بایگانی

بایگانی ژوئن

برای حفظ آبروی کشورمان در اوپک زمانی نمانده

6 ژوئن 2011 بدون دیدگاه

با عزل نابهنگام وزیر نفت ایران، فرصت اتفاقی که در اختیار ایران برای ریاست اوپک پیش آمده بود از دست رفت. حالا با توجه به قانون، باید لا اقل به اندازه ۳ دور ریاست جمهوری صبر کنیم، تا فرصتی که با اقدام دکتر احمدی‌نژاد از دست رفت، بار دیگر بدست آید.

جالب آنکه برخی هوادارن دوآتشه دولت گویا باور ندارند اوپک سازمانی فراملی به شمار می‌رود و نمی‌توان در آن مثل ایران، قوانین را دور زد!

دو روز دیگر نشست اوپک شروع می‌شود و این در حالیست که هنوز وزیر نفت ایران مشخص نیست. قاعدتا باید با ریاست اوپک خداحافظی کنیم. قرار بود این نشست هجدهم خرداد به ریاست ایران در وین برگزار شود.

اگرچه ایران طبق قوانین جاری اوپک می‌تواند در این نشست حضور داشته باشد، اما واقعیت آن است که این حضور به معنای ریاست نیست و تنها کسی که می‌تواند از سوی جمهوری اسلامی ایران، نقش رئیس را در این جلسه بازی کند شخص «وزیر نفت» است.

حال اگر نماینده، شخص رئیس جمهور، سرپرست و… یا هر کس دیگری به جای وزیر نفت به این اجلاس فرستاده شود، وی حضوری تشریفاتی خواهد داشت و پس از قرائت متن سخنرانی ده دقیقه‌ای که برای او نوشته شده است «باید» جلسه را ترک کند.

این اتفاق زیاد رایج نیست، کشورهای عضو اوپک سعی می‌کنند لااقل در این فرصت که لااقل هر ده سال یکبار در اختیار ایشان قرار می‌گیرد، تغییراتی نداشته باشند.

اما قبلا هم اتفاق مشابهی افتاده بود، آنهم برای کشور دوست و برادر، ونزوئلا و رئیس جمهور مادام العمر آن، آقای هوگو چاوز، که از قضا از دوستان بین المللی دکتر احمدی‌نژاد هم هست. ایشان در آن جلسه به جای وزیر خود شرکت کرد و پس از قرائت سخنرانی ده دقیقه‌ای (عملی که علاقه زیادی به آن دارد) با احترام جلسه را ترک کرد، چراکه اوپک مثل کشور سیاتمداران نیست و از قوانین خود پیروی می‌کند.

ایران چگونه و رئیس کجای اوپک شده است؟

هرچند رسانه‌های حامی آقای احمدی‌نژاد در تلاشند تا ریاست ایران بر کنفرانس اوپک را دستاوردی عظیم برای دولت معرفی کنند، اما در واقع این دستاورد ربطی به ایران و دولت ایران ندارد. اگر دستاوردی وجود داشته باشد، بی‌شک رسانه‌ها آن را صادقانه مطرح خواهند کرد، اما واقعیت این است که در این ریاست تشریفاتی، نه دولت به ریاست دکتر احمدی‌نژاد، بلکه هیچ کس نقشی نداشته.

در سال‌های قبل ریاست کنفرانس اوپک انتخابی بود و اگر در آن شرایط دولتی ریاست را بدست می‌آورد، می‌توانست از «پز پیروزی در آن انتخابات» نیز سود ببرد، اما از چهار سال قبل، ریاست اوپک الفبایی شده است. ایران نیز به واسطه نامش اکنون ریاست کنفرانس را برعهده دارد.

تصور «بدست آوردن» ریاست کنفرانس اوپک با این قانون، شبیه آن است که دانش آموزی که نام خانوادگی وی با «الف» آغاز می‌شود، مدعی باشد که خود نام خود را در رقابت با سایر همکلاسی‌ها اول فهرست حضور و غیاب ثبت کرده است!

از چهار سال قبل تا کنون به ترتیب کشور‌ها: الجزایر، اندونزی و آنگولا، ریاست کنفرانس اوپک را به واسطه نامشان بر عهده گرفتند و بعد نوبت ایران شد.

درست در نوبت ایران هم، آقای دکتر احمدی‌نژاد وزیر نفت ایران، تنها شخصی که می‌تواند جلسه ۱۸ خرداد اداره کند را برکنار کرد!

