بایگانی

بایگانی می

علی لاریجانی؛ متولد نجف، بزرگ شده بیت، از کجا آمده و می‌خواهد کجا برود؟

31 می 2024 بدون دیدگاه

رییس هیات مدیره سازمان جهاد خودکفایی سپاه پاسداران در زمان تاسیس، پاسداری که علوم ریاضی و کامپیوتر خوانده، در فلسفه زیر نظر احمد فردید وارد شده، از خامنه‌ای برای مدتی طولانی حکم گرفته، هم اصلاح‌طلبان و هم اصولگرایان با او دشمنی داشتند و شورای نگهبان نیز صلاحیتش را رد کرده است. جمع همه این موارد زیر نام یک شخص کمی مشکل به نظر می‌رسد اما علی لاریجانی این کار را کرده است.

از پیچیدگی‌ بدش نمی‌آید. ثبت‌نام کردنش را هم مستقیم اعلام نکرد و با انتشار تصویری گرافیکی طعنه زد که می‌خواهد وارد انتخابات زودهنگام شود. گرافیکی که نشان می‌داد او از حوالی بیت خامنه‌ای به سمت وزارت کشور می‌رود و از آنجا دوباره به ساختمان ریاست جمهوری در همسایگی خامنه‌ای باز می‌گردد.

طعن و اشاره‌ او را ظاهرا خبرنگار حاضر در وزارت کشور، آن‌طور که لاریجانی می‌خواست درک نکرد.

وقتی خبرنگار از او به طنز پرسید که با تپسی آمده است یا اسنپ، پاسخ داد در آن توییت مطالب دیگری هم بود.

لاریجانی از کجا آمده و می‌خواهد به کجا برسد؟

متولد نجف، داماد مرتضی مطهری

علی اردشیر لاریجانی، مشهور به علی لاریجانی، ۱۳ خرداد ۱۳۳۶ در نجف عراق متولد شد.

او در قم بزرگ شد و کارشناسی خود را در رشته ریاضی و علوم کامپیوتر، از دانشگاه صنعتی شریف دریافت کرد.

علی هم مثل سایر برادرانش با خانواده روحانیون وصلت کرد. او در سن ۲۰ یا ۲۱ سالگی، با فریده، دختر ۱۵ ساله مرتضی مطهری ازدواج کرد. بعد از دامادی مطهری و وقوع انقلاب سال ۱۳۵۷، او با توصیه مطهری – پدر زنش، وارد سازمان صدا و سیما شد و مدتی، از اواخر سال ۱۳۵۹ تا تابستان ۱۳۶۰، مدیرعامل این سازمان بود.

این اولین نقش او در جمهوری اسلامی بود. تولدش در نجف و متولد ایران نبودنش قبلا محل بحث بوده و روشن شده که از این جهت مانعی برای شرکتش در انتخابات ریاست جمهوری وجود ندارد.

به جز ریاست صدا و سیما در زمان علی خامنه‌ای، علی لاریجانی بهمن سال ۱۳۵۹، در زمان مدیریت شورای صدا و سیما مدتی مدیرعامل این سازمان بود - روزنامه کیهان، مورخ ۲۶ بهمن ۱۳۵۹

به جز ریاست صدا و سیما در زمان علی خامنه‌ای، علی لاریجانی بهمن سال ۱۳۵۹، در زمان مدیریت شورای صدا و سیما مدتی مدیرعامل این سازمان بود – روزنامه کیهان، مورخ ۲۶ بهمن ۱۳۵۹

علی لاریجانی کجای هزار فامیل است؟

با وصلتی که علی با خانواده مطهری و سایر برادرانش با خانواده سایر اشخاص تاثیر‌گذار جمهوری اسلامی کردند، جایگاه او در حال حاضر به این شکل است:

داماد مرتضی مطهری و برادر زن علی مطهری. برخی گفتند او پسر خاله احمد توکلی است اما احمد توکلی گفته مادر لاریجانی‌ها، خاله مادر او و خاله همسرش است.

چون صادق لاریجانی، برادر علی، با دختر آیت‌الله وحید خراسانی ازدواج کرده، بنابراین لاریجانی برادر داماد وحید خراسانی هم هست.

از آنجا که احمد توکلی باجناق صادق زیبا‌کلام است، رابطه دوری هم با زیباکلام دارد.

از طرفی، علی لاریجانی برادر پدر زن محمد امین آقامیری، دبیر منصوب ابراهیم رئیسی در شورای عالی و رییس مرکز ملی فضای مجازی است که از جمله مراکز مهم فیلترینگ به شمار می‌رود.

خواهر لاریجانی‌ها با مصطفی محقق داماد، از چهره‌های اصلاح‌طلب ازدواج کرده و بر این اساس، علی لاریجانی برادر زن محقق داماد است.

برادر دیگر لاریجانی‌ها، باقر، با دختر آیت‌الله حسن‌زاده آملی ازدواج کرده و علی لاریجانی از این سمت نیز به بیت مراجع تقلید شیعیان وصل است.

علی لاریجانی در جمهوری اسلامی

ورود به صدا و سیما با توصیه مرتضی مطهری اولین پله ترقی لاریجانی در جمهوری اسلامی بود.

او از زمستان ۱۳۵۹ تا تابستان ۱۳۶۰ مدیرعامل صدا و سیما بود.

لاریجانی از سال ۱۳۶۱ به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد و تا سال ۱۳۷۱ معاونت سپاه و جانشینی ستاد کل سپاه پاسداران را بر عهده گرفت.

تقریبا تمام برنامه‌های موشکی سپاه پاسداران زیر‌مجموعه‌هایی از سازمان جهاد خودکفایی سپاه پاسداران هستند. این سازمان ۱۹ تیر سال ۱۳۷۰ تاسیس شده است. اعضای موسس آن اشخاصی مثل محسن رضایی، علی شمخانی، محمود محمدی عراقی، حسین دهقان و احمد وحیدی بودند اما رییس هیات مدیره این سازمان در زمان تاسیس علی لاریجانی بوده است. (روزنامه رسمی، شماره ۱۳۵۰۴، صفحه پنج)

اندکی پیش از معرفی به عنوان وزیر ارشاد، علی لاریجانی عضو موسس و رییس هیات مدیره سازمان جهاد خودکفایی سپاه بود

اندکی پیش از معرفی به عنوان وزیر ارشاد، علی لاریجانی عضو موسس و رییس هیات مدیره سازمان جهاد خودکفایی سپاه بود

چند ماهی از تاسیس سازمان جهاد خودکفایی سپاه پاسداران نگذشته بود که در تابستان سال ۱۳۷۱، محمد خاتمی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت اکبر هاشمی رفسنجانی استعفا داد. گزینه هاشمی رفسنجانی برای جانشین خاتمی، علی لاریجانی بود. کسی که تنها سابقه‌اش در زمینه فرهنگ و هنر در آن زمان، مدیرعاملی کوتاه در صدا و سیما به توصیه پدر زنش بود.

