سهم ۹۶ درصدی دشمن شماره سه از معامله با ایران
ارزش مجموع مبادلات دو کشور در این مدت برابر با ۱۲ میلیارد و ۷۹۲ میلیون و ۵۲۴ هزار و ۸۹۷ دلار بوده است. میتوان گفت میانگین مبادلات ما با انگلستان سالانه بیش از ۱٫۲(یک ممیز۲) میلیارد دلار بوده و هست.
از این حجم مبادلات تجاری، واردات از انگلستان به ایران که حکم سود انگلیس ها را دارد، برابر با ۱۲ میلیارد و ۲۳۵ میلیون و ۹۵۸ هزار و ۸۷۹ دلار بوده و در مقابل ارزش صادرات ایران به استعمارگر پیر که در اینجا، حکم سود کشورمان را دارد تنها ۵۵۶ میلیون و ۵۶۶ هزار و ۱۸ دلار بوده است.
این آمارها، آمار رسمی گمرک جمهوری اسلامی ایران است، که نهایتا می توان از آن نتیجه گرفت تراز تجاری کشورمان در این یک دهه، ۹۶ درصد به ۴ درصد، به نفع بریتانیا بوده است. به بیانی، از این معامله انگلیس ها ۱۱ میلیارد و ۶۷۹ میلیون و ۳۹۲ هزار و ۸۶۱ دلار سود کردند.
لا اقل طی دو سه سال اخیر، آنقدر خبرهای فوق العاده و حیرت آور وجود داشتند که دیگر تراز تجاری ۹۸ به ۲ درصدی انگلستان و ایران آنچنان حیرت انگیز نباشد! یا اینکه دشمن شماره سه بین المللی ایران، دو سال پیاپی در اصلوگرا ترین دولت پس از انقلاب، رتبه ششمین سهامدار بازار واردات کشورمان را یدک بکشد، این هم به نظر زیاد تعجب آور نیست.
از یک سو مدام در مجلس شورای اسلامی، طرح کاهش یا قطع کامل رابطه با بریتانیا مطرح می شود و از سوی دیگر، آمارهای گمرک از سود ۹۶ درصدی پادشاهی استعمارگر پیر از مبادله با ایران، نه در ۳۰۰ سال قبل، که در همین دهه هشتاد حکایت دارد. معاملاتی که اتفاقا در نگاهی کلان، در سال های اخیر رو به توسعه داشتند.
این عبارت را دوباره مرور کنیم«کار، کار انگلیس هاست» اگرچه ظاهرا عبارتی طنز برای داستانی قدیمی به نظر برسد، اما ذهنیت ایرانیان در مورد بریتانیا را به ما یادآوری میکند.
موضوع هم به چپ و راست ربطی ندارد، از ملی مذهبی ها و هواداران دکتر مصدق گرفته، تا اصولگرایان دو آتشه مجلس امروز، همه به نحوی از انحاء با بریتانیا مشکل داشتند. حق هم دارند، فقط همان یک فقره بازیگری بریتانیا در دوران مصدق کافی است که ملتی قرن ها از استعمارگری متنفر باشند.
باری مارستن، سخنگوی وزارت امور خارجه بریتانیا نیز به خوبی به این امر واقف است، وی در گفتگویی می گوید: «با نگاه به دهههای دور گذشته و شیوههایی که بریتانیا سعی بر تاثیر گذاری بر رویدادهای ایران داشته میتوانم به سادگی جنبه فکاهیای را که ایرانیان به این قضیه دادهاند درک کنم؛ اینکه مثلاً وقتی میانه جشن عروسی باران میگیرد آن را کار انگلیسیها میدانند و اینکه کلاً بریتانیا را به خاطر هر رویداد ناخوشایندی سرزنش میکنند و یا هر پدیده غیرمترقبهای را که برای آنها اتفاق میافتد، نتیجه کار بریتانیا میدانند. اما این کلیشهها حاصل رویدادهایی هستند که از زمان تولد اغلب ما دیگر رخ ندادهاند»
تحریم ها و طرح های قطع ارتباط
اما واقعیت این است که بریتانیا زیاد هم معصوم نبوده است، لا اقل در ایران سال ۱۳۹۰، دولتمردان ایرانی به شدت از عملکرد تلوزیون فارسی بی بی سی ناراحت هستند. در سخنرانی ها، رجال سیاسی جمهوری اسلامی ایران، بر آنند که انگلستان در مسائل داخلی ایران دخالت دارد.