نفر بعدی نیز نماینده عراق است و اگر کسی جز وزیر نفت ایران، حتی با رتبه وشان بالا‌تر (مثل رئیس دولت) در آن جلسه شرکت کند، فقط حق دارد سخنرانی نوشته شده ده دقیقه‌ای را قرائت و بعد محترمانه از جلسه خارج خواهد شد (مثل آقای هوگوچاوز) چه کسی به جای وزیر نفت ایران از این فرصت استفاده خواهد کرد؟ مشخصا نفر بعدی، یعنی نماینده کشور عراق که قرار است سال بعد، بر اساس حروف الفبا ریاست کنفرانس اوپک را بر عهده داشته باشد.

ذکر این نکته نیز به جاست که ریاست بر کنفرانس اوپک، به معنای داشتن نقشی تعیین کننده در این سازمان نیست. رئیس کنفرانس هیچ شغل یا مسئولیت مشخصی ندارد، او ابتدا سخنرانی می‌کند و بعد وظیفه هماهنگی و اداره جلسه پس از خروج خبرنگاران (که بعد از سخنرانی ده دقیقه‌ای است) را بر عهده دارد. البته، به لحاظ تشریفاتی، این یک موقعیت خاص است که ایران می‌توانست از آن بهره برداری کند.

نماینده یا سرپرست وزارت نفت در جلسه چه نقشی خواهد داشت
بی‌شک اوپک، چه دکتر احمدی‌نژاد برای جلسه در این نشست حضور داشته باشد، چه نماینده (چیزی شبیه به آقای علی آبادی یا آقای حسینی) به این جلسه فرستاده شود، او را از جلسه بیرون نخواهند کرد.
چه احمدی‌نژاد و چه نماینده، فقط می‌توانند آن سخنرانی ده دقیقه‌ای را داشته باشند و بعد باید جلسه به عنوان مهمانی افتخاری، کنار میز بنشینند یا مثل خبرنگاران جلسه را ترک کنند. چراکه طبق قوانین، در صورت نبودن، مرگ، عدم گرفتن رای اعتماد وزیر کشوری از پارلمان و… ریاست کنفرانس به رئیس جایگزین که در ایینجا عراق است خواهد رسید.

حضور احمدی‌نژاد در این جلسه، در حالی که سایر کشور‌ها، وزیر نفت خود را در جلسه شرکت دادند، دونشان ایران خواهد بود و اگر نماینده فرستاده شود، چون نماینده یا سرپرست در کسوت وزیر نفت به جلسه نمی‌رود، عملا جز قرائت متن سخنرانی که آن هم نوشته شده و ایران در تهیه آن نقشی ندارد کار دیگری نمی‌تواند انجام دهد.
ضمن اینکه، عزل وزیر نفت درست در این زمان، تاکنون نیز موجب حیرت سایر کشور‌ها شده است!

ایران و ایفای نقش در اوپک

اوپک هم اکنون یازده عضو دارد. کشورهایی در حال توسعه که اقتصادشان بیشتر وابسته به درآمد نفت است. دلیل عمده تشکیل اوپک دستیابی به شرایط و تصمیمات یکسان و ایجاد موازنه در بازار جهانی نفت بود. نیاز به همکاری جدی‌تر میان کشورهای تولید‌کننده نفت از زمانی احساس شد که در سال ۱۹۵۹ شرکت‌های نفتی بطور خودسرانه‌ای قیمت نفت خام ونزوئلا را ۵ تا ۲۵ سنت و نفت خاورمیانه را ۱۸ سنت در هر بشکه کاهش دادند. آگوست سال ۱۹۶۰ بهای نفت خام خاورمیانه به یکباره ۱۰ تا ۱۴ سنت در هر بشکه کاهش یافت. یک ماه بعد، دولتمردان عراقی، هیئت‌های عالی رتبه‌ کشورهای ایران، کویت، عربستان سعودی و ونزوئلا را جهت بحث و تبادل‌نظر پیرامون کاهش یکباره قیمت نفت خام خاورمیانه دعوت کردند.

شرکت‌کنندگان در این کنفرانس فعالیت‌های رسمی اوپک را به عنوان هماهنگ‌کننده کشورهای تولیدکننده نفت، جهت مقابله جدی با وقوع این‌گونه پیشامد‌ها خواستار شدند.

با تشکیل سازمان اوپک سالانه دوبار، وزیران نفت و انرژی کشورهای عضو گردهم می‌آیند تا با بررسی شرایط و تحولات جهانی و تأثیر آن بر روی بازار نفت، در مورد سطح صادرات خود به توافق برسند.