لاریجانی تا بهمن ۱۳۷۲، وزیر ارشاد بود و بزرگ‌ترین دستاوردش در این دوره، آزاد کردن ویدیو.

تا پیش از آن، استفاده و حمل دستگاه‌های ویدیو در ایران ممنوع بود.

۲۴ بهمن ۱۳۷۲، خامنه‌ای، علی لاریجانی را به سمت ریاست سازمان صدا و سیما منصوب کرد. حکم انتصاب لاریجانی در صدا و سیما بسیار بلند بالا بود.

در دوره ریاست لاریجانی، برنامه هویت از صدا و سیما پخش شد. این برنامه را می‌توان اولین مستند «اعتراف اجباری» در دوران رهبری خامنه‌ای دانست؛ البته لاریجانی در جریان انتخابات سال ۱۴۰۰، تهیه و پخش این برنامه را به زیر‌دستانش نسبت داد. با این حال احمد پورنجاتی، معاون وقت صدا و سیما و از مدیران سابق وزارت اطلاعات، فاش کرد که لاریجانی شخصا درباره برنامه هویت با سعید امامی، مهم‌ترین چهره وزارت اطلاعات در جریان قتل‌های زنجیره‌ای، دیدار داشته و این برنامه اصولا با اصرار لاریجانی ساخته و پخش شده است.

احمد پورنجاتی، معاون وقت صدا و سیما و از مدیران سابق وزارت اطلاعات فاش کرد علی لاریجانی شخصا درباره برنامه هویت با سعید امامی، مهم‌ترین چهره وزارت اطلاعات در جریان قتل‌های زنجیره‌ای دیدار داشته است

احمد پورنجاتی، معاون وقت صدا و سیما و از مدیران سابق وزارت اطلاعات فاش کرد علی لاریجانی شخصا درباره برنامه هویت با سعید امامی، مهم‌ترین چهره وزارت اطلاعات در جریان قتل‌های زنجیره‌ای دیدار داشته است

پخش صحنه‌هایی از کنفرانس برلین از صدا و سیما از دیگر نقاط عطف دوران مدیریت او در صدا و سیما بود. به طور کلی می‌توان گفت دوران ریاست لاریجانی در صدا و سیما – در زمان انحصار این رسانه – دوران چندان خوشایندی برای جریان موسوم به اصلاح‌طلبان نبود.

تا سال ۱۳۸۳، لاریجانی رییس صدا و سیما بود. پس از آن او به مدت پنج سال یکی از دو نماینده خامنه‌ای در شورای عالی امنیت ملی بود.

لاریجانی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ شرکت کرد اما با کمتر از شش درصد آرا، به دور دوم نرسید.

او شهریور ۱۳۸۴، با حکم محمود احمدی‌انژاد به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی جایگزین حسن روحانی شد.

لاریجانی تا مهر ۱۳۸۶ همچنان دبیر شورای عالی امنیت ملی بود اما در این تاریخ استعفا داد.

دوران دبیری او در شورای عالی امنیت ملی کوتاه‌ترین دوران به شمار می‌رود.

شش سال پس از استعفا، لاریجانی علت استعفای خود را اختلاف نظر با احمدی‌نژاد اعلام کرد. جایگزین او با حکم احمدی‌نژاد، سعید جلیلی بود که اتفاقا او هم یکی از مدعیان انتخابات زودهنگام سال ۱۴۰۳ است.

یکی از اقدامات علی لاریجانی در زمان کوتاه تصدی وزارت ارشاد، رفع ممنوعیت استفاده از دستگاه ویدیو بود

یکی از اقدامات علی لاریجانی در زمان کوتاه تصدی وزارت ارشاد، رفع ممنوعیت استفاده از دستگاه ویدیو بود

علی لاریجانی در انتخابات مجلس هشتم (۱۳۸۷)، نهم (۱۳۹۱) و دهم (۱۳۹۴) شورای اسلامی، هر بار از حوزه انتخابیه قم شرکت کرد و در هر سه مجلس هم رییس مجلس شد.

ریاست او در مجلس با دور دوم دولت احمدی‌نژاد و دو دولت حسن روحانی مصادف بود.

در زمان انتخابات پرحاشیه سال ۱۳۸۸، او رییس مجلس بود.

محمد عطریانفر، از چهره‌های اصلاح‌طلب فعال در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ گفته است که لاریجانی پس از پایان رای‌گیری، به میرحسین موسوی تبریک گفته است.

لاریجانی چنین تماس تلفنی‌ای را تکذیب کرده است.

چالش او با احمدی‌نژاد در جلسه استیضاح عبدالرضا شیخ‌الاسلامی، وزیر کار دولت احمدی‌نژاد که به یک‌شنبه سیاه مجلس مشهور شد، به نقطه اوج خود رسید؛ وقتی احمدی‌نژاد با انتشار فیلمی که مخفیانه ضبط شده بود، نشان داد فاضل لاریجانی، برادر علی لاریجانی، در تلاش بوده از طریق سعید مرتضوی، با بابک زنجانی ارتباط برقرار کند.

به هر ترتیب علی لاریجانی تا سال ۱۳۹۹ در سمت ریاست مجلس شورای اسلامی باقی ماند. در دوران او، برجام در مجلس تصویب شد.

انتخابات سال ۱۴۰۰

لاریجانی در انتخابات سال ۱۴۰۰ در حالی شرکت کرد که خانواده لاریجانی‌ها هرگز در طول عمر جمهوری اسلامی مثل آن زمان در موضع ضعف قرار نگرفته بود.