اخیرا نیز، یکبار دیگر روابط ایران و بریتانیا رو به ابهام گذاشته است. پیشتر نیز موضوع باغ قلهک مساله ای شده بود، حالا، رفتار وب سایت سفارت بریتانیا از یک سو، برخورد دولت انگلستان با ناشران ایرانی از سوی دیگر و… همگی ظرفیت های بالفعلی شدند، تا روابط را بار دیگر تیره کنند.
صرفنظر از تحریم هایی که اتحادیه اروپا علیه ایران به شکل خصمانه ای وضع کرده است، دولت بریتانیا تحریم های مستقلی را نیز همسو با اقدامات خصمانه سایر دولت های متخاصم با ایران، به ویژه ایالات متحده وضع کرده است.
دولت انگلیس در ژوئن ۲۰۰۸ اعلام کرد که در ادامه سیاست تحریم علیه ایران، داراییهای بزرگترین بانک ایران، بانک ملی ایران را ضبط و تحریم خواهد کرد.
پس از آن بانک بارکلیز (Barclays) یکی از بزرگترین بانک های انگلستان حساب های ایرانیان از جمله بانک صادرات و بانک ملی ایران را مسدود کرد.. اقدام بانک بارکلیز در پی تصمیم دفتر کنترل دارائی های خارجی در وزارت خزانه داری ایالات متحده آمریکا برای قرار دادن بانک های صادرات و ملی در لیست سیاه تحریم های بینالمللی صورت گرفت. این محدودیت ها شامل مدیران و کارکنان این بانک ها نیز میشود.
چنین اقداماتی در حالیست که ایران و بریتانیا روابط تجاری نسبتا قدرتمندی با یکدیگر دارند و جالب است که بریتانیا، همیشه از این رابطه سود برده است.
شاید تراز تجاری ایران و بریتانیا که ۹۶ به ۴ درصد به نفع دولت انگلستان سنگینی میکند، برای تجمع کنندگان مقابل سفارت این کشور د تهران جالب باشد.
البته وکلای تکیه زده بر صندلی های سبز بهارستان، بارها طرح کاهش روابط دولت ایران و انگلستان را در دستور کار قرار دادند، اما هر بار به فاصله کوتاهای این موضوع از دستور کار خارج شده است.
۲۳ دیماه سال ۸۸ بود که نمایندگان مجلس شورای اسلامی در آغاز جلسه علنی خود، یکفوریت طرح قطع رابطه کامل دولت جمهوری اسلامی ایران را با انگلیس در دستور کار خود داشتند؛ در این روز فوریت این طرح به تصویب نمایندگان رسیده و بررسی مواد آن در دستور کار قرار گرفت اما پس از آغاز بررسیها، با نظر رئیس مجلس طرح مذکور برای بررسی بیشتر به کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی ارسال شد.
کمیسیون امنیت ملی مجلس در آخرین روزهای آذر ماه سال ۸۹ با تبدیل طرح، کاهش رابطه با انگلیس را به طرح قطع رابطه با این کشور بدل و با رای بالایی آن را تصویب و برای بررسی نهایی به صحن علنی ارسال کرد. («کاهش رابطه با انگلیس»؛ طرحی که در مجلس “گم ” شد/ خبرگزاری فارس/ سوم اردیبهشت ۹۰/ کد بازیابی: ۹۰۰۱۳۱۱۸۵۳)
یک دهه، یک نگاه
در نگاهی کلی، از فروردین ۱۳۸۰، تا اسفندماه ۱۳۸۹، روابط تجاری ایران-بریتانیا، جز مقاطعی کوتاه، همواره رو به رشد بوده است. در نگاهی خوشبینانه، مواضع سیاسی روی روابط اقتصادی موثر نبوده است، چراکه مشاهده میشود در دولت دوم اصلاحات، ارزش مبادلات بسیار کمتر از دو دولت اصولگرا بوده است.
ارزش مجموع مبادلات دو کشور در این مدت برابر با ۱۲ میلیارد و ۷۹۲ میلیون و ۵۲۴ هزار و ۸۹۷ دلار بوده است. میتوان گفت میانگین مبادلات ما با انگلستان سالانه بیش از ۱٫۲(یک ممیز۲) میلیارد دلار بوده و هست.
از این حجم مبادلات تجاری، واردات از انگلستان به ایران که حکم سود انگلیس ها را دارد، برابر با ۱۲ میلیارد و ۲۳۵ میلیون و ۹۵۸ هزار و ۸۷۹ دلار بوده و در مقابل ارزش صادرات ایران به استعمارگر پیر که در اینجا، حکم سود کشورمان را دارد تنها ۵۵۶ میلیون و ۵۶۶ هزار و ۱۸ دلار بوده است.
این آمارها، آمار رسمی گمرک جمهوری اسلامی ایران است، که نهایتا می توان از آن نتیجه گرفت تراز تجاری کشورمان در این یک دهه، ۹۶ درصد به ۴ درصد، به نفع بریتانیا بوده است. به بیانی، از این معامله انگلیس ها ۱۱ میلیارد و ۶۷۹ میلیون و ۳۹۲ هزار و ۸۶۱ دلار سود کردند.
روز شمار روابط تجاری
در آمار گمرک و در این گزارش اقتصادی، کسی به زد و خوردهای سیاسی کاری ندارد. این عدد و رقم است که حرف می زند. بنابراین اجازه دهید، سال به سال بده بستان های کشورمان با بریتانیا را بر اساس آمارهای رسمی جمهوری اسلامی ایران واکاوی کنیم. در این یک دهه، سه سالی که به ترتیب صاحب رتبه در ارزش واردات از انگلیس به ایران بودند عبارتند از سال های: ۱۳۸۷، ۱۳۸۶ و ۱۳۸۸٫ بیشترین ارزش صادرات ایران به انگلیس اما در سال های ۱۳۸۶، ۱۳۸۵ و ۱۳۸۳ بوده است.
۱۳۸۰
در سال ۱۳۸۰، مجموع صادرات ما به انگلستان برابر ۲۶ میلیون و ۵۱۲ هزار و ۹۴۳ دلار بوده است. با این ارزش صادرات، انگلیس درآن سال ۳۵ کشور مقصد صادرات ما به شمار می رود. در مقابل نیز ارزش واردات ما از انگلستان برابر با۶۶۵ میلیون و ۱۹۰ هزار و ۶۶۷ دلار بوده است، تا انگلیس را در مقام دهمین کشور صادر کننده کالا به ایران قرار دهد. این اعداد به ما می گویند که این مبادله، ۹۶ به ۴ درصد، به نفع انگلستان شکل گرفته است.
۱۳۸۱
تراز تجاریمان یک درصد به نفع انگلیس تغییر میکند ! انگلستان ارزش صادراتش به ایران را افزایش داده و به رقم ۷۶۸ میلیون و ۴۵۰هزار و ۲۴۵ دلار رسانده تا رتبه دهم خود را در بین کشورهای صادر کننده کالا به کشورمان حفظ کند. در مقابل صادرات ایران به انگلیس کاهش یافته و به ۲۴ میلیون و ۷۷۳ هزار و ۹۲۸ دلار رسیده است. این یعنی انگلیس ۳۶ کشور مقصد صادرات ایران است.
۱۳۸۲
در سال ۸۲، ترازمان باز به جای اول، یعنی سال ۱۳۸۰ بازمیگردد اما با رشدی چشم گیر، واردات از انگلیس به کشورمان به رقم ۸۸۷ میلیون و ۲۶۲ هزار و ۲۳۶ دلار می رسد، تا انگلیس را صاحب رتبه تک رقمی در بین کشورهای صادر کننده کالا به ایران سازد، انگلیس در سال ۸۲، نهمین کشور صادرکننده کالا به کشورمان بوده است.
بی انصاف که نباشیم، صادرات ما به انگلیس هم پس از آن کاهش سال ۸۱، رشد نسبی داشته و به ۳۳ میلیون و ۶۴۷ هزار و ۹۶۸ دلار می رسد. با این توصیفات، انگلیس نیز در این سال ۳۳ کشور مقصد صادرات ایران می شود.
۱۳۸۳
تراز تجاریمان با انگلیس اگر به نفع انگلیس سنگینی نکند، به نفع ایران نمی چرخد ! همچنان روی ۹۶ به ۴ درصد پافشاری میکند. در سال ۸۳ صادراتمان به بریتانیا رشد داشته و این کشور را به ۲۷ کشور مقصد صادرات ایران بدل کرده است. با این توضیح که ارزش کل صادراتمان به انگلیس در سال ۸۳ برابر با ۷۰ میلیون و ۳۱۹ هزار و ۶۰دلار بوده. یعنی چیزی حدود دوبرابر شده است.
اما انگلیس ها زرنگ تر از آن هستند که وارداتشان از ایران را دو برابر کنند و صادراتشان را ثابت نگهدارند. تراز هنوز همانجاست که در سال ۸۰ بوده…
بریتانیا هم از آن طرف میز، ارزش صادراتش به ایران را برای اولین بار به بیش از یک میلیارد رسانده و به رقم یک میلیارد و ۲۹ میلیون و ۸۵۱ هزار و ۸۶۵ دلار می رسد تا در رتبه دهمین صادر کننده کالا به کشورمان بایستد.
۱۳۸۴
اگر تراز تجاری مان با سایر کشورهای جهان را ملاحظه کنید، خواهد دید که با کمتر کشوری، چنین تداومی در تقسیم سهم ارزش مبادلات مشاهده می شود. عجیب است که تراز ایران و انگلیس همواره روی یک درصد خاص پافشاری می کند ! در سال ۸۴ هم تراز همچنان ۹۶ به ۴ درصد به نفع انگلیس است.
وارداتمان از انگلیس کاهش یافته و دوباره به زیر یک میلیارد دلار یعنی به رقم ۹۸۳ میلیون و ۳۷۴هزار و ۷۱۸ دلار می رسد. با این حساب انگلیس در جایگاه ۱۲ کشور صادر کننده کالا به ایران قرار می گیرد. در سال ۸۴، همتراز با واردات، صادراتمان به انگلیس نیز کاهش چشم گیری دارد و به رقم ۶۵ میلیون و ۴۶۹ هزار و ۸۶۳ دلار می رسد، با این حساب، بریتانیا کشور ۳۲ در فهرست مقاصد صادرات ایران شمرده می شود.
۱۳۸۵
سال ۱۳۸۵ است، آرام آرام درآمدهای نفتی در حال زیاد شدن هستند و جیب بازرگانان پر پول و تجارت و واردات سکه بازار است. با افزایشی قابل توجه، وارداتمان از بریتانیا، نه تنها به جایگاه قبل از سال ۸۴ می رسد، بلکه یک میلیارد را نیز رد کرده و نزدیک به یک و نیم میلیارد می شود. از نهمین کشور صادر کننده کالا به کشورمان در سال ۸۵، یک میلیارد و ۴۳۹ میلیون و ۵۹۹ هزار و ۴۴۸ هزار دلار کالا وارد کردیم.
صادراتمان به بریتانیا هم رشد داشته است. انگلستان به ۳۰ کشور مقصد صادرات ایران در این سال بدل می شود و ارزش صادراتمان به این شریک تجاری برابر با ۷۷ میلیون و ۴۶۴ هزار و ۵۵ دلار بوده است.
ترازمان اما همچنان حال خوشی ندارد، یک درصدی تکان خورده… اما همچنان به نفع انگلیس است. در سال ۸۵، سهم انگلیس از مبادلات دو طرفه ۹۵ درصد و سهم ایران تنها ۵ درصد است.
۱۳۸۶
تراز روی همان سال ۸۵ تنظیم و تثبیت شده و تکان نمی خورد. ۹۵ به ۵ درصد است. رتبه انگلیس در بین کشورهای مقاصد صادرات ایران ۳ پله صعود می کند و به مقام ۲۷ میرسد. کل ارزش صادراتمان به انگلستاندر این سال برابر با ۱۰۶ میلیون و ۷۰۸ هزار و ۸۳۶ دلار است. در مقابل اتفاق فوق العاده ای می افتد.
ارزش واردات انگلستان طی یکسال، ناگهان از مرز دو میلیارد دلار می گذرد و به دو میلیارد و دو میلیون و ۱۴۹ هزار و ۶۴۶ دلار می رسد. با این ارزش واردات، بریتانیا ششمین کشوریست که ایران از آن کالا وارد کرده است.