اولین کنفرانس اوپک در سمپتامبر ۱۹۶۱ در بغداد تشکیل شد و بیانیه‌ای در باره خط مشی و اهداف این سازمان را صادر و شرایط لازم برای عضویت در اوپک را تعیین کرد و متعاقب آن در ۲۴ سپتامبر، قرارداد تاسیس اوپک در بغداد، کاراکاس، کویت، ریاض و تهران انتشار یافت.

ایران از بنیانگذاران اوپک به شمار می‌رود و با داشتن منابع نفت و گاز از جمله کشورهای تاثیر گذار به نظر می‌رسد، تنها اقدامات و اظهار نظرهای بین المللی ایران می‌تواند روی قیمت نفت تاثیر بسازیی داشته باشد، علاوه بر دارا بودن ذخائر نفت و گاز، کشورمان در خلیج فارس و تنگه هرمز که گذرگاه نفت کش‌های سایر کشورهای حاشیه خلیج فارس است نیز نقش بازی می‌کند.

در اینجا نگاهی داریم به مقاطعی که در آن ایران در اوپک نقش داشته است.
در دسامبر ۱۹۶۳ پنجمین کنفرانس اوپک تصمیم گرفت که یک کمیته سه نفره از جانب اوپک (از ایران، عراق و عربستان سعودی) مامور مذاکره با کمپانی‌های نفتی در مورد پرداخت‌های حق مالکانه و هزینه‌های بازاریابی شود؛ همچنین مجموعه یکسانی از قوانین نفتی را جمع آوری نماید و به انجام بررسی‌هایی درباره برقراری یک دادگاه عالی در داخل اوپک بمنظور حل و فصل اختلافات مربوط به مسائل نفتی اقدام نماید و طرحی را به منظور تاسیس کمیسیونی در داخل اوپک، برای بررسی دائمی قیمت‌های نفت خام، تهیه کند.

در ژانویه ۱۹۷۱ مذاکرات کمیته سه نفری مرکب از نمایندگان ایران، عراق، عربستان سعودی و ۱۵ کمپانی بین المللی نفتی در تهران درباره اجرای هدف‌های مقرر در قطعنامه ۱۲۰ـXXI انجام شد.
در فوریه‌‌ همان سال بیست و دومین اجلاس (فوق العاده) کنفرانس در تهران تشکیل و تصمیم گرفت هرگاه کمپانی‌های نفتی تمایلی به قبول حداقل شرایط مورد توافق درباره اجرای اهداف قطعنامه ۱۲۰ـXXI نشان ندهند هر یک از کشورهای صادر کننده عضو از منطقه ترمینال‌های خلیج (فارس) از ۱۵ فوریه تدابیر لازم قانونی به منظور اجرای اهداف قطعنامه مذکور وضع نمایند. کنفرانس همچنین حمایت کامل خود را از دولت لیبی به خاطر تضمین منافع مشروع خود ابراز داشت.

در۱۴ فوریه نیز یک موافقتنامه پنج ساله در تهران بین شش کشور عضو اوپک از خلیج (فارس) و ۲۳ کمپانی بین المللی نفتی به امضا رسید (موافقت نامه تهران) که به موجب آن قیمت نفت سبک عربستان به میزان ۲. ۱۸ دلار در بشکه تعیین شد.

در ماه مه ۱۹۷۸، در یک اجلاس غیر رسمی وزیران نفت کمیته استراتژی درازمدت مرکب از نمایندگان الجزایر، ایران، عراق، کویت، عربستان سعودی و ونزوئلا در طائف تشکیل شد تا استراتژی آینده سازمان اوپک و سیاست‌هایی را که این سازمان در میان مدت و درازمدت باید تعقیب نماید، مورد بررسی قرار دهد.

در اکتبر۱۹۸۶ هفتاد و نهمین اجلاس (فوق العاده) کنفرانس در ژنو، با توجه به توافق بر این امر که عرضه اضافی در بازار می‌بایستی هرچه بیشتر کاهش پذیرد تشکیل شد. کنفرانس بر اساس توصیه جمهوری اسلامی ایران تصمیم گرفت که اقدام موقتی اعضاء در زمینه محدودیت میزان تولید با تعدیلاتی مختصر در ماههای نوامبر و دسامبر ۱۹۸۶ تمدید گردد.

در نوامبر ۱۹۹۴ حسین کاظم‌پور اردبیلی، نماینده ایران، به عنوان نایب رئیس نمایندگان اعضا انتخاب شد.
در نوامبر ۱۹۹۵، حسین کاظم‌پور اردبیلی، نماینده ایران به عنوان رئیس نمایندگان اعضای اوپک در سال ۱۹۹۶ انتخاب شد.