اکبر طبری را در خانه صادق لاریجانی بازداشت کردند.

صادق لاریجانی، برادر علی که روزی در سمت ریاست قوه قضاییه سودای جانشینی خامنه‌ای را داشت، در آستانه انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰، در قوه قضاییه‌ای که زیر نظر ابراهیم رئیسی اداره می‌شد، از طریق معاونش هدف حملات رقبا قرار گرفت.

در سال ۱۴۰۰ وقتی علی لاریجانی در انتخابات ثبت‌نام کرد، با اینکه صادق دیگر در قوه قضاییه نبود اما همچنان یکی از اعضای شورای نگهبان بود. همان شورای نگهبانی که صادق هم در آن عضو بود، صلاحیت علی لاریجانی را رد کرد. رد صلاحیتی که ظاهرا باعث قهر و استعفای صادق لاریجانی شد.

پیش از آنکه علی لاریجانی در انتخابات سال ۱۴۰۰ رد صلاحیت شود، در دوره ریاست ابراهیم رئیسی در قوه قضاییه، برگزاری دادگاه‌های علنی معاون صادق لاریجانی در زمان تصدی، به نوعی حمله به صادق تعبیر شد. بعدها اکبر طبری فاش کرد او را وقتی مهمان صادق لاریجانی بوده بازداشت کرده‌اند

پیش از آنکه علی لاریجانی در انتخابات سال ۱۴۰۰ رد صلاحیت شود، در دوره ریاست ابراهیم رئیسی در قوه قضاییه، برگزاری دادگاه‌های علنی معاون صادق لاریجانی در زمان تصدی، به نوعی حمله به صادق تعبیر شد. بعدها اکبر طبری فاش کرد او را وقتی مهمان صادق لاریجانی بوده بازداشت کرده‌اند

پس از رد صلاحیت، علی لاریجانی هم مثل برادرش صادق، کوتاه نیامد. او که به عنوان یکی از قدیمی‌ترین منصوبان خامنه‌ای در ساختار قدرت ناباورانه رد صلاحیت شده بود، اصرار داشت شورای نگهبان دلایل رد صلاحیتش را اعلام کند.

در نهایت یک کانال تلگرامی تصویری از نامه‌ای را منتشر کرد که نشان می‌داد احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان، دلایل رد صلاحیت را به لاریجانی اطلاع داده است.

پس از انتشار این نامه، قوه قضاییه اعلام کرد از آنجا که نامه محرمانه بوده، انتشار آن جرم تلقی می‌شود و منتشر کننده را تحت تعقیب قرار خواهد داد.

خاتمی آغوشش را باز خواهد کرد؟

حالا سال‌ها از زمان ریاست لاریجانی در صدا و سیما گذشته است. او در سمت ریاست این سازمان زخم‌هایی کاری به اصلاح‌طلبان زد. با این حال حداقل از سال ۱۳۸۸، به سمت اصلاح‌طلبان حرکت کرده است.

نامه دلایل رد صلاحیت علی لاریجانی در انتخابات ۱۴۰۰

نامه دلایل رد صلاحیت علی لاریجانی در انتخابات ۱۴۰۰

هم‌زمان با انتشار خبر ثبت‌نام او برای انتخابات ریاست جمهوری، یک وب‌سایت خبر داده است محمد خاتمی در انتخابات پیش رو از علی لاریجانی حمایت نخواهد کرد.

مسعود پزشکیان، دیگر چهره اصلاح‌طلب نیز گفته است اصلاح‌طلبان از لاریجانی حمایت نمی‌کنند.

لاریجانی که طبیعتا با اتفاقات سال‌های اخیر دیگر حمایت اصولگرایان را به شکل خاص نخواهد داشت و یک بار هم همین سه سال قبل از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شده است، چرا وارد صحنه انتخابات شده؟

او از سوی اصلاح‌طلبان نیز حمایت چندانی نمی‌شود اما شاید پاسخ این پرسش در خبری باشد که روز یکم خرداد منتشر شد: وب‌سایت ایران‌وایر فاش کرد برخی چهره‌ها مثل علی شمخانی، محمد‌باقر قالیباف و علی لاریجانی در تکاپو هستند تا جلوی ریاست جمهوری سعید جلیلی را بگیرند.

شاید این ورود به صحنه، با هدفی جز پیروزی در انتخابات باشد.


این مطلب در وب‌سایت ایران اینترنشنال، مورخ ۱۱ خرداد ۱۴۰۳ منتشر شد

۳۲ سال پس از سرکوب بهار شیراز

29 می 2024 بدون دیدگاه

۳۲ سال پیش و در خرداد ۱۳۷۱، در چنین روزی ابراهیم رئیسی، سرپرست هیات اجرای فرمان «سخت‌گیری» علی خامنه‌ای شد. ماموریت: اعدام معترضان حاشیه‌نشین شیراز، اراک و مشهد. آن‌ها گمنام اعدام شدند و امروز شش میلیون حاشیه‌نشین در کشور زندگی می‌کنند؛ مثل آتش زیر خاکستر.

سه دهه پس از شورش‌های حاشیه‌نشینان در بهار ۱۳۷۱، حالا گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی می‌گوید حدود شش میلیون و ۲۰۰ هزار نفر در محلات «حاشیه‌نشین» شهرهای مختلف زندگی می‌کنند.

نهم خرداد، یادآور بلند شدن صدای اولین اعتراضات در دوران حکومت علی خامنه‌ای است.

بهار خونین ۱۳۷۱

در بهار ۱۳۷۱، سه اتفاق مهم در سه نقطه ایران رخ داد: ۲۶ فروردین مردم شیراز در اعتراض به گرانی به خیابان آمدند.

ایستگاه بعدی اراک بود. در جریان تخریب خانه‌های ساخته شده بدون مجوز، یک کودک خردسال اراکی کشته و اعتراضات اراک آغاز شد.

اخبار و چگونگی رخ دادن این وقایع جایی به شکل دقیق ثبت نشده است. تنها چیزی که وجود دارد، اشاره مطبوعات پس از رخ دادن این وقایع است.

