوشتی، یک موضوع را از هزار و یک زاویه ببینند، اما هیچ کس اینجا اهل حل مسئله نیست . پر‌بیراه هم نیست؛ برای حل کردن هر مسئله ای اول باید پذیرفت مسئله ای هست، چه کسی شجاعتش را دارد که بگوید یکی از آن مسئله‌ها خودش است؟

هیچ کس قبول نمی کند و این می‌شود که چیزی هم حل نمی‌شود.

مرد دوست دارد در خیابان انواع و اقسام هرزگی‌ها را بکند، با هزار و یک زن ارتباط (از این جدیدها که برای سرپوش گذاشتن روی بولهوسی‌ها بهشان می‌گویند سوشال فرند، اسم خارجی هم رویش گذاشتند) داشته باشد،آن وقت زنش در خانه همیشه سینی چای به دست و قرمه سبزی روی گاز آماده سرویس باشد،

بدبختی هم آنجاست که این زن لیسانس هم دارد، از توی پستو آورده نشده، ماهواره دیده، روزنامه خوانده، کتاب خوانده و …

همه اش هم این طرفی نیست. آن طرف ماجرا هم زن روی ده تا از این به قول خودشان «کیس»‌ها سرمایه گذاری کرده و چون خودش خوب راه‌و‌رسم تخم مرغ چیدن را بلد است، مدام نگران است که خودش هم تخم مرغی باشد در سبد مرد.

این طور می‌شود که در خصوصی ترین روابط، شک و تردید، سطران این نگاه بیمار هر روز بیشتر و بیشتر ریشه می‌گیرد و آنجا که باید محل اعتماد و آرامش باشد، می‌شود جایی شبیه خانه آن فیلم معروف «آقا و خانم اسمیت»

بزنید همدیگر را بکشید، حالا همیشه هم که کشتن با چاقو و ساطور نیست، بزنید احساس همدیگر را بکشید، بزنید شخصیت همدیگر را بکشید… بدتر از همه، خودکشی کنید، آنجا که سهم و حق مسلم زندگی تان، یعنی اعتماد را می‌کشید و روزها و شب‌ها را در بی اعتمادی و اضطراب «رو دست» خوردن، یا در رقابت فرسایشی «زرنگی» هدر می‌دهید.

اگر نه قاتل هستید و نه اهل خودکشی، یک جا شجاعانه پایتان را بگذارید رو محیط این دایره منحوص، آدم‌های مشکوک و زخم خورده، مارگزیده هایی که چشمشان فقط مار می‌بیند را از دورتان بیرون کنید و یک زندگی جدید آغاز کنید. می‌شود حق مسلم را از زندگی پس گرفت،

درست است که تغییر جهان خیلی غیر ممکن به نظر می‌رسد، اما در دنیایی که در آن دو نفر هست، می‌شود دنیا را جور دیگری ساخت.

*****

منتشر شده در روزنامه قانون