ایران و ریاست کنفرانس
اگرچه در کسب ریاست کنفرانس اوپک که به زودی تشکیل خواهد شد، اصولا ایران تلاشی نکرده و حروف الفبا این رتبه را به ایران داده است، اما تاکنون رسانه‌های حامی دولت تمام تلاش خود را برای معرفی این موضوع به عنوان دستاوردی خاص برای دولت مطرح کردند.

گذشته از این، عزل وزیر نفت، عملا کارکرد این موقعیت را دگرگون ساخته است. موقعیتی که می‌توانست به عنوان پزی تشریفاتی برای ایران قلمداد شود، حال می‌رود تا به محلی برای ثبت یک رفتار عجیب و خاص دیگر از سوی دولت ایران، که نماینده مردم ایران د عرصه بین المللی به شمار می‌رود تبدیل شود.

حال هر اقدامی از سوی دولت ایرانف نمی‌تواند اوضاع را به حالت طبیعی بازگرداند، احتمالا مشاوران آقای دکتر احمدی‌نژاد به وی مشاوره نادرست دادند، چراکه او در اخرین سخنرانی تلوزیونی خود، مدعی شد که به جای وزیر نفت نماینده فرستاده خواهد شد و هیچ اتفاقی نیز نخواهد افتاد.

این در حالیست که طبق قوانین حاکم بر اوپک، حسب اتفاق، اتفاق مهمی هم خواهد افتاد. افکار عمومی جهان شاهد خواهند بود، که ریاست کنفرانس، به جای وزیر نفت ایران، به عراق می‌رسد و ایران تنها یک سخنرانی ده دقیقه‌ای که آن را هم خودش ننوشته خواهد خواند و بعد مثل یک می‌ه‌مان افتخاری در کناری خواهد نشست.

در ایین فاصله کم به نظر نمی‌رسد، وزیری به عنوان وزیر نفت، یا وزیر انرزی از پارلمان ایران رای اعتماد کسب کند. اگر شخص احمدی نزاد در جلسه شرکت کند، که دونشان ایران خواهد بود، اگر نمایینده‌ای هم فرستاده شود، نماینده فقط حق قرائت سخنرانی را خواهد داشت.

البته آقای علی آبادی در ایران و زیر سایه دولت نهم و دهم، از شیلات و ورزش تا نفت و… را مدیریت می‌کند، اما باید توجه داشت که کنفرانس اوپک دیگر جلسه هیات دولت نیست و پشتیبانی چون دکتر احمدی‌نژاد د‌تر آنجا اختیارات ندارد.

اگرچه رسانه‌ها موضوع ریاست بر کنفرانس اوپک را بزرگ کردند، با این حال به نظر می‌رسد، این موضوع در مقابل عزل وزیر امور خارجه در هنگام ماموریت، سخنرانی‌های خارجی و… یک تراژدی محسوب نم یشود و مردم ایران اتفاقات بزرگتری را از ایین دست طی این شش سال دیده‌اند.

——————-

این گزارش در سایت فردا نیوز به تاریخ ۱۶خرداد ۱۳۹۰ با کد ۱۵۰۲۲۳ منتشر شد.

۲ نفری که ۴ برابر ۲۰ غول سرمایه دار جهان ثروت دارند!

5 ژوئن 2011 ۲ دیدگاه

احمدی نژاد گفت:در آن‌جا ـ احتمالا خارج ایران ـ فردی وجود دارد که پانصد میلیارد دلار و فردی دو هزار میلیارد دلار ثروت دارد….در بین ۲۰ ثروتمند بزرگ جهان در حال حاضر، هیچ یک ثروتشان بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار هم نیست. کارلوس اسلیم، ثروتمندترین مرد جهان تنها ۷۲ میلیارد دلار ثروت دارد. با این حال این دو نفر(با هویت مجهول)طبق گفته آقای احمدی نژاد باید ثروتی نزدیک به چهار برابر مجموع دارایی ۲۰ ثروتمند برتر حال حاضر جهان داشته باشند و دارایی این دو نفر که روی هم (حسب حساب آقای احمدی نژاد) به ۲۵۰۰ میلیارد دلار می رسد، نزدیک به مجموع دارایی های ۲۰ ثروتمند بزرگ تاریخ است.

ahmadi

دکتر احمدی نژاد، بار دیگر در سخنان خود پرده از فساد مالی برخی افراد برداشت، اما اینبار نه در عرصه داخلی، بلکه افشاگری دکتر این بار ناظر بر مفاسد بین المللی بود.

