بایگانی

بایگانی برای دسته ی ‘مطالب اصلی’

ایران خودرو، فرار از مهلکه با افزایش سرمایه ۲ هزار درصدی!

26 می 2020 بدون دیدگاه

در این نوشته ها سعی میکنم اطلاعاتی راجع به برخی از شرکت های بورس اوراق بهادار تهران منتشر کنم. لازم به ذکر است این نوشته ها «تحلیل بنیادی» شرکت ها نیست.

به عبارتی اگر فردا ایرانخودرو اعلام ورشکستگی کند، دارندگان سهام آن، به ازای هر سهمی که ۱۴۴۹ ریال خریدند، تنها میتوانند ۲۲۷ ریال دریافت کنند.

۱- ارزش بازار: شرکت ایران خودرو با نماد «خودرو»؛ ارزش بازار آن حدود ۴۴ هزار میلیارد تومان در تاریخ سوم خرداد ۱۳۹۹ ثبت شده است.

ارزش بازار به زبان ساده یعنی:، برای خودرو در پایان روز شنبه سوم خرداد، هر سهم شرکت ۱۴۴۹ ریال معامله شده، تعداد سهام این شرکت ۳۰۱ میلیارد و ۶۵۶ میلیون و ۶۸ هزار سهم است، حاصل ضرب ۱۴۴۹ ریال در ۳۰۱۶۵۶۰۶۸۰۰۰ سهم برابر ۴۳۷۰۹۹۶۴۲۵۳۲۰۰۰ ریال است. شکل زیر را ملاحظه کنید:

 ارزش روز سهام یک شرکت ضرب در تعداد سهام آن شرکت

ارزش روز سهام یک شرکت ضرب در تعداد سهام آن شرکت

۲- حقوق صاحبان سهام: یا «حقوق مالکانه» یعنی سهمی که از دارایی های یک شرکت به سهامداران آن بعد از کسر بدهی ها میرسد. این رقم در آخرین صورت مالی شرکت ایران خودرو منفی بوده است: ۲۱۸ هزار میلیارد و ۲۹۵ میلیارد و ۱۱۴ میلیون ریال (۲۱۸۲۹۵۱۱۴۰۰۰۰۰۰ – )، حقوق صاحبان سهام یا حقوق مالکانه در حالت عادی باید مثبت باشد، اما زمانی که منفی میشود نشانه چیست؟

نزدیک ترین حدس ورشکستگی قریب الوقوع است؛ چراکه بدهی های شرکت از دارایی هان آن جلو زده است، آنهم به بزرگی عدد حیرت انگیز ۲۱۸ هزار میلیارد ریال .

نزدیک ترین حدس ورشکستگی قریب الوقوع است؛ چراکه بدهی های شرکت از دارایی هان آن جلو زده است، آنهم به بزرگی عدد حیرت انگیز 218 هزار میلیارد ریال .

نزدیک ترین حدس ورشکستگی قریب الوقوع است؛ چراکه بدهی های شرکت از دارایی هان آن جلو زده است، آنهم به بزرگی عدد حیرت انگیز ۲۱۸ هزار میلیارد ریال .

۳- تلاش برای فرار از مهلکه: ایران خودرو برای فرار از این مهلکه چه میکند؟ هیات مدیره در طرح افزایش سرمایه  ذیل بند ۳٫۱ شرایط را چنین بیان کرده است:

هیات مدیره در نظر دارد برای به منظور خروج از شمول مفاد ماده ۱۴۱ اصلاحیه قانون تجارت و همچنین در راستای مفاد ماده ۱۴ قانون حداکثر استفاده از توان تولیدی و خدماتی کشور و حمایت از کالای ایرانی مصوب ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۸ و…. از محل مازاد تجدید ارزیابی دارایی های خود اقدام به افزایش سرمایه کند.

