کاهش قیمت سکه، طلا و دلار ؛ مدیریت دولت یا نتیجه مذاکره با ۱+۵ ؟
از بین شش عامل عمده اثر گذار بر بازارهای طلا، ارز و سکه موضع منفی غرب نسبت به ایران امسال در مقایسه با سال گذشته تعدیل شده، اقدامات امنیتی شدید جای خود را به توزیع سکه پیش فروش دادند، اما چهار عامل دیگر به قوت خود باقی هستند و در سال جدید نسبت به سال گذشته تغییر چدانی نداشتند. از دیگر سو، توزیع سکه فقط روی بازار سکه اثر گذار است، این در حالیست که قیمت طلا و دلار نیز در ابتدای سال جاری کاهش داشتند. کاهش این دو در حالیست که عوامل اثر گذار روی آنها، به جز موضع منفی غرب علیه کشورمان امسال نسبت به سال قبل تغییری نداشته است! تنها اقدامات امنیتی نسبت به دلار و سکه حذف شده این در حالیست که این اقدامات امنیتی روی بازار طلا به هیچ عنوان اعمال نمیشد! بنابراین تنها عاملی که در هر سه مورد اثر گذار بوده و امسال نسبت به سال گذشته تغییر کرده است، بحث ۱+۵ و مذاکرات سازنده با آن است.
کاهش قیمت سکه و ارز در بازار آزاد بهترین فرصت را برای دستگاه تبلیغاتی دولت فراهم آورده تا با مستمسک قرار دادن رخداد اخیر آن را مصادره به نفع بانک مرکزی کنند و کاهش قیمت ارز و سکه را در بازار ایران ناشی از مدیریت دولت توصیف کنند.
در سال گذشته و به هنگام پیش فروش سکه ها ، سوال اصلی محل تامین این سکه ها بود؛ بانک مرکزی از کدام محل و با چه انگیزه ای این سکه ها را پیش فروش می کرد. همچنین رقم دقیق ذخایر طلای بانک مرکزی(جز چند اظهار نظر بسیار متناقض و غیر منطقی) به طور رسمی اعلام نشد.
حال با سررسید موعد توزیع سکه های پیش فروش شده، قیمت سکه در بازار آزاد از ۸۰۰ هزار تومان سال گذشته به ۶۰۰ هزار تومان رسیده است و این اتفاق به پای سیاست های صحیح بانک مرکزی گذاشته شده است.
این در حالی است که کاهش قیمت در بازارهای دلار و طلا نیز مشاهده می شود. دلار بیش از ۷ درصد و طلا بیش از ۱۶ درصد در ابتدای امسال نسبت به پایان سال گذشته کاهش داشته است.
تنهای کار بانک مرکزی که سال گذشته وجود نداشته و امسال اتفاق افتاده، توزیع سکه های پیش فروش شده است. این در حالیست که سیاست های بانک مرکزی درباره بازار ارز، سال گذشته بسیار بیش از امسال اعمال می شد و اصولا این بانک در بازار طلا حضور چندانی نداشت.
کسانی که مدعی “کاهش قیمت سکه به دلیل سیاست های بانک مرکزی” هستند باید توضیح دهند که کاهش قیمت ۱۶ درصدی قیمت طلا و ۷ درصدی قیمت دلار، در حالی که حضور دولت در بازار دلار امسال نسبت به اواخر سال قبل بسیار کمتر شده چیست؟
عوامل اصلی انفجار ارزی و سکه در نیمه دوم سال قبل را باید در چند محور عمده تشریح کرد:
نخست حجم بزرگ نقدینگی که سال قبل با رشد ۱۱ درصدی هم مواجه شده بود.
دوم سیاست های غلط دولت که طی آن اصولا با واردات گسترده، سود مشارکت در فعالیت های تولیدی داخلی کاهش یافته و عملا سرمایه هایی که باید در بورس اوراق بهادار انباشته میشدند به سمت بازارهای سکه و ارز جاری شدند.
و سوم ناامین جلوه دادن بازار داخلی به واسطه تحریم های خارجی و ایجاد جو روانی احتمال برخورد نظامی با ایران.
دولت سال قبل در فضای متلاطم ارز و سکه یقینا بازیگری کرد و بعضی مجلسیان هم از آن تحت عنوان سوداگری دولت در بازار نام بردند
در میان عوامل تاثیرگذار بر بازار ارز و طلا ، تنها متغییری که امسال نسبت به سال گذشته معکوس شده، موضع کشورهای غربی نسبت به ایران است، در حالی که در تمام نیمه دوم سال قبل، بحث تحریم بانک مرکزی، قطع سوئیفت، احتمال حمله نظامی علیه ایران و تحریم نفت مطرح بود، در سال جاری مذاکرات سازنده و مثبت ۱+۵ مطرح است.
اگر دولت فضای کنونی را کنترل کرده، در صورتی که نتایج مذاکراتی ۱+۵ در خردادماه نتیجه ای جز “مثبت و سازنده” داشته باشد باید همچنان بازار کنترل شود!
حراج ذخایر در بازار آشفته
اگر بانک مرکزی توان تاثیر گذاری در بازار سکه را داشت، قاعدتا باید سال گذشته در میان آن تورم و انفجار وحشتناک قیمت ارز و سکه کاری میکرد. سال گذشته از آذرماه تا اسفند شاهد آن بودیم که با تمام تلاشی که بانک مرکزی انجام داد، با آن همه وعده که یکی پس از دیگری نقش برآب شدند، اسب سرکش بازار رام نشد.
امسال چه اتفاقی افتاده که ناگهان بازار سربزیر شد؟ حجم عظیم نقدینگی را لااقل ۳۵۵ تریلیارد تومان(برابر ۳۵۵ هزار میلیارد تومان) در نظر میگیریم، این نقدینگی اواخر سال گذشته ۱۱ درصد(بنابرگفته بهمنی) رشد داشته است.
تمام ذخایر بانک مرکزی ایران، یک دهم تا یک هشتم این نقدینگی هم نیست(به دلیل نبود آمارهای رسمی شفاف بروز و با تکیه بر آمارهای قدیمی این نسبت ارایه میشود) مدیریت نقدینگی فعلی نیاز به منابع کافی و متناسب دارد، که در اختیار دولت نیست.
مصادره کارکرد بازار به نفع بانک مرکزی
اما در فروردین امسال اتفاق بزرگی رخ داد، این اتفاق بزرگ نتیجه مذاکرات ۱+۵ در ترکیه بود که بازار را به شدت متاثر ساخت. طلا و دلار دو دارایی امن هستند و در شرایطی که ارزش واحد پول کشوری متزلزل شود(نظیر آنچه در ایران سال ۹۰ اتفاق افتاد و ارزش ریال در یک سال در برابر طلا و سکه نزدیک به ۱۱۰ درصد و در برابر دلار نزدیک به ۷۰ درصد تضعیف شد) مردم و سرمایه گذاران طبیعتا به سمت امن کردن دارایی خود پیش می روند و به سمت این بازارها هجوم می برند.
بورس اوراق بهادار به طور میانگین نزدیک به ۸ درصد بازدهی داشته که در برابر بازارهای سکه، طلا و ارز اصولا ارزشی نداشته است. بر این اساس هجوم مردم به بازار های موازی طبیعی بود.
مذاکرات سازنده فروردین ۹۱ سبب کاهش میل بازار به این دارایی های امن بود، چراکه سایه خطر تقابل نظامی و… کم شده بود. اگر بانک مرکزی توان مدیریت بازار را داشت، می بایست در سال گذشته چنین حرکتی را انجام میداد.
باید دید مذاکرات خردادماه چه نتیجه ای دارد و آیا در صورتی که مذاکرات خرداد ماه نتیجه ای جز نتیجه دور اول داشته باشد و سازنده ارزیابی نشود، ایا بازهم بازار شیب نزولی خود را ادامه خواهد داد؟
تلاطم بازار سکه و ارز به چه دلیلی؟
دستگاه تبلیغاتی دولت هرچقدر نمی تواند به صورت واقعی در بازار اثر گذار باشد، استاد مصادره به نفع کردن تحولات است. آرامش بازار سکه و ارز در پی تحویل سکه های پیش فروش شده، یکی از این موارد است.
کسی نمی تواند منکر دخالت دولت در بازارهای سکه و ارز شود. چه آنکه در سال گذشته دولت به واسطه بانک مرکزی بی هیچ پرده پوشی وارد بازار سکه و ارز شده و هرگز دخالت خود را پنهان نکرد. اما تقارن تاریخ اعلام نظرهای کشورهای غربی درباره ایران، همچنین اتخاذ تحریم ها و… نشان میدهد بازار آزاد سکه و دلار متاثر از اخبار خارجی بوده و بانک مرکزی هر بار پس از واکنش بازار به اخبار خارجی، در این بازار به ایفای نقش پرداخته، بازیگری که چندان هم اثر گذار نبوده است.
نگاه کنید به ضرب الاجل های سال گذشته مدیران ارشد بانک مرکزی برای قیمت دلار، آن ضرب الاجلی که برای تک نرخی شدن دلار با نرخ کارشناسی شده(!) ۱۲۲۶ تومانی تعیین شد، حتی ۲۴ ساعت هم عمل نکرد، اعلام موضع بهمنی درخصوص قیمت سکه، حتی یک ساعت هم بازار را آرام نکرد و… اما دولت مقادیر بالایی طلا و ارز در اختیار داشت که در بازار آشفته این ذخایر خود را به بازار تزریق کرد و گمانه زنی هایی از سوی مجلس در خصوص سوداگری دولت در بازار متلاطم مطرح شد.
بنابرآنچه گفته شد، باید دید نتیجه مذاکرات خردادماه چه خواهد بود. اگر در خردادماه نیز نتیجه مذاکرات سازنده و مثبت ارزیابی شود، واکنش طبیعی بازار کاهش میل به بازار طلا و ارز خواهد بود و کاهش تقاضا یعنی کاهش قیمت.
در فروردین و اوایل اردیبهشت قیمت نفت هم در بازارهای جهانی کاهش یافته، نمیتوان که کاهش قیمت جهانی نفت را هم مصادره به نفع بانک مرکزی کرد… آرامش و کاهش تلاطم و خطر تقابل همیشه کاهش و ثبات قیمت ها را نه در ایران، بلکه در تمام دنیا در پی دارد.
اما اگر نتیجه مذاکرات ۱+۵ در خردادماه به هر دلیلی سازنده و مثبت ارزیابی نشود آن وقت باید دید بانک مرکزی آیا می تواند مثل فروردین و اردیبهشت بازار سکه و ارز را مدیریت کند؟!
اگر تحریم ها برداشته شوند، سایه تقابل نظامی از بین برود، بی شک وضعیت آرام خواهد شد. این آرامش و ثبات بازار هم نمیتواند دستاوردی ویژه برای دولت تلقی شود؛ تازه در این شرایط فرضی (ایجاد ثبات در بازار با فرض مثبت بودن مذاکرات ۱+۵ در خردادماه) اوضاع به قبل از سال ۸۹ بازمیگردد.
بنابرآنچه گفته شد، پیش بینی اوضاع بازار بر اساس رفتار دولت زیاد منطقی به نظر نمی رسد و باید بیش از رصد رفتار دولت، به پیشبینی نتیجه مذاکرات ۱+۵ در خردادماه پرداخته شود.