او که در حرم امام خمینی (ره) سخن میگفت در بحث فساد اقتصادی افراد در قدرت های اقتصادی جهان گفت: «در آن‌جا ـ احتمالا جایی در خارج از ایران ـ فردی وجود دارد که پانصد میلیارد دلار و فردی دو هزار میلیارد دلار ثروت دارد که همه اینها حاصل غارت ملتها است. آنها پنجاه تومان می دهند و یک کاغذ سبز رنگ چاپ می کنند و روی آن می نویسند ۱۰۰ دلار، پانصد دلار و در دنیا پخش می کنند و به دست ملتها می دهند و به جای آن کالا می گیرند و این ملتها هم متوجه نمی شوند.»

این ارقام در حالی اعلام می شود، که افشای نام این افراد و اسناد ثروت ایشان که حتما نزد رئیس دولت موجود است، می تواند سوژه بسیار مهمی برای نشریات اقتصادی جهان باشد.

چه آنکه چنین اطلاعاتی می تواند اصولا خوراک رسانه های جهان را لااقل برای یک هفته تامین سازد. با توجه به ابعاد بین المللی این ادعا، به جاست که دفتر ریاست جمهوری اسناد آن را منتشر سازد، تا جهانیان شگفت زده شوند.

این موضوع مهمی است، چراکه این دو نفر، طبق گفته آقای احمدی نژاد باید ثروتی نزدیک به چهار برابر مجموع دارایی ۲۰ ثروتمند برتر حال حاضر جهان داشته باشند و دارایی این دو نفر که روی هم به ۲۵۰۰ میلیارد دلار می رسد، نزدیک به مجموع دارایی های ۲۰ ثروتمند بزرگ تاریخ است.
دکتر احمدی نژاد ۶ سال از مافیا و ثروتمندان زالو صفت و… در ایران گفته است، حال اینکه طی این ۶ سال، حتی یک مفسد اقتصادی محکوم و به افکار عمومی داخلی معرفی نشده است. توجیه حامیان دولت برای این موضوع آن است که دکتر در داخل با فشارها و مسائل خاصی روبروست.

اینک موضوع داخلی نیست و احمدی نژاد در افشاگری هایش قدم به عرصه بین المللی گذشته، در عرصه بین المللی نیز قاعدتا فشاری نظیر فشار داخلی نباید وجود داشته باشد، چه بهتر که ایشان نام این دو نفر را اعلام کنند، چراکه یقینا ایشان در هر کشوری باشند، از سیستم مالیاتی آن کشور فرار کردند که توانستند به اندازه ۲۰ ثروتمند کل تاریخ ثروت جمع کنند.

دو نفری که ۴ برابر ۲۰ ثروتمند اول جهان ثروت دارند!
به گزارش ” فوربز ” مجموع ۲۰ ثروتمند اول جهان در ماه مه سال میلادی جاری، چیزی حدود ۶۴۱ میلیارد دلار ثروت دارند. این یعنی آن دو نفری که دکتر احمدی نژاد از ایشان یاد کرده است، روی هم چهار برابر ۲۰ ثروتمند برتر حال حاضر جهان ثروت دارند.

کارلوس اسلیم، ثروتمندترین مرد حال حاضر جهان به همراه خانواده اش جمعا ۷۴ میلیارد دلار ثروت دارند!

جهت روشن شدن موضوع نام و ثروت این بیست نفر را در ادامه ملاحظه کنید:

کارلوس اسلیم و خانواده اش که اولین رتبه را در فهرست بیست نفره ثروتمندان جهان دارد، کلا روی هم ۷۴ میلیارد دلار ثروت دارد.

بیل گیتس دومین نفر در لیست ثروتمندان جهان است که سرجمع ۵۶ میلیارد دلار دارایی دارد.

وارن بافت ثروتمند آمریکایی با ۵۰ میلیارد دلار دارایی در رتبه سوم قرار دارد.

برنارد ارنالت ثروتمند فرانسوی کلا ۴۱ میلیارد دلار سرمایه دارد و در رتبه چهارم قرار گرفته است.

لری الیسون ث، ثروتمند امریکایی که صاحب رتبه پنجم است، روی هم رفته ۳۹ و نیم میلیارد دلار سرمایه دارد.

لاکشمی میتال که ششمین ثروتمند جهان است، متولد هندوستان و ساکن انگلستان است. او جمعا ۳۱٫۱(۳۱ممیز۱) میلیارد دلار ثروت اندوخته است.