ماده ۱۴۱ اصلاحیه قانون تجارت چه می گوید: «اگر بر اثر زیان‌های وارده حداقل نصف سرمایه شرکت از میان برود، هیات‌مدیره مکلف است بلافاصله مجمع عمومی فوق‌العاده صاحبان سهام را دعوت کند تا موضوع انحلال یا بقای شرکت مورد شور و رای واقع شود. هر گاه مجمع مزبور رای به انحلال شرکت ندهد، باید در همان جلسه و یا رعایت مقررات ماده ۶ این قانون سرمایه شرکت را به مبلغ سرمایه موجود کاهش دهد.»

معقول ترین و شاید تنها راه خروج هم همین کاری است که هیات مدیره انجام داده است، اما به چه ترتیب؟

هیات مدیره می گوید که به ترتیب زیر افزایش سرمایه مورد نظر از ۱۵ هزار میلیارد و ۳۰۰ میلیارد ریال به ۳۲۲ هزار میلیارد و ۵۳۳ میلیارد و ۲۹۰ میلیون ریال افزایش دهد. یعنی بیش از «۲۰ برابر» یا ۲هزار درصد!

این افزایش چطور تشکیل شده است؟ جدول زیر:

شرح

بهای تمام شده

ارزش دفتری

استهلاک انباشته

ارزش کارشناسی

مازاد تجدید ارزیابی

زمین

۱۵۱۰۶۱۹

۱۵۱۰۶۱۹

۰

۷۲۴۰۲۰۹۹

۷۰۸۹۱۴۸۱

ساختمان

۶۰۳۴۸۶۹

۲۴۳۶۱۶۱

۳۵۹۸۷۰۷

۲۴۲۵۳۵۴۴

۲۱۸۱۷۳۸۲

ماشین آلات

۱۰۵۸۳۷۸۶

۸۱۳۴۵۰

۹۷۷۰۳۳۶

۱۰۳۹۶۲۰۰۰

۱۰۳۱۴۸۵۵۰

سرمایه گذاری ها

۴۲۷۶۴۵۹۰

۴۲۷۶۴۵۹۰

۰

۱۵۴۱۴۰۴۴۶

۱۱۱۳۷۵۸۷۷

 * ارقام به میلیون ریال است

اینکه ارزش کارشناسی چطور محاسبه شده فعلا موضوع این بحث نیست، به هر حال در تاریخ ۲۱ اردیبهشت امسال مقرر میشود سرمایه شرکت از ۱۵ هزار میلیارد و ۳۰۰ میلیارد ریال به ۳۰۱ هزار میلیارد و ۶۵۶ میلیارد و ۶۸ میلیون ریال افزایش یابد، یا به عبارتی «یک هزار و هشتصد و هفتاد و یک درصد» افزایش یابد. نتیجه؟

03

اگر در اینجا، افزایش سرمایه را لحاظ کنیم، عدد مثبت ۶۸ هزار میلیارد و ۶۰ میلیارد و ۹۵۴ میلیون ریال خواهد بود (۶۸۶۰۰۹۵۴۰۰۰۰۰۰) تعداد سهام شرکت ۳۰۱ میلیارد و ۶۵۶ میلیون و ۶۸ هزار سهم است، که به عبارتی هر سهم برابر ۲۲۷ ریال، قیمت روز هر سهم ایران خودرو ۱۴۴۹ ریال است.

۴- ارزش واقعی سهام: طبق آخرین صورت مالی شرکت، در تاریخ ۳۱ شهریور سال گذشته جمع حقوق مالکانه (یا حقوق صاحبان سهام) برابر منفی ۲۱۸ هزار میلیارد و ۲۹۵ میلیارد و ۱۱۴ میلیون ریال بوده (۲۱۸۲۹۵۱۱۴۰۰۰۰۰۰-) اگر در اینجا، افزایش سرمایه را لحاظ کنیم، عدد مثبت ۶۸ هزار میلیارد و ۶۰ میلیارد و ۹۵۴ میلیون ریال خواهد بود (۶۸۶۰۰۹۵۴۰۰۰۰۰۰) تعداد سهام شرکت ۳۰۱ میلیارد و ۶۵۶ میلیون و ۶۸ هزار سهم است، که به عبارتی هر سهم برابر ۲۲۷ ریال، قیمت روز هر سهم ایران خودرو ۱۴۴۹ ریال است.