۱۳۸۷
سی و یک میلیونی روی ارزش وارداتمان از انگلستان می رود و ارزش صادرات این کشور به ایران را به دو میلیارد و ۳۲ میلیون و ۴۴۹ هزار و ۴۵۴ دلار می رساند. جایگاه انگلیس همچنان در رتبه بی سابقه ششمین صادر کننده کالا به ایران در سال ۸۷ نیز تثبیت شده است.
ای کاش صادراتمان به انگلیس هم همین قدر رشد داشت، تا ترازمان شکل بهتری به خود گیرد. در این سال در مقابل بهبود شگفت انگیز رتبه بریتانیا در بین صادر کنندگان کالا به ایران، انگلستان واردات خود از ایران را به نحو قابل توجهی کاهش داده و به رتبه ۴۱ در بین مقاصد صادرات ایران جا می گیرد.
صادراتمان به انگلستان به شدت کاهش داشته و به رقم ۵۹ میلیون و ۷۲۴ هزار و ۸۰۳ دلار می رسد. اما نگاهی کنیم به تراز تجاریمان، ۹۷ درصد به ۳ درصد، طبیعتا به نفع انگلستان!
۱۳۸۸
در سال ۸۸، بازهم صادراتمان به بریتانیا کاهش نشان میدهد و به ۴۳ میلیون و ۳۵۷ هزار و ۹۴۱ دلار می رسد. تراز تجاریمان واقعا وضعیت اسف باری دارد… ۹۸ درصد به ۲ درصد، به نفع انگلستان، سومین کشور متخاصم با جمهوری اسلامی ایران، از مبادله با کشورمان در سایه دولتی اصولگرا ۹۸ درصد سود برده، در حالی که سهم ما تنها دو درصد بوده است !
اگرچه وارداتمان از انگلیس کاهش نشان میدهد، اما رتبه انگلیس در بین صادر کنندگان کالا به کشورمان که نهمین کشور است، نشان میدهد که در مجموع، وضع انگلیس از سوداگری در بازار واردات کشورمان بد نیست. این کشور در سال ۸۸، یک میلیارد و ۶۹۵ میلیون و ۴۴۸ هزار و ۹۱۵ دلار کالا به کشورمان صادر کرده است.
۱۳۸۹
اگرچه هنوز آمارهای مربوط به سال ۸۹ تکمیل نشده است، اما از آمار یازده ماهه سال گذشته چنین بر می آید که روابط تجاریمان با بریتانیا، اگر به نفع کشورمان تغییر جهت نداده، لااقل آبرومندانه تر شده…البته نه آنکه تغییر بی سابقه ای کرده باشد، در خوشبینانه ترین حالت، از وضعیت ۲ و ۳ درصدی سال های نیمه دوم دهه هشتاد، به دوران ابتدای دهه هشتاد یعنی تقریبا شبیه سال های ۸۳ و ۸۴ شده است.
به هر تقدیر در این یازده ماه سال نیز باز انگلیس سواره این معاملات است. این کشور مجموعا ۷۳۲ میلیون و ۱۸۱ هزار و ۶۸۵ دلار کالا به کشورمان صادر کرده است تا خود را در جایگاه ۱۵ کشور صادر کننده کالا به ایران قرار دهد. در مقابل نیز از ایران به بریتانیا ۴۸ میلیون و ۵۸۶ هزار و ۶۲۱ دلار کالا صادر شده، تا بریتانیا ۵۱ کشور مقصد صادرات ایران باشد.
در یک نگاهی کلی، به نظر می رسد حال اگر قطع رابطه ای هم در کار نباشد، به لحاظ اقتصادی بهتر است کمی این تراز تجاری تعدیل شود، رابطه ۹۸ به ۲ درصدی زیاد نمیتواند منطقی و مقبول باشد، به خصوص با کشوری که پس از ایالات متحده امریکا و اسرائیل، روابط چندان دوستانه ای با کشورمان ندارد!
————-
تمامی ارقام مندرج در این گزارش به دلار و از آمار گمرک جمهوری اسلامی ایران استخراج شده است.
این مطلب در روزنامه آرمان، مورخ ۵ اردیبهشت ۱۳۹۰، در صفحه ۷ منتشر شد.
ممنون مطلب فوق العاده ای هست. لطفا برای ارقامی که میگذارید از جداکننده هزارتا (سه رقم سه رقم) استفاده کنید. ممنون