خانه > مطالب اصلی > خواننده قطعه حماسی “آمریکا، آمریکا، مرگ به نیرنگ تو”:سرودم را پخش نکنید!

خواننده قطعه حماسی “آمریکا، آمریکا، مرگ به نیرنگ تو”:سرودم را پخش نکنید!

120883_509

اسفندیار قره باغی در‌آموزشگاه‌ آواز

 

وقتی که انقلاب شد، دیگر موسیقی در کار نبود، رادیو پاشید، ارکستر‌ها پاشیدند، چیزی نمانده بود. من و تعدادی از دوستان در واقع، جاده صاف کن موسیقی بعد از انقلاب در ایران بودیم. با اشعاری که در آن زمان فقط می‌شد روی آنها کار کرد، سرودها را می‌ساختیم و در جبهه‌ها و رادیو تلویزیون پخش می‌شد.

این دومین باری است که نزد او می‌روم. پارسال هم به بهانه سالروز ۱۳ آبان با او گفت‌وگو کردم اما آنچه سبب شد امسال دوباره نزد او بروم، تغییراتی است که اخیرا در رابطه ایران و آمریکا ایجاد شده است. دکتر اسفندیار قره‌باغی، همان کسی است که سرود حماسی «آمریکا، آمریکا، ننگ به نیرنگ تو» را خواند. او مایل نیست آبان امسال سرودش را از تلویزیون پخش کنند. او می‌گوید: «وقتی سر یک میز می‌نشینند و مذاکره می‌کنند، دیگر معنی ندارد  این سرود پخش شود».

*********

*کی سرود معروف «آمریکا، آمریکا مرگ به نیرنگ تو» را خواندید؟

فکر کنم همزمان با همان تسخیر لانه جاسوسی بود.

  *با چه ارکستری آن را اجرا کردید؟

ارکستر بزرگ رادیو؛ من خودم مسؤول هماهنگی واحد موسیقی بودم.

  *پیش از خواندن این سرود سابقه انقلابی هم داشتید؟

انقلابی منظورتان چیست؟

  *یعنی سوابق مبارزاتی، عضو گروه‌های انقلابی یا…، چنین سوابقی داشتید؟

خیر، من کار رادیویی انجام می‌دادم. تنها سابقه‌ای شبیه اینکه شما می‌گویید اگر داشته باشم، همان بود که کمک به جبهه‌های جنگ می‌کردم با سرودهایی که خوانده می‌شد.

 * خاطرتان هست چند سرود خواندید؟ کدام‌ها معروف‌تر هستند؟

خیلی بودند. من حدود ۳۵۰ سرود خواندم؛ مثلا همان سرود پیروزی؛ «پیروز اختران، با سپاه شب درافتادگان و…». (شروع می‌کند به خواندن سرود) سرودهای زیادی چه به زبان آذری و چه به زبان فارسی خواندم.

این سرود معروف آمریکا، آمریکا را چطور؟ چه شد که سراغ این سروده رفتید؟

من سراغ سرودها نمی‌رفتم، من چون مسؤول این کار بودم سرودها سراغ من می‌آمدند!

  *دقیقا مسؤولیتتان چه بود؟

من مسؤول هماهنگی واحد موسیقی رادیو و تلویزیون بودم. سرودها را می‌آوردند پیش من، من باید دستور می‌دادم که اینها ضبط بشوند، ارکستر اینها را بزند یا چه خواننده‌ای بهتر است بخواند و… . بعضی‌ها هم بودند که خب، خاص‌تر بودند، یا آهنگساز یا ارائه دهنده می‌گفت که اینها را برای صدای تو ساخته‌ایم که آنها را خودم می‌خواندم.

  *آمریکا، آمریکا هم از همین دست بود؟ خاطرتان هست چه کسی پیشنهاد خواندنش را به شما داد؟

بله، این را احمدعلی راقب ملودی‌اش را ساخته بود، آقای حمید سبزواری شعرش را گفته بود، سیدمحمد میرزمانی تنظیمش کرده بود و بنده هم با صدای بسیار بدم این را خواندم.

  *البته شما که خواندید مشخص شد که صدایتان اصلا بد نیست اما در این مورد خاص، یعنی اول شعر بود، بعد شما آن را خواندید؟

مسلما شعر و آهنگ ساخته شده بود، بعد من خواندم.

  *چه شد که خودتان خواندید؟ شما گفتید که مسؤول انتخاب خواننده‌ها بودید، چرا خودتان این را به کس دیگری نسپردید؟

به هر حال شورایی بودیم که تصمیم می‌گرفتیم که آهنگ در چه گامی خوانده شود، نوع آهنگ چیست و… مثلا اگر ترانه وار بود، می‌دادیم محمد گلریز بخواند که سابقه نوحه‌خوانی داشت، اگر روضه بود می‌دادیم صادق آهنگران بخواند، اگر سرودی رزمی و انقلابی بود که به قدرت احتیاج داشت خود بنده آن را می‌خواندم.