به عبارتی اگر فردا ایرانخودرو اعلام ورشکستگی کند، دارندگان سهام آن، به ازای هر سهمی که ۱۴۴۹ ریال خریدند، تنها میتوانند ۲۲۷ ریال دریافت کنند.

—-

پینوشت: در این نوشته از روش های استاندارد محاسبه ارزش واقعی سهام استفاده نشده است؛ اینکار به دلیل تاخیر افشای اطلاعات شرکت ها در ایران دشوار است، قطعا از تاریخ ترازنامه تاکنون –که ارقام آن مورد استناد قرار گرفته است- تغییراتی شکل گرفته است، اما به نظر در نتیجه محاسبه تاثیر چندانی ندارد.

خودکشی دنیای اقتصاد

22 می 2020 بدون دیدگاه

چند شب قبل تهران همنشین جمعی از همکاران بودم که اتفاقا بعضی از اعضای انجمن صنفی روزنامه نگاران هم بودند. با توجه به گذشته، یکی ازم پرسید: «دنیای اقتصاد چه خبر شده؟» گفتم نمیدونم، چطور؟ که گفت سایتی نوشته «زلزله در دنیای اقتصاد» و ادامه داد ظاهرا «علی میرزاخانی» رفته.

باورم نشد، گفتم شاید شیطنتی باشه، مثلا چند روز مرخصی میرزاخانی را استعفا تلقی کردند، روز بعد پرس و جویی کردم و متوجه شدم بله… خبر درست بوده، شرحی هم که بست آوردم این بود که ظاهرا اختلاف نظری درباره مدیریت بخش فنی مطرح شده و بعد قضیه حاشیه های دیگری پیدا کرده و در نهایت، میرزاخانی، سردبیر روزنامه مدتی مرخصی بوده که در همین زمان، از سمت مدیرمسئول- آقای بختیاری، حکمی زده شده برای شورای سردبیری که جایگزین علی میرزاخانی بشه.

راستش دنیای اقتصاد، برای من بیشتر از یک روزنامه ست، برای من کلی خاطرات داره، جاهای زیادی بودم، اما نقاط مهم زندگی کاری من تو همون دنیای اقتصاد بوده، دوست و آشنا هم میدونن، هر وقت حرفی شده، جز خوبی نگفتم از اون روزنامه.

نمونه عالی که میشه برای بخش خصوصی تو ایران مثال زد. صاحب امتیاز و مدیر مسئول کار اقتصادی و بنگاه داری را خیلی خوب بلد بود، نتیجه اینکه هرگز با مشکلات مالی که نشریات دیگر با اون مواجه هستند، مواجه نشد.

حاجی، به یک روزنامه -شبیه نشریات دوم خردادی – اکتفا نکرد، یک سازمان درست کرد که در اشل(مقیاس) روزنامه های ما، چند سر و گردن بالاتر بود. پرداخت کارانه، حقوق به موقع، بیمه و… همگی از دنیای اقتصاد، روزنامه ای ساخت، که خبرنگاران تو اون احساس رضایت داشته باشند.

تو اون تحریریه بر خلاف تحریریه روزنامه هایی که الگوشون مدیریت “حاجی خدابخشی” بود، خبرنگار همیشه هشتش گرو نهش نبود، اما نتیجه چی بود؟ احساس تعلق سازمانی، برخلاف سایر روزنامه ها، دوره های سیگار، حرف از دزد بودن و بدجنسی و حق خوری حاجی نبود. ممکن بود درباره مال و اموالش شایعه باشه، اما کسی نمیگفت پول ما رو میخوره.

اما این شرایط چطور ایجاد شده بود؟

به نظرم این اجزاء همگی دونه های تسبیح گرون قیمتی بودند که به چشم همه – به درستی – میامد، اما همه از نقش اون نخ تسبیح غافل بودند- یا اگر هم نبودند، زیاد بهش توجه نداشتند.