روزنامه جمهوری اسلامی در صفحه چهار شماره شنبه ۲۹ فروردین ۱۳۷۱، در خبری اعلام کرد: «به دنبال تحرکات جمعی از عناصر آشوب‌گر در شیراز، عصر روز پنج‌شنبه هزاران نفر از مردم این شهر در مخالفت با اغتشاشات این عده قلیل، در یک راهپیمایی باشکوه و منسجم شرکت کردند.»

قطار اعتراضات بهار ۱۳۷۱ وقتی به ایستگاه مشهد رسید، مقام‌های جمهوری اسلامی را نگران کرد.

روز نهم خرداد در مشهد، اتفاقی شبیه اراک رخ داد: ماموران برای تخریب خانه‌های بدون پروانه در انتهای خیابان طبرسی رفته بودند که با مقاومت اهالی روبه‌رو شدند.

در جریان درگیری درست مثل اراک، یک کودک کشته می‌شود و این جرقه‌ای است در انبار باروت.

اهالی خشمگین کلانتری‌های سه و چهار را تصرف و چند بانک و مرکز دولتی را هم تخریب می‌کنند. اعتراضاتی که به «کوی طلاب» مشهور شد و یک مستند هم تحت عنوان «شورش علیه سازندگی»، به وسیله جریان‌های اصول‌گرا درباره این واقعه ساخته شده است.

صفحه ۱۶۶ خاطرات هاشمی رفسنجانی، رونق سازندگی، سال ۱۳۷۱

صفحه ۱۶۶ خاطرات هاشمی رفسنجانی، رونق سازندگی، سال ۱۳۷۱

دستور «سخت‌گیری» دادند

هر چند گزارش‌های سال‌های اخیر کوشیده‌اند سرکوب شورش‌های سال ۱۳۷۱ را به عملکرد اکبر هاشمی رفسنجانی و برنامه‌های توسعه‌ او منحصر کنند، اما اشاره هاشمی رفسنجانی که در آن زمان رییس‌جمهوری بود،‌ نشان می‌دهد علی خامنه‌‌ای، رهبر تازه‌کار سال ۱۳۷۱، شخصا در سرکوب‌ها مشارکت داشته است.

او حتی وزیران دولت را احضار می‌کرده و به آن‌ها دستور می‌داده است سخت‌گیری کنند.

شورشیان در بهار ۱۳۷۱ وقتی به خیابان آمدند که انتخابات مجلس چهارم شورای اسلامی هم برگزار شده بود.

خامنه‌ای که هم‌زمان با سومین سالروز آغاز حکومتش در دیدار با نمایندگان مجلس، معترضان را به «دشمن» ربط داد، وقتی روز ۲۰ خرداد ۱۳۷۱در جمع نمایندگان مجلس چهارم سخنرانی کرد، گفت: «غائله مشهد نشان‌دهنده بیدار بودن دشمن است.»

صفحه یک روزنامه جمهوری اسلامی، مورخ ۲۱ خرداد ۱۳۷۱

صفحه یک روزنامه جمهوری اسلامی، مورخ ۲۱ خرداد ۱۳۷۱

مجری سخت‌گیر

ابراهیم رئیسی را بیشتر به خاطر عضویت در «هیات مرگ»، اعدام‌های دهه ۶۰ و سال ۶۷ می‌شناسند اما او نقش‌های دیگری هم در سرکوب‌های سخت داشته است.

امروز رئیسی مرده. مردی که در خرداد ۱۴۰۲ طوری سوخت که قابل شست‌وشو هم نبوده است، در خرداد ۱۳۷۱ به عنوان دادستان انقلاب اسلامی، سرپرست هیاتی بود که از سوی محمد یزدی، رییس وقت قوه قضاییه، مسئول رسیدگی به پرونده معترضان حاشیه‌نشین شده بود.

صفحه دو روزنامه اطلاعات، مورخ ۱۱ خرداد ۱۳۷۱

صفحه دو روزنامه اطلاعات، مورخ ۱۱ خرداد ۱۳۷۱

مقامات دیروز چه گفتند؟

با وجود سانسور اصل وقایع، موضوع اعتراضات مشهد پس از اعتراضات شیراز و اراک که با انتخابات مجلس هم‌زمان شده بودند، واکنش‌های زیادی در پی داشت.

واکنش‌هایی از سوی مقامات سیاسی، نظامی و امنیتی که بعدها به اصولگرا، اصلاح‌طلب و اعتدال‌گرا مشهور شدند.

علی جنتی، استاندار استان خراسان و فرزند احمد جنتی که امروز به عنوان چهره‌ای اصلاح‌طلب شناخته می‌شود، دو روز بعد از اعتراضات و در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۳۷۱ می‌گوید معترضان عده‌ای «اوباش و عناصر خودفروخته ضدانقلاب» بودند و حرکت آن‌ها «توسط ایادی دشمن طراحی شده» بوده است.

عبدالله نوری که امروز از بزرگان اصلاح‌طلبی به شمار می‌رود، در آن زمان وزیر کشور بود. روز ۱۱ خرداد، او معترضان را «اراذل و اوباش» می‌خواند و می‌گوید که به شدت با آن‌ها برخورد خواهد شد.

حسین موسوی تبریزی امروز نزدیک به اصلاح‌طلبان و از منتقدان حجاب اجباری است.

اتفاقا او به عنوان کسی که اولین حکم رئیسی را هم صادر کرده، منتقد ریاست‌جمهوری او بود. موسوی تبریزی در بهار سال ۱۳۷۱، دادستان کل کشور بود. او ۱۳ خرداد ۱۳۷۱ درباره معترضان اراک، شیراز و مشهد می‌گوید: «هنگام رسیدگی به پرونده‌ها برخی از آن‌ها سلطنت‌طلب بودند اما اکثر آن‌ها افراد شرور و اراذل و اوباش و فرصت‌طلب هستند که خوشبختانه در مشهد چهار نفر و در شیراز ۹ نفر به اعدام محکوم شدند و سایر بازداشت‌شدگان هم احکام زندان بین چهار ماه تا ۱۰ سال گرفتند.»

حسن روحانی، رییس‌جمهوری اعتدال‌گرای سال‌های ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۰ و چهره اصلاح‌طلب این روزها، در بهار سال ۱۳۷۱ نایب رییس مجلس بود. روزنامه‌های رسالت و کیهان، ۱۶ و ۱۷ خرداد ۱۳۷۱ از قول او می‌نویسند که اعتراضات مشهد «توطئه استکبار جهانی» برای ناامن جلوه دادن مشهد بوده است تا جلوی سرمایه‌گذاری روی پروژه سرخس-مشهد گرفته شود.