  *قبل از انقلاب، فعالیت موسیقی شما چه بود؟

من فارغ‌التحصیل آواز هستم و دکترای موسیقی دارم. تنها خواننده‌ای هستم که در این زمینه تحصیل کرده‌ام. قبل از انقلاب، رئیس اپرای تهران بودم؛ ضمن اینکه در زمان گذشته هم من خواننده آن سرود «‌ای ایران…» بودم که همیشه پخش می‌شد.

  *بعد از انقلاب فقط سرود می‌خواندید؟

وقتی که انقلاب شد، دیگر موسیقی در کار نبود، رادیو پاشید، ارکستر‌ها پاشیدند، چیزی نمانده بود. من و تعدادی از دوستان در واقع، جاده صاف کن موسیقی بعد از انقلاب در ایران بودیم. با اشعاری که در آن زمان فقط می‌شد روی آنها کار کرد، سرودها را می‌ساختیم و در جبهه‌ها و رادیو تلویزیون پخش می‌شد.

  *چه چیزی باعث می‌شد که با وجود این محدودیت‌ها باز هم این سرودها را بخوانید؟

کشور در دوران انقلاب بود، خصوصا در زیر فشار آغاز جنگ تحمیلی بود و کلیه نیروها نیاز داشتند که چیزی به آنها روحیه بدهد. سرودها از جمله همین سرود، دارای انرژی‌ای بودند که برای رزمندگان کشور بسیار مفید واقع می‌شد.

  *با توجه به سابقه همکاری‌تان با اپرای تهران پیش از انقلاب، پس از انقلاب، حساسیتی روی شما نبود؟ کسی مخالف حضور شما در صدر شورایی که سرودهای انقلابی را می‌خواندند، نبود؟

قبل از انقلاب هم همه‌کارهایم ملی و میهنی بودند. بعد از انقلاب هم همان بوده. من گرایش سیاسی ندارم.

  *در این سال‌ها از شما تقدیری نشده است بابت اجراهایتان؟

من لوح تقدیر زرین از دست امام خمینی(ره) دارم، مدال طلایی جنگ بر گردنم است و از دست مقام معظم‌رهبری‌ هنگامی که رئیس‌جمهور بودند هم لوح تقدیر گرفتم. خلاصه، از هر مقام مسؤولی که تصور کنید، روی دیوار خانه‌ام یک تقدیرنامه دارم. برای راهگشایی موسیقی در زمان جنگ اولین کسی بودم که ارکستر‌ها را جمع کردم، خواننده‌ها را جمع کردم و کر جمع کردم و آن همه اثر انقلابی را که شما می‌بینید زمان جنگ تولید شد، تولید کردیم.

  *با این همه خدمت و سابقه الان چه می‌کنید؟

معلم هستم؛ یک معلم آزاد و الان هم در تبریز یک آکادمی آواز باز کرده‌ام، فقط برای آواز تخصصی کلاسیک. چهار، پنج هزار جوان هم آموزش داده‌ام و الان مردم با صدای آنها زندگی می‌کنند.

  *منظورم از اینکه الان چه می‌کنید این بود که آیا پست یا مقامی ندارید؟

من نه اهل پست هستم و نه اهل چاپلوسی؛ من یک معلم هستم و با حقوق بازنشستگی خودم زندگی می‌کنم و خوشبختانه کاملا از نظر مالی بی‌نیاز هستم چون هیچ چیزی ندارم. می‌دانید، یکی از راه‌های بی‌نیازی فقر است. درویش هیچ چیز ندارد و تنها نیازش به خداست.

 * وقتی می‌خواندید و خطاب به آمریکا می‌گفتید«عقرب جراره‌ای» یا می‌گفتید«روبه مکاره‌ای» یا اینکه «ثروت انبوه تو/ خون دل توده‌هاست»، به این واژگان و ابیات معتقد بودید؟

صددرصد معتقد بودم که خواندم، هنوز هم معتقدم. برخلاف آنها که نانشان به دست آمریکاست، دستشان به دست آمریکاست. من همیشه معتقدم که آمریکا جهان‌خوار است؛ از آن سر دنیا آمده این ور دنیا و اینجا در عراق و افغانستان و پاکستان و… این همه فتنه به‌راه انداخته است. اینها واقعیت محض است.

  *ظاهرا نیمی از سال را در کانادا می‌گذرانید؟

کانادا بودم ولی برگشتم و الان تبریز هستم اما بعد از این، بیشتر انگلیس مد نظرم است.