دونه تسبیح خاج مقصود گران قیمت و ارزشمنده، اما اگر دونه ارزشمند، نخ ارزشمند و با دوامی هم میخواد.

این نخ به نظر من علی میرزاخانی با اون خنده هاش بود، کسی که بچه ها “میرزا” صداش میزدند. هیچ وقت اتاقشو از تحریریه جدا نکرد، وقتی دلخوری پیش می آمد بچه ها پشت در اتاقش، مشکلشون حل میشد.

گرو بابای مال حاجی نمیکرد، به بچه ها هم یاد میداد نسبت به سازمانی که توش کار میکنن وفادار و قدرشناس باشند. رابطه دو طرفه را خوب برقرار می کرد. بچه ها دوستش داشتن، چون حواسش به شان خبرنگار بود، مثل بقیه سردبیر ها حقوقش را قبل از بچه ها نمیگرفت و بعد شانه بالابندازه که “خب حالا حقوق بچه ها هم کمی دیرتر..” یا مثل سردبیرهای اصلاح طلب، عامل بیگاری کشیدن از خبرنگار ها نبود که “مغتی به خاطر اعتقادتون کار کنید”

بچه ها هم اینو خوب میفهمیدن. به خاطر همین زیاد هستند کسایی که با یه مسیج میرزاخانی، همین حالا بی هیچ چشم داشتی شروع به همکاری باهاش بکنن.

خب پس، تسبیحی گرون قیمت هست که قطعا خیلی ها چشم بهش دوختند، برای از بین بردن یه تسبیح اولین کار چیه؟ نخشو ببر، میشه نخ را در معرض عواملی قرار داد که بپوسه، ضعیف بشه و در نهایت: «بِبُره»

نخِ قر قره هم هیچ وقت نخِ تسبیح نمیشه، گیریم سه لایه هم بشه، باز نخ تسبیح نمیشه…. زود به زود میبره و در نهایت اون دونه هایی که بابت هر کدام کلی زحمت کشیده شده تا تراش بخورن، پخش میشن، هر کدام یک طرف و از اون تسبیح فقط یه خاطره میمونه.

… حال زیاد حرف نزنم و قصه تعریف نکنم!

این رفتن ها سابقه داشته، امیدوارم خیلی زود مثل دفعات قبل اوضاع مجددا به حالت قبل برگرده.  در واقع به نظرم اون کسی که با شیطنت خبر داده و تیتر زده: «زلزله در دنیای اقتصاد» کم لطفی کرده، باید میزد «خودکشی دنیای اقتصاد» نه نخ تنها تسبیحه، نه دونه تنها تسبیح.

یه بار مدیرمسئول یکی از روزنامه های اقتصادی میگفت: این دنیای اقتصاد وصل. گفتم مگه شما وصل نیستی؟ گفت چرا… عرض کردم دنیا واسه این دنیا شده که تحریریه و مدیریت جداست. حاجی تیتر نمیزنه، میرزا هم آگهی نمیگیره!

آقای بختیاری خوش حساب

آقای میرزاخانی خوش اخلاق

بچه های زیادی از اون لوگو خاطره دارن، بیایید ثابت کنید سرنوشت محتوم همه روزنامه تو ایران یکی نیست. ثابت کنید میشه تو ایران بخش خصوصی یک کاری را درست به سرانجام برسونه.

بخدا حیف اون یای کشیده دنیای اقتصاد که اون همه بچه ها زیرش قد کشیدن. دشمن شاد نکنید حریف ها را.

من که ۴-۵ ساله دورم از فضا، این همه روزنامه هر روز تغییر میکنه، یه توئیت هم نمیزنم، دلم سوخت این چهار خطر را نوشتم.