روحانی «اشد مجازات» را برای عاملان شورش مشهد خواستار می‌شود.

علی اکبر ناطق نوری که در آن زمان رییس مجلس بود، در این بین تنها کسی است که در گفت‌وگویی با روزنامه رسالت، مورخ ۱۹ خرداد ۱۳۷۱، می‌گوید اعتراضات مشهد منشا سیاسی نداشته است.

او می‌گوید: «حوادث مشهد از جمله حوادثی است که به طور طبیعی در کشورها رخ می‌دهد. برخی از رأفت بیش از حد مسئولان نظام سوء‌استفاده کردند.»

اتهام: کفش‌ کتانی

فروردین سال ۱۳۹۸، مصطفی ایزدی، معاون سیاسی-امنیتی استانداری خراسان در زمان وقوع شورش، درباره واقعه کوی طلاب توضیحی برای روزنامه شرق ارسال کرد.

این یکی از معدود مواردی است که هم نگاه جمهوری اسلامی را به آن اعتراضات نشان می‌دهد و هم خاستگاه اعتراضات را:

«… به خاطر دارم فردای روز شورش، برای دیدن دستگیر‌شدگان حادثه، به اتفاق معاون مدیر کل اطلاعات، به بازداشتگاه رفتم. حدود ۸۰۰ نفر را دستگیر کرده بودند که اکثر آنان را در حیاط بازداشتگاه، پهلوی هم نشانده بودند. او به من گفت این‌ها را “منافقین” (عنوانی که جمهوری اسلامی برای سازمان مجاهدین خلق به کار می‌برد) سازماندهی کرده‌اند. پرسیدم دلیلتان چیست؟ گفت بیشتر اینها کفش کتانی به پایشان دارند. گفتم می‌دانید که کفش کتانی، ارزان‌ترین کفش است. پس این دلیل، نشان‌دهنده فقر و تهی‌دستی آن‌ها است نه اینکه علامت سازماندهی آنان. چند روز بعد که آمار کمی و کیفی دستگیرشدگان رسید، معلوم شد در میان این ۸۰۰ نفر فقط یک نفر دیپلمه بوده که او هم معتاد بود. همه آن‌ها یا کارگر نقاش و صافکار و شاگرد بنا و عمله بودند یا محصل دبیرستان یا بیکار و ولگرد. هیچ‌کدام نتوانسته بودند درسشان را بخوانند و حداقل دیپلم بگیرند؛ همه ساکن همان محله‌های فقیر‌نشین بودند. در میان دستگیرشدگان حتی یک نفر را هم پیدا نکرده بودند که در خانواده خودش یا در فامیل درجه دو و سه او، فردی وابسته به منافقین بوده باشد اما برادر شهید و فرزند رزمنده و فرزند شهید در میان آنان وجود داشت. ضمنا غیر از این ۸۰۰ نفر که از افراد کوچه و بازار بودند، چند صد نفر هم از میان نیروهای انتظامی دستگیر شده بودند که اطلاعاتی از آن‌ها نداشتم ….»

از معدود گزارش‌های شرح رخدادهای اعتراضات مشهد، صفحه دو روزنامه سلام، مورخ ۱۱ خرداد ۱۳۷۱

از معدود گزارش‌های شرح رخدادهای اعتراضات مشهد، صفحه دو روزنامه سلام، مورخ ۱۱ خرداد ۱۳۷۱

اعدامیان گمنام

به لطف مستند «شورش علیه سازندگی» و گزارش‌های یادبودی که در سال‌های اخیر برای شورش کوی طلاب تهیه شده امروز ما اسامی چهار اعدام شده واقعه مشهد را می‌دانیم: جواد گنج‌ خانلو، غلامحسین پورشیرزاد، علی صادقی و حمید جاوید.

اما در هیچ‌ گزارشی، اشاره‌ای به اعدامیان وقایع روز ۲۶ فروردین شیراز نشده است. چهار نفر به اسامی مسعود غلامی، نصرالله سادات شریفی، ناصر کنجانی اولیاء و علیرضا کریم‌زاده، به اتهاماتی مثل آتش زدن خودرو و سر دادن شعارهای ضد انقلابی و درگیر شدن با نیروهای حزب‌الله، در روز ۲۲ خرداد ۱۳۷۱ به دار آویخته شدند.

صفحه ۱۳ روزنامه اطلاعات مورخ ۲۳ خرداد ۱۳۷۱

صفحه ۱۳ روزنامه اطلاعات مورخ ۲۳ خرداد ۱۳۷۱

۳۲ سال بعد

امروز نهم خرداد ۱۴۰۳، ۳۲ سال از وقایع کوی طلاب مشهد، حاشیه اراک و شیراز گذشته است. اعتراضاتی که یک ریشه مشترک داشتند: فقر و حاشیه‌نشینی.

حاشیه‌نشینی ممکن است لزوما به معنی زاغه‌نشینی و زیستن در حاشیه شهرها نباشد. سکونت‌گاه‌هایی در داخل شهرها -مثل محله اسلام‌آباد در حوالی پل مدیریت تهران و حاشیه بزرگراه‌ چمران- نیز می‌توانند حاشیه‌نشین توصیف شوند.

دفتر مطالعات اجتماعی مرکز پژوهش‌های مجلس در آذر ماه سال ۱۴۰۱ گزارشی زیر عنوان «حاشیه‌نشینی (اسکان غیررسمی) در ایران، رویکردها، سیاست‌ها و اقدامات» منتشر کرد. این گزارش روشن می‌کند در سال ۱۴۰۰، در کل کشور شش میلیون و ۱۸۷ هزار و ۱۰۵ نفر حاشیه‌نشین وجود داشته است.

این عدد با توجه به نرخ رشد حاشیه‌نشینی در ایران زیاد هم غیر‌قابل پیش‌بینی نبوده است.

با اینکه یکی از شعارهای اصلی روح‌الله خمینی در سال ۱۳۵۷، بهبود وضعیت حاشیه‌نشینان بود که او آن‌ها را «پابرهنه»، «مستضعف» و «زاغه‌نشین» توصیف می‌کرد، آمار نشان می‌دهد میانگین رشد حاشیه‌نشینی در سال‌های ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۰ حدود هفت درصد بوده است.