امانسیا اورتگا گائونا، ثروتمند اسپانیایی، با مجموعا ۳۱ میلیارد دلار ثروت، در رتبه هفتم جای گرفته است.

بیل گیتس ثروتمند ترین مرد سال های گذشته و دومین مرد ثروتمند حال حاضر جهان، تنها ۵۶ میلیارد دلار سرمایه دارد.

ایک باتیستا، با ۳۰ میلیارد دلار ثروت در رتبه هشتم ایستاده، او اهل برزیل است.

ماکش امبانی، دومین ثروتمند هندی با ۲۷ میلیارد دلار اندوخته، در رتبه نهم جای گرفته است.

دهمین ثروتمند جهان، باز هم امریکاییست، ثروت کریستی والتون ۲۶ و نیم میلیارد دلار برآورد شده است.

لی کا شینگ از هنگ کنگ با ۲۶ میلیارد دلار ثروت، در رتبه یازدهم ایستاده است.

دوازدهمین ثروتمند این لیست، کارل البرکت از آلمان است، ثروت او را ۲۵ و نیم میلیارد دلار تخمین زدند.

استفان پرسون با ۲۴ و نیم میلیارد دلار، سیزدهمین ثروتمند جهان از سوئد است.

ولامیدیر لس از روسیه با ثروتی ۲۴ میلیارد دلاری، پانزدهمین ثروتمند جهان است.

لیلیان بتین کورت، پانزدهمین ثروتمند جهان از فرانسه است، او در ۸۸ سالگی توانسته ثروتی برابر ۲۳ و نیم میلیارد دلار جمع کند.

شلدون ادلسون. شانزدهمین ثروتمند جهان باز هم امریکاییست، او جمعا ۲۳٫۳(۲۳ممیز۳) میلیارد دلار ثروت دارد.

دیوید تامسون و خانواده اش از کانادا روی هم رفته ۲۳ میلیارد دلار ثروت دارند و در رتبه هفدهم ایستادند.

هجدهمین نفر این لیست چارلز جی کاچ ۷۵ ساله از امریکاست، او ۲۲ میلیارد دلار اندوخته دارد.
دیوید اچ کاچ ۷۰ ساله، برادر چارلز در رتبه بعدی دقیقا اندازه برادر ثروت دارد، ثروت او نیز ۲۲ میلیارد دلار است.

بالاخره آخرین ثروتمند جهان نیز یک امریکایی ۶۳ ساله به نام جیم والتون با ۲۱٫۳(۲۱ممیز۳) میلیارد دلار سرمایه است.

راکفلر از بزرگترین سرمایه داران تاریخ امریکاست. وی در بین ۲۰ ثروتمند بزرگ جهان رتبه اول را دارد، ثروت او را پیتر برنشتاین مطابق با نرخ تورم روز چیزی حدود ۳۳۶ میلیارد دلار برآورد کرده است.

۲ نفرکه به اندازه تمام ثروتمندان تاریخ ثروت دارد
دکتر احمدی نژاد از دو نفر ـ در آنجا که محل آن مشخص نشده است ـ  نام برده که به ترتیب ۲ هزار میلیارد و ۵۰۰ میلیارد دلار ثروت دارند. مجموع ثروت این دو نفر که احمدی نژاد نام ایشان را افشا نکرده است، چیزی برابر ۲۵۰۰ میلیارد دلار است. این عدد ۱۳ رقم دارد.

نگاهی کنیم به مجموع ثروت ۲۰ ثروتمند بزرگ تاریخ، تا بزرگی ثروت این دو نفر بیشتر اشکار شود. گاس لوبین (Gus Lubin) بیزنس اینسایدر، ثروت ۲۰ ثروتمند بزرگ تاریخ را (بر اساس ارزیابی پیتر برنشتاین از مجله فوربس و مطابقت آن با نرخ تورم روز) محاسبه کرده، از این فهرست ۲۰ نفره تنها بیل گیتس و وارن بافت و کارلوس اسلیم در قید حیات هستند.

مجموع ثروت این ۲۰ ثروتمند بزرگ تاریخ چیزی حدود ۲ هزار و ۵۳۴ میلیارد دلار است، که تنها ۳۴ میلیارد دلار بیش از ثروت دو نفری است که احمدی نژاد از آنها یاد کرده است.این افراد عبارتند از:

جان دی. راکفلر (John D. Rockefeller) در سال ۱۸۷۰ و در سن ۳۱ سالگی شرکت استاندارد اویل را تاسیس کرد و بسیاری از پالایشگاه های نفت در ایالات متحده را خریداری نمود. او در اواخر عمر خود مالک بیش از ۹۰ درصد از صنعت نفت آمریکا بود. ثروت بزرگترین سرمایه دار تاریخ را پیتر برنشتاین در مجله فوربس  ۳۳۶ میلیارد دلار برآورد کرده است.

اندرو کارنگی (Andrew Carnegie) او در زمانی که بازار تجارت فولاد پر رونق بود به سرمایه گذاری در این صنعت روی آورد و پس از مدت کوتاهی به امپراتور صنعت فولاد ایالات متحده تبدیل شد. میزان ثروت او برابر ۳۰۹ میلیارد دلار بوده است.

ویلیام کانکویرور (William The Conqueror) او در سال ۱۰۶۶ اولین حمله خارجی خود به بریتانیا را با موفقیت به اجرا درآورد. اگر چه او پادشاهی خودکامه بود اما میزان ثروت وی قبل از رسیدن به تاج و تخت، همچنان می تواند وی را در ردیف سومین فرد ثروتمند جهان قرار دهد. میزان ثروتی که او اندوخته بوده را  ۲۰۹ میلیارد دلار تخمین زدند.

کورنلیوس واندربیلت (Cornelius Vanderbilt)او ابتدا در صنعت قایق های بخار سرمایه گذاری کرد اما در سال ۱۸۶۲ شروع به خریدن خطوط راه آهن نمود و پس از مدتی نسبتا طولانی توانست به جمع میلیاردهای تاریخ بپیوندد. میزان ثروت او را ۱۸۵ میلیارد دلار برآورد کردند.

لری پیج و سرگئی برین مالکان اصلی موسسه گوگل هر کدام ۱۹٫۸ میلیارد دلار دارایی دارند.

آلان روفوس (Alan Rufus) او مالکیت بیش از ۲۵۰ هزار هکتار زمین از یورکشار تا لندن را در اختیار داشت و همچنین مالک قلعه ریچموند در شمال یورکشایر بود. میزان ثروتش را ۱۴۹ میلیارد دلار تخمین زدند.

ویلیام دو وارن (William de Warenne) اصلیت نرماندی داشت در جنگ هاستینگ ها شرکت کرد و عمده ثروت خود را از مناطق نورث فولک و یورکشایر جمع آوری کرد. میزان ثروت او ۱۳۴ میلیارد دلار برآورد شده است.

جان جاکوب آستور (John Jacob Astor) که یک تاجر موفق در صنعت پوست و خز بود و انحصار این بازار را در حدود سالهای ۱۸۰۰ در دست داشت. وی سرانجام حوزه تجارت خود را تغییر داد و به سرمایه گذاری در زمینه املاک در نیویورک سیتی روی آورد. ثروتش را ۱۲۱ میلیارد دلار تخمین زدند.

ریچارد فیزالان دهم (Richard Fitzalan 10th Earl of Arundel) منطقه آروندل و یک فرمانده نظامی بود و در جنگ های استقلال اسکاتلند و جنگ های یکصد ساله برای بریتانیا جنگید. میزان ثروت او نزدیک به ۱۰۸ میلیارد دلار برآورد شده است.

استفان گیرارد (Stephen Girard) یک آمریکایی فرانسوی الاصل بود که از چهره های موفق صنعت حمل و نقل به شمار می رفت. او در اواخر عمر خود وارد صنعت بانک داری شد و «بانگ گیرارد» را تاسیس کرد. میزان ثروت او را ۱۰۵ میلیارد دلارارزیابی کردند.

جان از منطقه گونت (John of Gaunt) نایب السلطنه ریچارد دوم در پایان دوره پادشاهی وی و هم چنین پدر هنری بولینگ بروک (یکی از پادشاهان انگلیس) بود. جان از شخصیت های داستان های شکسپیر هم به شمار می رود. وی به لطف دارائی های به ارث رسیده از طرف پدرش جز ثروتمندان تاریخ به شمار می رود. میزان ثروتش را ۱۰۱ میلیارد دلار برآورد کردند.

ای. تی. استوارت (A.T. Stewart) وی اولین فروشگاه خرده فروشی خود را منهتن تاسیس کرد و پس از اندک مدتی فرشگاههای زنجیره ای خود را در سراسر ایالات متحده گسترش داد. میزان ثروتش را ۸۸٫۹ (۸۸ممیز۹) میلیارد دلارتخمین زدند.

فردریک ویرهاوزر (Frederick Weyerhaeuser) او بنیانگذار «شرکت ویرهاوزر» به عنوان یکی از بزرگترین شرکت های تهیه الوار در ایالات متحده آمریکا است.میزان ثروت چیزی نزدیک به ۷۹٫۴ میلیارد دلار برآورد شده است.

هنری دوک از لنکستر (Henry Duke of Lancaster) وی یک دیپلمات انگلیسی، نجیب زاده، سرباز و از اعضای بنیان گذار «فرمان شوالیه گری» بود. میزان ثروت وی را ۷۷٫۵ (۷۷ممیز۵) میلیارد دلار برآورد کردند.

جی گولد (Jay Gould) جی گولد غول راه آهن ایالات متحده آمریکا و سلطان بازار طلا و همچنین بانی تحول در صنعت حمل و نقل آمریکا در قرن نوزده بود. ثروت او را ۷۱٫۲ (۷۱ممیز۲) میلیارد دلار دانسته اند.

استفان وان رنزلایر (Stephen Van Rensselaer) رنزلایر سرهنگ ارتش ایالات متحده آمریکا و عضو مجلس ایالتی نیویورک بود. وی با تاسیس «موسسه پلی تکنیک رنزلایر» تجارت پرسودی را براه انداخت. میزان ثروت او در حدود ۶۸٫۵ (۶۸ممیز۵)میلیارد دلار بوده است.

مارشال فیلد (Marshall Field) فیلد سرمایه گذاریهای خوبی در حوزه املاک و مستغلات در شیکاگو انجام داد.میزان ثروت او را ۶۶٫۱ (۶۶ممیز۱)میلیارد دلار برآورد کردند.

سام والتون (Sam Walton)او یک خرده فروش افسانه ای بود که در سال ۱۹۶۲ «وال مارت» را بنیان نهاد. میزان ثروت والتون: ۶۴٫۵ (۶۴ممیز۵)میلیارد دلار برآورد شده است.

وارن بافت (Warren Buffett) سرمایه گذاری در زمینه های مختلف. او مدیر عامل و سهام‌دار اصلی شرکت برکشایر هاتاوی است. ثروت او ۶۳٫۹ (۶۳ممیز۹)میلیارد دلار برآورد شده است.

کارلوس اسلیم (Carlos Slim) مالک چندین شرکت بزرگ مخابراتی به ویژه شرکت «آمریکا موویل» در مکزیک با ثروتی برابر: ۶۱٫۸ (۶۱ممیز۸) میلیارد دلار.

بازگشت به گذشته
با نگاهی به گذشته، در می یابیم که دکتر احمدی نژاد در مقاطع مشخصی دست به افشاگری هایی زده است، که البته هرگز اسناد آن، طبق وعده های داده شده منتشر نشد.

اتهام به فرزندان آقایان ناطق نوری و هاشمی رفسنجانی، اتهام قاچاق سیگار به یکی از چهره های اصولگرا، یادکردن از مافیای نفتی، یادکردن از عده ای که اقتصاد کشور را دچار مشکل کردند و… همگی از آن دست هستند.

شش سال مردم کشور و به خصوص اقشار آسیب پذیر جامعه، منتظر شنیدن لیست این مفاسد اقتصادی هستند، با اینحال تاکنون دکتر احمدی نژاد هیچ سندی را منتشر نکرده  است.

اینک افشاگری جدیدی از احمدی نژاد به همان سبک گذشته، اما در سطح بین المللی مطرح شده است و به نظر می رسد با توجه به اختلاف فاحش ارقام اعلام شده از سوی احمدی نژاد با مجموع ثروت ثروتمندان جهان، که به گفته او در اختیار تنها دو نفر است، انتشار اسناد مربوط به آن بسیار قابل توجه باشد.

توجیه تلویحی حامیان دولت در پاسخ به چرایی عدم اعلام نام مفاسد اقتصادی و… مسائل داخلی، فشارهای برخی جریانات سیاسی و… بوده است، حال اینکه حسب قاعده در سطح بین الملل برای آقای احمدی نژاد که مسائلی چون هولوکاست را زیرسوال می برد، نبایدفشار یا مشکلی وجود داشته باشد.

با توجه به این موضوع، انتظار می رود دکتر احمدی نژاد یا دفتر ایشان، نام این دو نفر را که به تنهایی برابر ۲۰ ثروتمند برتر تاریخ و چهار برابر ۲۰ ثروتمند حال حاضر جهان ثروت دارند را به افکار عمومی جهان معرفی نماید.

————-

این مطلب در سایت اینده، مورخ ۱۴ خرداد ۱۳۹۰ با کد : ۲۹۸۹۸ منتشر شد