پرونده ۵۰۰ اثر، سرقت آثار هنری و پارس آریان

23 نوامبر 2019 بدون دیدگاه

در چهار قسمت قبل در جریان بازخوانی پرونده مشهور به «سرقت ۵۰۰ اثر» به بررسی تشکیلات «پارس آریان» پرداخته شد. ارتباط این تشکیلات با چهره های دولتی نظیر وزرای کابینه، برخی چهره هایی مطرح در پرونده های اقتصادی و… همچنین به بازخوانی صورت های مالی شرکت و نقاط مبهم آن نیز پرداخته شد. حال جمعبندی و قسمت پایانی به حضور تقدیم میشود. در صورت تمایل ، جهت مشاهده قسمت های قبل از پیوندهای زیر استفاده کنید.

 

 

علی اکبر امین تفرشی: در قسمت های قبل برخی از اعضای هیات مدیره شرکت «سرمایه گذاری پارس آریان» بررسی شدند. اما مدیرعامل شرکت؛ علی اکبر امین تفرشی، متولد شیراز و مدیرعامل شرکت.

پیرو وضعیت شرکت داری بانکی در مجموعه پاسارگاد، تفرشی طبیعتا در اکثر هیات مدیره شرکت های گروه عضو است یا بوده! از اینها که بگذریم چند نکته جالب توجه درباره او وجود دارد. اول عضویت او در هیات مدیره بورس اوراق بهادار تهران پس از روی کار آمدن روحانی. او از سال ۱۳۹۳ به عنوان نماینده گروه ارزش آفرینان پاسارگاد وارد هیات مدیره بورس میشود.[۱] شرکتی- گروه ارزش آفرینان پاسارگاد – که  هم اکنون نیز عضو هیات مدیره آن است.

به سال ۱۳۸۸ بازگردیم، اندکی پیش از خروج اسفندیار رحیم مشایی از سازمان میراث فرهنگی در تاریخ ۷ تیرماه ۱۳۸۸، شرکتی تحت عنوان « سرمایه‌گذاری میراث فرهنگی و گردشگری ایران» تاسیس میشود. علی اکبر امین تفرشی، به نمایندگی از پارس آریان یکی از موسسان آن است، چهره دیگر میان موسسان که شاید آشناتر باشد، مهدی جهانگیری کوهشاهی، برادر اسحاق جهانگیری به نمایندگی از شرکتی به نام نارپ ایرانیان است. [۲] حال اینکه «نارپ ایرانیان» به شماره ثبت ۲۸۱۳۴۵ چیست و کیست موضوع این نوشته نیست!

دی ماه ۱۳۸۸، دیگر مشایی از سازمان رفته و بقائی جای او را گرفته است، شرکت جدیدی تاسیس میشود به نام « توسعه گردشگری آریا زیگوارت » اینجا هم مهدی جهانگیری حضور دارد، در سال ۱۳۹۰، امین تفرشی به نمایندگی از سرمایه‌گذاری میراث فرهنگی و گردشگری ایران  در هیات مدیره آریا زیگورات حضور پیدا میکند![۳]

برای دیدن تصویر در ابعاد بزرگتر روی آن کلیک کنید

برای دیدن تصویر در ابعاد بزرگتر روی آن کلیک کنید

حراج تهران: در قسمت اول اشاره مختصری به موضوع حراج تهران شد. بانک پاسارگاد از طریق پارس آریان، بعد از آن از طریق بازرگانی همقدمان و پس از آن به واسطه دو تن یعنی کباری و سعدی به فردی به نام «علی اسلامی بیدگلی» مرتبط است. اسلامی بیدگلی به نمایندگی از عظام رئیس هیات مدیره شرکتی به نام «توسعه گردشگری سبا نگار پردیسان» میشود، دو عضو دیگر «علیرضا سمیع آذر» و «سیدمحمد بهشتی» هستند.