هر چه از عمر جمهوری اسلامی بیشتر گذشته، میزان حاشیه‌نشینی نیز افزایش داشته است.

جمعیت حاشیه‌نشینان در سال‌های ۱۳۶۰ تا ۱۳۷۵، مصادف با دولت‌های میرحسین موسوی و دولت اول اکبر هاشمی رفسنجانی، به طور متوسط ۱۱ درصد بوده است.

رشد حاشیه‌نشینی در سال‌های ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۵، سال‌های مصادف با دو دولت اصلاحات محمد خاتمی به ۱۹ درصد رسید.

در دو دولت محمود احمدی‌نژاد و دولت اول حسن روحانی یعنی بین سال‌های ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۷، رشد حاشیه‌نشینی در کشور حدود ۲۳ درصد بوده است اما در دولت دوم روحانی، میانگین رشد حاشیه‌نشینی در کشور به ۲۵ درصد رسید.

نتیجه سیاست‌های این سال‌ها به وجود آمدن جمعیت حدود ۶/۲ میلیون نفری حاشیه‌نشین است.

تغییر عوامل حاشیه‌نشینی

گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس در بخش دیگری به بررسی عوامل بروز حاشیه‌نشینی در ایران پرداخته است.

این پدیده خاص ایران نیست و در بسیاری از کشورهایی که امروز توسعه یافته محسوب می‌شوند، در فرایند صنعتی شدن رخ داده است.

برای مثال طبیعتا در دهه ۴۰ و ۵۰ شمسی و پس از صنعتی شدن کشاورزی، تعداد زیادی از روستا‌نشینان مشاغل خود را از دست داده و برای کار به شهرها مهاجرت می‌کردند اما برای سکونت، محلات حاشیه‌ای ارزان‌‌قیمت‌تر را انتخاب می‌کردند.

افزایش حاشیه‌نشینی در سال‌های دهه ۶۰ شمسی علت دیگری هم داشته است: جنگ.

بر اساس این پژوهش، در دوره سال‌های ۱۳۶۰ تا ۱۳۷۵ بروز جنگ و رشد توقعات مادی و فرهنگی مردم – احتمالا مربوط به سال‌های دولت اول هاشمی رفسنجانی – عوامل اصلی افزایش حاشیه‌نشینی بودند.

اما در دولت دوم روحانی و بین سال‌های ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۰، یک اتفاق بی‌سابقه افتاد. در این دوره، علت افزایش حاشیه‌نشینی، تورم غیر‌متعارف بخش مسکن بود.

مهاجرت ساکنان شهرها به مناطق حاشیه‌ای را حتی احمد وحیدی، وزیر کشور نیز تایید کرده است.

فروردین‌ سال ۱۴۰۲، بیت‌الله ستاریان، عضو هیات علمی دانشگاه تهران، در گفت‌وگویی به موضوع مهاجرت از شهرها به مناطق حاشیه‌ شهرها و سکونت‌گاه‌های غیر‌رسمی اشاره کرد.

او گفت: «در شهر‌های بزرگ به دلیل فشاری که در بازار مسکن وجود دارد، افرادی که در محله‌ای ساکن هستند دیگر نمی‌توانند سال بعد به سکونت خود در همان جا ادامه دهند و مجبورند به فضای کوچک‌تر یا حاشیه شهر رانده شوند و در مواردی نیز به سکونت‌های غیررسمی روی می‌آورند»

گزارش ماهانه بانک مرکزی از وضعیت بازار مسکن در تهران نشان می‌دهد میانگین قیمت آپارتمان در تهران در فروردین ۱۴۰۳ نسبت به فروردین پنج سال قبل، یعنی ۱۳۹۷، نزدیک به ۱۴ برابر و دقیقا یک‌هزار و ۳۷۶ درصد افزایش داشته است. در حالی که در این مدت، حداقل حقوق حدود ۶۸۰ درصد افزایش یافته است.

در واقع قیمت مسکن در تهران تقریبا دو برابر حقوق‌ها افزایش یافته که در این شرایط مهاجرت به مناطق حاشیه‌ای به نظر تنها راه چاره برای شهروندان بوده است.

در مناطق حاشیه‌ای نیز قیمت مسکن همپای مناطق دیگر شهری مثل تهران در حال افزایش است و علت آن هم همین مهاجرت شهروندان تهرانی به مناطق حاشیه‌ای است.

جمهوری اسلامی این روزها در حالی با بحران‌هایی مثل مرگ رئیسی، تحریم‌های بین‌المللی و مقاومت مدنی شهروندان در برابر حجاب اجباری روبه‌روست که جمعیتی شش میلیون و ۲۰۰ هزار نفری به عنوان حاشیه‌نشین، مثل آتشی زیر خاکستر در ایران زندگی می‌کنند. آتشی که اگر زبانه بکشد، ممکن است امروز با وجود توسعه ارتباطات و زمینه‌های نارضایتی قبلی، دیگر نتوان آن را مثل سال ۱۳۷۱ در نطفه خفه کرد.


این مطلب ۹ خرداد ۱۴۰۳، در وب‌سایت ایران اینترنشنال منتشر شد

مصاف؛ میم «پشم»اصولگرایان

14 می 2024 بدون دیدگاه

 مردم با صندوق‌ قهر کردند و در هر انتخاباتی رکورد جدیدی از «کمترین نرخ مشارکت» ثبت می‌شود. به نظر می‌رسد با کناره‌گیری اصلاحطلبان، حالا اصولگرایان ماندند و «سفره انقلاب» با نام‌هایی تازه، از جمنا و امنا گرفته تا پشم و شریان. این اسامی از کجا آمدند؟

در روزهای پایانی فروردین‌ماه ۱۴۰۳، حسین نقوی‌حسینی، نماینده ادوار مجلس، درباره ترکیب مجلس دوازدهم گفت: «از نگاه بنده مقدرات مجلس آینده در اختیار پشم است یعنی پایداری، شریان و مصاف که این اصطلاح، توضیح مختصر و مفید این سه کلمه است.»

این اظهارنظر موجب دلخوری هم‌مسلکان اصولگرای این نماینده سابق مجلس قرار شد، اما توصیف طعنه‌آمیزی از وضعیت اصولگرایان هم بود.

اصولگرایانی که روزگاری با جامعتین و موتلفه اسلامی معرفی می‌شدند، حالا با نام‌هایی مثل شریان و پایداری شناخته می‌شوند. از طرفی به نظر می‌رسد مقدرات‌شان در انتخابات به دست موسسه مصاف و حساب‌های توییتری وابسته به علی‌اکبر رائفی‌پور رقم می‌خورد.

فحوای صحبت‌های نقوی‌حسینی با نگاهی به نتایج کم رونق‌ترین انتخابات تاریخ جمهوری اسلامی در اسفند ۱۴۰۲ و اردیبهشت ۱۴۰۳ درست است. در دورانی که اصلاح‌طلبان دیگر هوادار چندانی ندارند و شورای نگهبان هم درجه خالص‌سازی را بالا برده، زمین بازی در اختیار تقریبا سه جریان اصولگرا قرار گرفته که نسبت به تشکل‌های قدیمی خیلی نوپاترند و دست برقضا، مثل نقوی‌حسنی به مختصرسازی اسامی‌شان علاقه دارند.

شانا: یا همان شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی، که از سوی غلامعلی حداد عادل رهبری می‌شود. این جریان از جمعیت‌هایی تشکیل شده که نسبتا قدیمی‌ترند. جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی که روزگاری محمود احمدی‌نژاد را به عرصه رساند در این شورا تعریف شده است.

حسین فدایی از همین جمعیت به ریاست دفتر بازرسی ویژه علی خامنه‌ای رسید.

حزب توسعه و عدالت ایران اسلامی منتسب به محسن رضایی دیگر عضو شانا است و در نهایت جمعیت پیشرفت و عدالت ایران اسلامی منتسب به قالیباف.

امنا: مخفف «ائتلاف مردمی نیروهای انقلاب اسلامی» که کمی پیش از انتخابات اخیر، در بهمن‌ماه ۱۴۰۲ اعلام موجودیت کرد.

یکی از قابل توجه‌ترین زیر مجموعه‌های امنا، جمعیت رزمندگان مدافع انقلاب یا همان رزما، به رهبری حسین الله‌کرم است. دبیر شورای مرکزی امنا نظام‌الدین موسوی است؛ او از مدیرعاملی خبرگزاری فارس-وابسته به سپاه پاسداران- به اینجا رسیده، مسعود زریبافان، معاون و مشاور محمود احمدی نژاد را سخنگوی امنا کرد.

پایداری: پایداری‌ها نتیجه اختلافات دولت دوم احمدی‌نژاد بودند. بعد از قهر و خانه‌نشینی احمدی نژاد در سال ۱۳۹۰، جبهه پایداری از میان یاران گذشته او اعلام موجودیت کرد؛ جریانی به پدرخواندگی مصباح یزدی که خودشان او را علامه بصیر می‌نامند و میدان‌داری چهره‌هایی مثل حمید رسایی.

هرچند بعدها و در انتخابات اخیر همان پایداری حمید رسایی را از لیستش خارج و محمدباقر قالیباف که سال‌ها به او انتقاد می‌کرد را در لیست مشترکش با امنا قرار داد.

حالا صادق محصولی، از اعضای سابق سپاه پاسداران و وزیر میلیاردر احمدی نژاد در جبهه پایداری نقش تعیین‌کننده دارد؛ کسی که علیرضا زاکانی، شهردار فعلی تهران که این‌ روزها درگیر حاشیه‌های واردات اتوبوس چینی و افشای لیست کمک‌ هزینه ودیعه مسکن است، خمس مالش را به رخ می‌کشید.

شریان: حمید رسایی، عضو اخراجی جبهه پایداری، حیات سیاسی‌اش را در شبکه راهبردی یاران انقلاب اسلامی- شریان دنبال کرد.

اگر صادق محصولی، رفیق قدیمی احمدی‌نژاد، عابر بانک پایداری است، مهرداد بذرپاش، معاون احمدی‌نژاد و وزیر راه فعلی هم پشت شریان است.

در مقابل پایداری که با شانا و حداد عادل برای سرلیستی قالیباف ائتلاف کردند، شریان با امنا برای سرلیستی رسایی و نظام موسوی ائتلاف کرد.

مصاف، گوشت قربانی اصولگرایان

ماجرای موسسه «مصاف» با باقی جریان‌های اصولگرایی فرق دارد. مصاف با علی‌اکبر رائفی‌پور شناخته می‌شود نه برعکس. «موسسه مصاف ایرانیان» در سال ۱۳۹۰ راه‌اندازی شده و نامش مخفف عبارت «مبارزه با صهیونیسم، اومانیسم و فراماسونری» است.

این موسسه واحدهایی دارد از جمله «واحد مهدویت، واحد معماری و شهرسازی، واحد سیاسی و دشمن‌شناسی، واحد امنیت غذایی، واحد موسیقی، واحد اقتصاد، واحد فرق و ادیان، واحد آموزش رسانه، کانال مصاف، واحد سلامت، واحد بین‌الملل و واحد خانواده» که در آن تدریس می‌شود.

رائفی‌پوری که اظهار نظرهای شبه‌علمی او مدت‌هاست اسباب طنز و شوخی است، در اسفند ۱۴۰۲ و اردیبهشت ۱۴۰۳ پدیده انتخابات مجلس شد.

او به تنهایی این کار را نکرد. چهره پشت پرده این چهره تندرو اصولگرادرست کمی پیش از انتخابات مجلس دوازدهم از پرده بیرون آمد؛ سعید محمد، فرمانده جوان قرارگاه خاتم‌الانبیا که در سودای ریاست جمهوری و در سال ۱۴۰۰ از سپاه استعفا داد، اما شورای نگهبان رد صلاحیتش کرد.

در انتخابات ۱۴۰۲ محمد با پشتیبانی از مصاف، رائفی‌پور را وارد بازی کرد که از سوی اصولگرایان قدیمی‌تر تحمل نشد.

افشای حساب‌های موسسه مصاف نوک کوه یخی از اختلافات درونی اصولگرایان است، اختلافاتی که روزنامه اعتماد آن را عمیق‌تر از «دعوای حیدری-نعمتی» می‌داند و اتفاقا این تحلیل از سوی سایت نورنیوز، نزدیک به شورای عالی امنیت ملی، هم بازنشر می‌شود.

مصاف از کجا آمد؟

موسسه مصاف در خرداد سال ۱۳۹۰، از طرف دو نفر به نام‌های امیرحسین رائفی‌پور و حسین کوثری تاسیس شد. امیرحسین برادر علی‌اکبر رائفی‌پور است که خودش هم در مصاحبه‌ای این موضوع را تایید کرده است.

در دی ماه ۱۳۹۵، حسین کوثری با دریافت حق الشرکه‌اش از موسسه خارج و کمی بعد فردی به نام احسان اختیاری جایگزین شد. دوباره در اسفند ۱۳۹۷، حسین کوثری شریک و احسان اختیاری خارج شد. این شرح مختصری از وضعیت مصاف است.

محمدحسن نجمی پیشتر در روزنامه اعتماد گزارش مفصلی درباره ارتباطات مصاف نوشته است.

رائفی‌پور از طریق برادرش یک مجموعه دیگر را هم مدیریت می‌کند؛ موسسه‌ای به نام «میعاد مهر مهدوی» که آذرماه سال ۱۳۹۸ تاسیس شده است.

رائفی‌پور که اکنون متهم است به کاربران ایکس (توییتر سابق) مبالغی پرداخت کرده است، قواعد بازی و فاکتور را خوب می‌شناسد. او سال ۱۴۰۰ گفته بود «کسانی» هشتگی که از طرف مصاف داغ شده را به نام خودشان فاکتور کردند.

حالا نوبت افشای فاکتورها به خود رائفی‌پور و مجموعه زیر نظرش رسیده است. فایل‌های افشا شده از سوی جلیل محبی، چهره اصولگرا، مورد استقبال کاربران ایکس قرار گرفته است.

هر چند صحت برخی از اطلاعات منتشر شده از طرف رائفی‌پور رد شده است، در نهایت موسسه مصاف می‌تواند پرداخت‌ها به کاربران شبکه ایکس را با توجیه دستمزد خدمات و تبلیغات و موارد مشابه رفع و رجوع کند.

برداشت‌های اشخاص وابسته به شرکت‌های مصاف

اتهام پولشویی که بعد از افشای فایل‌ها زمزمه می‌شود می‌تواند برای رائفی‌پور مشکل‌ساز شود. به ویژه آنکه با توجه به ماهیت خیریه برخی زیر مجموعه‌های مرتبط با رائفی‌پور، برخی از این واریز و برداشت‌ها، مربوط به اشخاص مرتبط با شرکت‌های برادر اوست. آن هم نه اشخاصی که مستقیم در مصاف عضوند، بلکه برخی از آنها با دو یا سه واسطه به برادر رائفی‌پور می‌رسند.

محمدرضا پاکدامن: او رییس هیات مدیره شرکت «نوین صنعت پرتو گستر وندا» است؛شرکتی که یکی از سهامداران آن سمیه پلاسی است. سمیه پلاسی در زمان تاسیس شرکت «ماشین‌سازی صدر ایرانیان فردا»، یکی از شرکت‌های برادر علی‌اکبر رائفی‌پور به عنوان مدیرعامل آن معرفی شده بود.

اسناد منتشرشده نشان می‌دهد پاکدامن برداشت‌هایی از حساب‌های بانک ملی و صادرات موسسه مصاف داشته است.

باقر بهرامی: او به عنوان بازرس اصلی شرکت مهندسین «صنعت اراده فردا» معرفی شده است، شرکتی که برادر علی‌اکبر رائفی‌پور مدیرعامل و رییس آن است و سمیه پلاسی هم نایب رئیس آن است. بهرامی از حساب بانک ملی موسسه مصاف برداشت می‌کرده است.

مهدی هاشمی‌زاده: او از موسسان موسسه مهر مهدوی، همراه برادر رائفی‌پور که شرکت‌های دیگری مثل تعاونی مسکن کوثر عظیم فرشتگان جمکران و زمانه آفرینش‌های نوید عصر هم دارد، برداشت‌هایش را از حساب بانک ملت موسسه مصاف انجام داده است.

محمدرضا جوکار: او که ۱۴ بار از حساب بانک ملی مصاف پول برداشت کرده، بازرس علی‌البدل شرکت مهندسین صنعت اراده فردا است.

محمدجواد سالم: او هم از موسسان موسسه مهر مهدوی است. نام سالم در بین برداشت‌‌کنندگان از حساب بانک صادرات مصاف، به چشم می‌خورد. اما علاوه بر آن امیرحسین رائفی‌پور از حساب‌های شخصی خود در بانک‌های سپه، ملی و ملت مبالغی به حساب‌ او واریز کرده است.

محمد تاجیک رستمی: او آخرین عضو از موسسان موسسه مهر مهدوی است که از حساب مصاف برداشت انجام داده است.

جنگ پیاده‌ها از سیسمونی‌گیت تا مصاف

در این میان وحید اشتری، فعال اصولگرا، برای دفاع از مصاف و علی‌اکبر رائفی‌پور وارد گود شده است. او به خاطر گزارش‌هایش در توجیه قتل نیکا شاکرمی و افشاگری درباره ماجرای سیسمونی‌گیت علیه قالیباف شناخته می‌شود و در هفته‌های اخیر واریز پول به حساب فرزند سه‌ساله‌اش خبر ساز شده است.

کشیده شدن این افشاگری‌ها به عرصه عمومی از کمک‌هزینه‌های علیرضا زاکانی به مدیرانش تا ماجرای مصاف، نشان می‌دهد دعوا در اردوگاه اصولگرایان بر سر کیک غنیمتی حاصل از قهر مردم با صندوق‌های رای است بالا گرفته و دیر یا زود، نوبت به مهره‌های پشتی خواهد رسید.

تا آن روز پیاده‌های این صفحه ممکن است گوشت قربانی دعوای بزرگان شوند؛ به خصوص وقتی که سطح کنایه‌ها به مشابهت با اکبر گودرزی، رهبر اعدام‌شده «گروه فرقان» در سال ۱۳۵۹ رسیده است.


این مطلب ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ در وب سایت ایران اینترنشنال منتشر شد