  *اطرافیان یک هنرمند از طیف‌ها و اقشار گوناگون با سلایق سیاسی گوناگونی هستند. تا به حال از دوستان و اقوام شما کسی نگفته چرا این شعر را خواندید؟

کسی حق ندارد! مگر من از کسی می‌پرسم چرا دیشب آبگوشت خورده‌ای؟!

  * نه، منظور این است که کسی از شما چرایی خواندن این سرود را بپرسد؟

چرایش مشخص است؛ اعمال و حوادثی که در مملکت من اتفاق افتاده، نشانه این است که خرابکاری از کجاست و از آمریکاست. من هم به عنوان یک ایرانی این قطعه را اجرا کردم. به نظرم چیز عجیبی نیست!

  * در محافل هنری چطور؟ بالاخره همه کسانی که در این محافل هستند که ضدآمریکایی نیستند!

در محافل هنری جرات ندارند چون وزنه‌ای نیستند که بخواهند اظهار نظر بکنند.

  بعد از این همه سال، وقتی از تلویزیون صدای خود را می‌شنوید که روی تصاویر تظاهرات ۱۳آبان میکس شده است، چه حسی دارید؟

من متجاوز از ۱۵سال است که با صداوسیما قطع ارتباط کرده‌ام. آنها از سرودی که قبلا ضبط شده استفاده‌شان را می‌کنند.

  * بدون اجازه شما پخش می‌کنند؟

اجازه لازم ندارند، آنتن در اختیار آنهاست.

  * قضاوتتان درباره کارنامه خودتان و آثارتان چیست؟

در زمان خودش روحیه‌بخش بود برای تمام کسانی که رزمنده بودند، در برابر متجاوز ایستادگی می‌کردند و با دشمن می‌جنگیدند. اینها غذای روحی نیاز داشتند و من تصور می‌کنم که کارهایی که انجام دادم، در خدمت این گروه بود و الان خیلی خوشحالم، صددرصد. هرگز کاری را که نتوانم به آن افتخار کنم انجام نمی‌دهم؛ چون نه برده کسی هستم نه شوخی با کسی دارم و نه خود فروشم.

  * از نحوه استفاده از اثرتان خوشحالید؟ به نظرتان درست از این اثر خاص یعنی آمریکا، آمریکا ننگ به نیرنگ تو استفاده می‌شود؟

فقط در روز ۱۳ آبان پخش شده. در باقی سال به یاد ما نیستند، کاری هم به کار ما ندارند.

  * الان چطور؟ همان‌طور که حتما می‌دانید، اخیرا در روابط ایران و آمریکا تغییراتی ایجاد شده و احتمال افزایش این تغییرات هم هر روز بیشتر می‌شود.

من اعتقاد دارم شرایط خاصی که در سال‌های قبل وجود داشت، ایجاب می‌کرد که این سرود پخش شود ولی الان که نمایندگان دو کشور سر یک میز می‌نشینند و با هم صحبت می‌کنند، دیگر شاید مفهوم نداشته باشد که باز این سرود پخش شود. پیشنهادم این است که تلویزیون امسال سرودم را پخش نکند، گرچه در این سال‌ها مشخص شده که برخی‌ها برای کارهایشان از دیگران نظر نمی‌خواهند.

 *  شما در دوره‌ای حماسی خواندید، نسبت به آثار فعلی چه احساسی دارید؟

شما تفاوت‌ها را همیشه می‌توانید ببینید. من تاکنون چیزی نشنیده‌ام که بشود گفت حماسی است.

 *  خب، مثلا اخیرا آقای… ترانه‌های حماسی زیاد خوانده‌اند!

اینکه گیس ببافند، روغن سر بزنند و بیایند به قول خودشان ترانه حماسی بخوانند، چه ربطی به حماسه دارد؟ شما همیشه ببینید آن ترانه را چه کسی گوش می‌کند؛ چند جوان مو ژل زده یا چهار نفر نظامی و رزمنده که با شنیدنش نیرو می‌گیرند؟

  * یعنی ملاک سرود حماسی خوب این است که فقط نظامی‌ها آن را گوش کنند و روی آنها تاثیرگذار باشد؟

منظورم فقط نظامی و رزمنده نیست، منظورم کسانی است که با سواد باشند، شعور و هدف داشته باشند. بالاخره ملاک‌ها ثابت است، شما مخاطب کار را باید ببینید. اینکه دو جوان برای آنکه ساعاتی را با هم باشند می‌روند ۴۰-۳۰ هزار تومان بلیت می‌خرند و کنسرت می‌روند، بعد هم آقای خواننده برای آنکه مجوز اجرا به او بدهند، می‌رود یک ترانه به اسم آهنگ حماسی در کنسرتش می‌گذارد، اینکه نمی‌شود به‌اش گفت ترانه حماسی. نه آن خواننده حماسه‌سراست و نه آن دو جوان را که فقط برای ساعتی با هم بودن ۴۰-۳۰ هزار تومان خرج می‌کنند، می‌توان شنونده‌های مجاز ترانه‌های حماسی دانست

————–

توضیح: این گفت و گو در شماره جدید همهشری ماه منتشر شده است.