حال هیات مدیره حراج هنر تهران از چه کسانی تشکیل شده است؟ پاسخ اینجاست: سمیع آذر، سید مسیح بهشتی (پسر سید محمد بهشتی) و یک فرد دیگر: «مرتضی کاظمی»

مرتضی کاظمی: در حدود ۱۳ شرکت و موسسه، موسس، عضو هیات امنا و هیات مدیره بوده است. از جمله در کنار پیروز حناچی-شهردار تهران، در بنیاد فرش رسام عربزاده[۴]، موزه موسیقی شهرآوا در کنار سیدمحمد بهشتی[۵]، کمک به توسعه فرهنگ و هنر، در کنار علی جنتی-وزیر ارشاد وقت[۶]، آتی سپهر توسعه آریا نوآور؛ شرکتی که بازرس آن «خسرو فتح اللهی» از مدیران عظام بوده است[۷]، هنر بان آپادانا، که رئیس هیات مدیره آن «محمدعلی زم» بوده[۸]، نرم افزاری پویامهر به همراه محمدرضا اسمعیلی[۹]-عضو سابق هیات مدیره خبرگزاری مهر[۱۰] و… مرتضی کاظمی به همراه عضو دیگر هیات مدیره حراج تهران یعنی سمیع آذر و پدر سیدمسیح بهشتی؛ سید محمد بهشتی شرکتی به نام «هنر فردا» نیز تاسیس کردند.[۱۱]

 

جمع بندی

یک) بر اساس آنچه در قسمت های قبل آمد، شرکتی تحت عنوان «سرمایه گذاری پارس آریان» – به عنوان شرکت مادر بانک پاسارگاد، تحت عنوان «مسئولیت اجتماعی» اقدام به خرید آثار هنری کرده تا به قول خود «موزه بانک پاسارگاد» را راه اندازی کند! در ادامه بنابر مصاحبه هایی که انجام شده است، ا غلامرضا نامی، مسئول خرید موزه بانک پاسارگاد، میگوید «نمیدانسته آثاری که برای بانک خریده است دزدی بوده اند» کدام آثار؟ آثاری که پیشتر سرقت آنها از موزه هنرهای معاصر تایید شده بود و دست بر قضا، نامی سالها در آنجا کار کرده است. آثار دزدی از گالری آریا سر در میاورد و نامی آنها را برای بانک پاسارگاد خریداری میکند.

از معدود-و شاید تنها- شناسنامه آثار هنری در اختیار بانک پاسارگاد

از معدود-و شاید تنها- شناسنامه آثار هنری در اختیار بانک پاسارگاد

ابهام اول اینجا شکل میگیرد: تشکیلات در جوابیه هایی که منتشر کرده است، متذکر شده تمامی آثار این موزه دارای شناسنامه معتبر هستند، اثر دزدی چطور شناسنامه داشته است؟

 

دو) حراج تهران را – که این روزها خبر آن و فروش برخی آثار در آن خبرساز شده است، چه کسانی اداره می کنند؟ در قسمت اول، درباره چگونگی شکل گیری این حراج،موسسان و گردانندگان آن و ارتباط این مجموعه با بانک پاسارگاد، موزه هنرهای معاصر-که آثار از آن به سرقت رفته و بعد از بانک پاسارگاد سر در آورده – عباس ایروانی (مشهور به حاج عباس) مدیر گروه قطعه سازی عظام رسیدیم.

ابهام دوم: تحقیقات زیادی در مورد رابطه «فرار مالیاتی» با «مسئولیت اجتماعی» انجام شده است، که محل بحث آن اینجا نیست. اما در این مورد خاص ابهام اینجاست: مجموعه بانک پاسارگاد حضور خود در بازار هنر را «مسئولیت اجتماعی» عنوان کرده است. تعریف مسئولیت اجتماعی یا CSR – Corporate Social Responsibility – تعریف مشخصی است. این مفهوم جدید در اقتصاد به این موضوع میپردازد که شرکت ها باید در مقابل جامعه و محیط زیستی که از آن سود کسب کردند مسئولیتی بر عهده بگیرند.

ظاهرا این مسئولیت باید برای مجموعه اقتصادی هزینه ایجاد کند. برای مثال شرکت خودرو سازی در کشوری، جهت فعالیت های محیط زیستی مبلغی را به عنوان کمک به NGO های محیط زیستی پرداخت کند، یا هزینه تحقیقات درباره یک گونه در حال انقراض را پرداخت کند. این فعالیت برای آن شرکت سودی در بر نخواهد داشت.