  1. 6 نوامبر 2009 در 00:35 | #1

    لطف کنید اگر باز هم ایشون رو دیدید از طرف من بهشون بگید الان دیگه وقتش شده یه دهن واسه روس هم بخونید.

  2. ابوالفضل جلال
    15 نوامبر 2009 در 19:05 | #2

    دست مریزاد رفیق
    ما دوست داریم
    راستی ها انواری داری چی کار میکونی؟

  3. افشين
    12 ژانویه 2011 در 21:51 | #3

    باسلام خدمت استاد ندیده ام که عمری رابا خاطره صدای گرم حماسی اش گذروندم ، آقا من قریب به ۳۰ سال است دنبال ۳ تا از آهنگهای اول انقلاب و آهنگهای آفتابکاران میگشتم ، یکی دو تا از آهنگهای آفتابکاران رو به بدبختی گیر آوردم ولی از اون ۳ تا آهنگ خبری نشد که نشد، هرجا فکر کنین رفتم به هر مرجعی سر زدم ولی انگار که اصلا این آهنگها اجرا نشده و خاطره و رویایی بیش نیست ، یکی از این آهنگها «پیروز اختران، با سپاه شب درافتادگان و…». بود ! عجیبه نه ؟ ۳۰ سال گشتم و فقط خاطره اش موند نه اسمی از خواننده اون میدونستم و نه ردی داشتم ، حالا دارم تو سایت شخصی خواننده این آهنگ کامنت میذارم ، خوب خدارو شکر پیداتون کردم حالا آهنگها به من برسونین که دیگه طاقت ندارم، چشم انتظارم.

  4. 26 آگوست 2012 در 11:06 | #4

    پاسخ به آقای افشین
    سلام
    آهنگ پیروز اختران رو میتونی از سایت: صدای کودکی من پیدا کنی
    آدرس دقیقش اینه:http://www.soundsofmychildhood.com/posts/1162
    اسم این آهنگ هم سرود پیروزیه.اگه پیداش نکردی یه سری به وبلاگم بزن اسم وبلاگم هفت تپه شهرمن . و اسم سایت این آهنگ صدای کودکی من میباشد. موفق باشی

  5. یاسر
    24 سپتامبر 2012 در 09:05 | #5

    به نام پروردگار مهربان
    ضمن تشکر از آقای انواری به خاطر این مصاحبه، استاد ارجمند جناب آقای قره باغی ” یاشیاسان کیشی” ترانه های اثر گذاری که سالهای سال در خاطرم زنده ماند و در ۱۰ سالگیم که آغاز جمگ بود با وجودم قرین شد انگست شمار بودند همچون : ای ایران سرای امید بر بامت سپیده دمید…و یا سرود : حمله ور شد ارتش خلق ایران سوی دشمن از زمین آسمان … خلبانان خلبانان ای امیدو فخر ایران ، پرواز کن پرواز کن …. و سرود بسیار دوست داشتنی : پیروز اختران با سپاه شب در افتادگان … ای کرده ای شب را تا سحر در دست تو خورشید شعله ور پاینده باد این فتح و ظفر … فقط میگم برای انرژی آن سال های پر فراز و نشیب سپاس بیکران ….

  6. یاسر
    24 سپتامبر 2012 در 09:08 | #6

    به نام پروردگار مهربان
    ضمن تشکر از آقای انواری به خاطر این مصاحبه، استاد ارجمند جناب آقای قره باغی ” یاشیاسان کیشی” ترانه های اثر گذاری که سالهای سال در خاطرم زنده ماند و در ۱۰ سالگیم که آغاز جمگ بود با وجودم قرین شد انگشت شمار بودند همچون : ای ایران سرای امید بر بامت سپیده دمید…و یا سرود : حمله ور شد ارتش خلق ایران سوی دشمن از زمین آسمان … خلبانان خلبانان ای امیدو فخر ایران ، پرواز کن پرواز کن …. و سرود بسیار دوست داشتنی : پیروز اختران با سپاه شب در افتادگان … ای کرده ای شب را تا سحر در دست تو خورشید شعله ور پاینده باد این فتح و ظفر … فقط یک کلام استاد گرانقدر و تمانی زحمتکشان آن روز های حماسه برای انرژی آن سال های پر فراز و نشیب سپاس بیکران ….

  1. بدون بازتاب