برای مشاهده شرح بیشتر روی تصویر کلیک کنید
برای مشاهده شرح بیشتر روی تصویر کلیک کنید

به ابهام بازگردیم، چطور است که «پارس آریان» در صورت مالی خود، خرید آثار هنری و موجودی آثار هنری را در ردیف سرمایه گذاری های کوتاه مدت خود یا دارایی ها آورده است؟

اشاره حسابرس به نحوه ارزیابی موجودی آثار هنری پرداخته است، به چه شکلی این آثار ارزش گذاری شدند؟

 

برای دیدن سند در ابعاد بزرگتر روی آن کلیک کنید

برای دیدن سند در ابعاد بزرگتر روی آن کلیک کنید

 

برای مثال اگر اثر الف به مبلغ ۱۰ میلیون تومان بدوا توسط بانکی خریداری شود – از صاحب اثر یا از سارق- سپس این اثر به قیمت ۱۰۰ میلیون به یکی از وابستگان بانک فروخته شود و آن وابسته در نهایت اثر را در حراجی عرضه و بانک مجددا آن را ۱۰ میلیارد بخرد و در ادامه آن را در ردیف سرمایه گذاری یا دارایی های خود در صورت مالی قرار دهد، این پروسه چطور توسط حسابرس مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت؟

 

سه) دلیل حضور برخی از اشخاص حقیقی و حقوقی که نام آنها پیشتر در پرونده های اقتصادی در مبطوعات مطرح شده است در جمع سهامداران شرکت پارس آریان چیست؟ ارتباط این مجموعه با چند واسطه، با چهره هایی نظیر مدلل ها، عظام و… چیست؟ آیا سهامداران از این شیوه در حضور تشکیلات پارس آریان در بازار هنر مطلع هستند؟

 

برای مشاهده شرح بیشتر روی تصویر کلیک کنید

برای مشاهده شرح بیشتر روی تصویر کلیک کنید

 

ابهام سوم: دلیل حضور اعضای هیات مدیره بانک پاسارگاد و شرکت پارس آریان در هیات مدیره های متعدد چیست؟ بارها مسئولان کشوری نسبت به «شرکت داری» بانک ها هشدار دادند، این همه شرکت با چه هدفی تشکیل شده است؟ همانطور که در قسمت های قبل آمده است، مدیران این تشکیلات در هیات مدیره شرکت هایی از: شرکت های دانش بنیان تهیه کننده دوربین های تشخیص چهره تا انرژی، آموزش و رسانه به چشم میخورد. چرا باید مدیران تشکیلات، هیات مدیره هایی ایجاد کنند که در آنها از وزیر تا آقازاده ها به چشم میخورند؟

 

[۱] : صورتجلسه هیئت مدیره مورخ ۱۴/۰۵/۱۳۹۳

[۲] : شماره نامه اداره ثبت: ۸۳۱۲/ث۸۸/۳۲

[۳] : صورتجلسه هیئت مدیره مورخ ۲۳/۵/۱۳۹۰

[۴] : صورتجلسه هیئت امنا مورخ ۱۷/۰۴/۱۳۹۸

[۵] : صورتجلسه هیئت امنا مورخ ۲۱/۰۶/۱۳۹۷

[۶] : صورتجلسه مجمع عمومی عادی بطور فوق العاده مورخ ۲۶/۰۷/۱۳۹۵

[۷] : صورتجلسه هیئت مدیره مورخ ۲۳/۱۱/۱۳۹۵

[۸] : شماره نامه اداره ثبت: ۱۳۹۴۳۰۴۰۰۹۰۱۰۰۰۳۶۸

[۹] : صورتجلسه هیئت مدیره مورخ ۰۳/۰۴/۱۳۹۶

[۱۰] : صورتجلسه مجمع عمومی عادی بطور فوق العاده مورخ ۲۰/۰۵/۱۳۹۷

[۱۱] : طبق اساسنامه بموجب مجوز شماره ۳۹۵۹۶۷/۹۷ مورخ ۱۵/۱۰/۱۳۹۷ حوزه وزارتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی