سه درس بزرگ سال ۹۱: دوری و صبر و تنهایی

16 مارس 2013 ۱۱ دیدگاه

 

من هنوز هم عاشق بهارم

دست و زانوهای من هنوز بهترین دوستای هم هستند

من هنوز هم امیدوارم

هیچ وقت به پاییز و زمستون دلمرده، با تمام رنگ و وارنگیش دل نبستم

من رفتم پیش بهارم، شما بمونید و خزانتون 🙂

 

هر کسی سالی داره، ما روزنامه نگارها همیشه سالنامه همه رو میپیچیم، فکر کردم یکبار هم برای خودم سالنامه ای بنویسم.

 

3333333333333

 

میدونی که هیچ وقت حافظه خوبی نداشتم، بنا براین یادم نمیاد کجا بود، کی بود، که یک جمله خوندم، از گاندی «ابتدا شما را نادیده می گیرند، بعد به شما می خندند، سپس با شما مبارزه می کنند و در آخر شما پیروز می شوید»

جا و وقتش یادم رفت، اما جمله هیچ وقت یادم نرفت.

هرجا تونستم نوشتم جمله رو، حتی بالای وبلاگم(همین بالا رو میگم) گفتم شاید کس دیگه ای هم ببینه و بعد یادش بره کی و کجا دیده، اما جمله رو یادش بمونه 🙂

هنوز هم  به ایمان مومنم!

به اینکه باید تصمیم گرفت و رفت جلو، و وقتی داری به سمت مقصدی میری، هیچ وقت نباید تو مسیر به رسیدن یا نرسیدن فکر کنی، وظیفه تو رفتنه و وظیفه راه رسوندن 🙂 بزار هر کدوم کار خودمون رو بکنیم.

 

رسیدم، نه به اون خونه آخری، اما تا حدی رسیدم، سخت بود… سخت ترم میشه، قطعا سخت تر میشه و قطعا من قوی تر میشم

همه چیز سر جای خودشه، هیچی کم و کسر نیست…

 

چه آدم هایی که بعضی هاشونو ۴ سال، بعضی رو ۳ سال، بعضی رو ۲ سال میشناختم و وقتی زمین خوردم، فقط ایستادن و مهربان ترینشون، فقط بهم نخدید 🙂

 

چه آدم هایی که هیچ وقت نمیشناختم و وقتی زمین خوردم، دستی برای کمک به سمتم دراز کردند، مهم کمکشون نبود، مهم دستی بود که دراز کردن.

 

مهم تر از همه اینها، هدیه خدا بود بهم، که بفهمم هنوز هستند آدم هایی که “آدم” هستند.

 

نگاه کن، من دوباره بلند شدم، روی پاها و زانوهای خودم کسای زیر بغلمو نگرفت، نیازی نداشتم.

 

امسال دوبار به دیدن خدا رفتم، سر قرار همیشگی، همون غاز بدون سقفم، همونجا که هیچ ارتفاعی بالاتر نیست، همونجا که تمام شهر زیر پاته

 

بار اول بهش گفتم: «۲۸ سال غیر تو کسی نبود، بزرگم کردی، مدرسه فرستادی، دانشگاه، قلم دستم دادی، ذوق دادی، سر کارم فرستادی، زیر پر و بالمو گرفتی، حالا انگار یه مرحله جدیده، کسی ندارم، باز اومدم سراغت، اگر خوبه بهم بده و جنبشم بده، اگر بده بگیر و صبرشم بده، به همون خط و نشون که خودت میدونی، به همون شیوه ای که خودت بلدی … همونطور که یک دونه برنج از قاشق من موقع ناهار تو ناهار خوری روزنامه از قاشق می افته، به شال گردنم میچسبه، بعد من میرم تو کوچه سیگار بکشم، دونه برنج زمین می افته و من دور میشم و نگاهش میکنم، فکر میکنم چرا؟ همون لحظه یاکریمی پایین میاد و دونه رو به منقار میگیره و میفهمم چرا…. همونطور خودت دستمو بگیر»

 

بار اول تابستون بود و گرم

 

پاییز فکر کردم دادی و باید روی جنبه م کار کنم و تو برکتش بدی، اما … انگار نشد

 

پس بار دوم آخرای زمستون بود که رفتم دیدن خدا، خودت گرفتی خودتم باید صبرشو بدی، خودت گرفتی، خودتم باید دلیلشو بگی

مث اون دفعه، خودت دونه برنجو از قاشق من انداختی روی شال گردنم، چه کسی غیر از خودت میتونه بگه چرا افتاد؟ پس بهم نشون بده چرا…

 

تو بهمن و اسفند سال ۹۱، درس جدیدی بهم دادی، مورچه ای داشت روی کف زمین غارم راه می رفت، راستی…

وقتی اندازه و کنار مورچه باشی، میتونی کوچیکیش رو درک کنی؟

 

باید بزرگ شی، برای بزرگ شدن، باید گاردتو باز بزاری، کفتارها و انگل ها بیان و تمیزت کنن، با دهن های پر از تهمت و دروغشون بلیسنت، کثافت ها رو پاک کنن ….

 

غذای کسی که تهمت میزنه و پشت سرت حرف میزنه، کثافت گناه های توئه، بزار بخوره تا سیر شه و حقیر تر، بزار بخوره تا پاک بشی و بزرگ تر

 

حالا نوبت دور شدن بود… دور شو… دور شو…. تا بتونی واقعیت ها رو ببینی، از بالا

 

درس امسال این بود: «آدم ها رو نمیشه وقتی کنارشون هستی خوب بشناسی، باید دور شی و بزرگ، تا بشناسیشون»

 

یکبار یکی از رفقا گفت «باید زمان بگذره تا همه چیز مشخص بشه… »

بی توجه به گوینده قبولش کردم، زمان گذشت بیشتر هم میگذره و همه چیز انشالله معلوم میشه

 

درس دوم صبر بود، البته قبلا گرفته بودم، اما باید تجدید میشد 🙂

 

حالا تو روزهای آخر اسفند، که قلم صاف و آروم شده دارم معنی جور نشدن ها رو می فهمم، وقتی همه چیزو سر جاش میچینی و نمیشه، ناراحت نشو، شاید خدا دونه اصلی دومینوی بزرگ تو رو با دستش که هیچ وقت نمیبینی نگه داشته، چون آخرین دونه این دومینو آخرین برگ خوشبختی توئه.

 

درس سوم اما درد بود و تنهایی

 

همرنگ جماعت شدن، آروم آروم خلاقیت رو از بین می بره، فکر های منحصر به فرد هر آدم که از تفاوت های فردیش سرچشمه میگیره رو نابود میکنه و به فکرهای جمعی تبدیل می کنه. مهم نیست مد سال چی باشه من اونی هستم که باید باشم

هنوز هم مومنم و فکر میکنم اگر سرنوشت ۹۹۹ نفر از ۱۰۰۰ نفر انسانی که توشون هستم تلخ شده، هیچ دلیلی نداره که من اون یک نفری نباشم که سرنوشتم فرق داره.

من همیشه از الکل و مواد مخدر بدم میومده، برای تسکین زخم هام نیازی ندارم کسی برام یه پیک مشروب بیاره، ترجیح میدم الکل سفید بریزم روی زخمم، زجر بکشم از دردش، حتی از هوش برم.

این بی هوشی از درد، برام خواستنی تر از خوابی که دروغ های دیگران برای تسکین دردم بهم میگن.

خواب با دروغ های دیگران برای تسکین درد آدم، نوعی از دوستی خاله خرسه میتونه باشه، شبیه خواب با عرق سگی که توش قرص ریختن، سریع خوابت میبره، ولی وقتی بیدار شی، باید سر درد وحشتناکی تحمل کنی.

من دردشو همون اول تحمل میکنم، اگر از توانم خارج بود چه بهتر، بدنم هست، بدن خودم، از هوش میره، ان نعمت خداست و وقتی بیدار شدم سر دردی ندارم، وقتی بیدار شدم چرک زخمم از بین رفته و میتونم امیدوارم باشم به روزی جدید، که همه ش برای منه.

میتونم دوباره یه بسم الله بگم، دستمو بزارم روی زانوی خودم، خودِ خودم، نه زانوی هیچ کس دیگه و دوباره بلند شم و با نعمت هایی که دارم و بزرگترینشون همین روزی که بهم دادن و همین زانویی که دوباره درست شده، امروز و فردام رو بسازم.

سال ۹۲ در پیشه، قطعا از سالی که گذشت سخت تر خواهد بود، چون از سالی که گذشت قوی تر شدیم، سالی پر از شادی و موفقیت برای همه تون آرزو میکنم.

خونه ها و دل ها رو بتکونیم و انگل ها و کسانی که به پشت سرمون اختصاص دارن رو به همونجا بفرستیم و یکبار دیگه توکل بخدا، پای سفره هفت سین زمزمه کنیم: «یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبرالیل و النهار یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال»

اتفاق بی سابقه در صنعت خودروی ایران

15 مارس 2013 بدون دیدگاه

آمار خودروسازی جهان منتشر شد: ‌ایران رتبه اول در افت تولید!

 

 بالاخره اتفاق افتاد ؛ اگر بسیاری از صنایع کشورمان طی ۸ سال گذشته با سیر نزولی مواجه بودند-تا حدی که بانک مرکزی از انتشار آمارهای بروز آنها خودداری کرد- اما لااقل صنعت خودروی ایران از نظر تیراژ به لحاظ کمیت در جهان صاحب نام بود.

با این حال انتشار آمار وضعیت صنعت خودروی جهان در سال ۲۰۱۲ نشان از افت جایگاه جهانی ایران در صنعت خودرو دارد،‌ اما باز هم ایران صاحب رتبه شد:«رتبه اول جهان در کاهش تولید در سال ۲۰۱۲».

تولید خودرو در ایران در حالی تقریبا نصف شده است که کشورمان یک دهه ، حتی در بدترین سال های صنعت خودروی جهان روندی رو به رشد داشت!

این اولین بار است که از 1999 تا کنون صنعت خودروی ایران با رشد منفی(افت) تولید مواجه می شود- مقایسه رشد تولید سالانه خودروی ایران و جهان از سال 1999 تا 2012 برای دیدن در ابعاد واقعی روی تصویر کلیک کنید

این اولین بار است که از ۱۹۹۹ تا کنون صنعت خودروی ایران با رشد منفی(افت) تولید مواجه می شود- مقایسه رشد تولید سالانه خودروی ایران و جهان از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۱۲ برای دیدن در ابعاد واقعی روی تصویر کلیک کنید

سقوط بی سابقه صنعت خودروی ایران

صنعت خودروی ایران در سال ۲۰۱۲ صاحب رکورد بیشترین کاهش تولید در جهان شد. صنعت خودرویی که روزگاری صاحب مقام دوم رشد تولید در جهان به شمار می رفت(از کیفیت بگذریم، به لحاظ کمیت روزگاری ما دومین کشور از نظر کمیت تولید خودرو بودیم) حالا در سال ۲۰۱۲، وضعیتش حتی از مصر بحران زده هم بدتر شده است.

بر اساس آخرین گزارش سازمان تولیدکنندگان وسایل نقلیه که معتبرترین سازمان بین المللی در این حوزه به شمار می رود، تولید خودروی ایران در سال ۲۰۱۲ میلادی ۴۰ درصد کاهش داشته و به این ترتیب از نظر کاهش تولید در مقام اول کشورهای تولید کننده خودروی جهان ایستاده است.

پس از ایران مصر و اوکراین به ترتیب با ۳۰ و ۲۷ درصد کاهش قرار دارند. گفتنی آن که میانگین رشد تولید خودرو در جهان در سال ۲۰۱۲ برابر پبج و سه دهم درصد بوده است.

برای دیدن جدول در ابعاد بزرگتر روی آن کلیک کنید

برای دیدن جدول در ابعاد بزرگتر روی آن کلیک کنید

همچنین از نظر حجم تولید، ایران از رتبه سیزدهمین کشور پر تیراژ سال ۲۰۱۱ به هجدهمین کشور در بین تولید کنندگان خودرو سقوط کرده است.

وضعیت خودروسازی ایران در سال های اخیر

۱۹۹۹: در این سال مجموع تولیدخودروی کشورهای جهان برابر۵۶,۲۵۸,۸۹۲ و تولید ایران برابر ۱۱۹,۴۱۹ دستگاه بود، به بیانی ۰٫۲۱(۰ممیز۲۱) درصد از حجم کل تولید جهان در این سال به ایران اختصاص داشته است.

۲۰۰۰: در سال ۲۰۰۰ تولید خودروی ایران با نزدیک به ۱۳۳ درصد رشد، به ۲۷۷,۹۸۵ دستگاه میرسد، در این سال مجموع تولید کشورهای جهان برابر ۵۸,۳۷۴,۱۶۲ دستگاه بوده است که نشان دهنده سهم ۰٫۴۷(۰ممیز۴۷) درصدی ایران از مجموع تولید جهان است. همچنین در حالی که تولید خودروی کشورمان در این سال ۱۳۳ درصد رشد داشته، میانگین رشد تولید خودرو در جهان برابر ۳٫۸(۳ممیز۸) درصد بوده است.

۲۰۰۱: بازهم افزایش میزان تولید ایران، در سال ۲۰۰۱ ایران مجموعا ۳۲۳,۲۱۶ دستگاه خودرو تولید کرده که حاکی از رشد سالانه بیش از ۱۶ درصدی صنعت خودروی کشورمان به لحاظ کمی است، این در حالیست که مجموع تولید خودرو در جهان در این سال برابر ۵۶,۳۰۴,۹۲۵ دستگاه بوده که نسبت به سال قبل یعنی سال ۲۰۰۰ نزدیک به ۳٫۵(۳ممیز۵) درصد نیز کاهش نشان می دهد.

۲۰۰۲: تولید خودروی جهان۴٫۸(۴ممیز۸) درصد افزایش یافته و به ۵۸,۹۹۴,۳۱۸ دستگاه می رسد، اما درصد رشد سالانه تولید ایران همچنان بیش از رشد جهانی است، در سال ۲۰۰۲، در ایران جمعا ۴۵۲,۰۷۵ دستگاه خودرو تولید شده است که درصد رشد صنعت خودروسازی کشورمان را به نزدیک به ۴۰ درصد رسانده و آن را پس از چین در رتبه سوم بالاترین رشد تولید خودرو در جهان قرار داده است.

۲۰۰۳: در این سال اندک تغییری در جایگاه ایران مشاهده می شود، هند با نزدیک به ۳۰ درصد، جای ایران را در رتبه سوم گرفته و ایران به رتبه چهارم کشورهای افزایش دهنده تولید می رود، با این حال هنوز درصد رشد سالانه تولید خودروی کشورمان نزدیک به ۲۹ درصد است و ایران با تولید ۵۸۲,۰۹۹ دستگاه خودرو مجموع ۶۰,۶۶۳,۲۲۵ دستگاه خودروی تولید شده در جهان، سهمی نزدیک به یک درصد از کل تولید خودروی جهان را به خود اختصاص داده است.

۲۰۰۴: مجموع تولید خودرو در کشورمان بیش از ۳۵ درصد رشد دارد، به طوری که در این سال ۷۸۸,۶۵۸ دستگاه خودرو در ایران تولید شده است، این در حالیست که مجموع تولید خودرو در جهان با ۶٫۳(۶ممیز۳) درصد به ۶۴,۴۹۶,۲۲۰ دستگاه رسیده است.

۲۰۰۵: شیب تند صعود تیراژ تولید خودرو در ایران اندکی متوقف می شود، اما حرکت رو به بالای آن متوقف نشده است. در این سال اگرچه رشد سالانه تیراژ خودروی ایران تنها ۳٫۶(۳ممیز۶) درصد رشد داشته، اما همچنان از درصد رشد جهانی یعنی ۳٫۱(۳ممیز۱) درصد بیشتر است. ۸۱۷,۲۰۰ دستگاه خودرو در مقابل ۶۶,۴۸۲,۴۳۹ دستگاه مجموع تولید خودروی جهان کارنامه کشورمان را در این سال تشکیل می دهد.

۲۰۰۶: سال نسبتا خوبی بعد از سال ۲۰۰۵ است، تولید خودرو در ایران با ۱۰٫۷(۱۰ممیز۷) درصد رشد به ۹۰۴,۵۰۰ دستگاه رسیده که در مقابل ۶۹,۲۲۲,۹۷۵ دستگاه تولید جهانی با درصد رشد نزدیک به ۴ درصد رقم قابل توجهی است.

این ارقام یعنی سهم ایران از مجموع تیراژ صنعت خودروی جهان در سال ۲۰۰۶ به ۱٫۳(۱ممیز۳) درصد رسیده است.

۲۰۰۷: در این سال یک رشد ۳/۱۰(۱۰ ممیز۳) درصدی را شاهد هستیم، درصد رشد سالانه فرق چندانی نکرده است، اما تولید ایران به ۹۹۷,۲۴۰ دستگاه رسیده است. این را در کنار ۷۳,۲۶۶,۰۶۱ دستگاه خودروی تولید شده در سال ۲۰۰۷ در جهان بگذارید که تنها ۵٫۸ درصد رشد داشته است، این یعنی هنوز سهم ۱٫۳(۱ممیز۳) درصدی ایران از تولید جهانی محفوظ است.

۲۰۰۸: سال بدی برای صنعت خودروی جهان بود، تولید کل خودرو در جهان در این سال ۳٫۷(۳ممیز۷) درصد کاهش داشت و به ۷۰,۵۲۰,۴۹۳ دستگاه رسید، اما تولید ایران همچنان می تازد، در حالی که اغلب کشورهای بزرگ جهان تولید خود را کاهش دادند، ایران با ۵٫۴(۵ممیز۴) درصد رشد، تولید خود را به ۱,۰۵۱,۴۳۰ دستگاه رساند.

به این ترتیب سهم ایران از مجموع تولید خودروی جهان به نزدیک۱٫۵(۱ممیز۵) درصد ارتقا یافت.

۲۰۰۹: ایران همچنان رو به بالاست، با رشد ۹٫۴( ۹ممیز۴) درصدی تولید خود را به ۱,۳۹۴,۰۷۵ دستگاه رسانده، اما تولید جهانی وضعیت خوبی ندارد، در سال ۲۰۰۹ که میتوان آن را سال سیاه صنعت خودروی جهان نامید، تولید جهانی کاهش ۱۲٫۴ (۱۲ممیز۴) درصدی داشته و به ۶۱,۷۹۱,۸۶۸ دستگاه رسید. این یعنی افزایش سهم ایران از تولید جهان به ۲٫۲ درصد.

۲۰۱۰: جهان تولید خود را با نزدیک به ۲۶ درصد رشد به ۷۷,۷۰۳,۹۸۷ دستگاه می رساند، ایران هم زیاد عقب نمی ماند، تولید ایران در این سال با۱۴٫۷ (۱۴ممیز۷) درصد رشد به ۱,۵۹۹,۴۵۴ دستگاه میرسد، به این ترتیب سهم ایران از جمع تولید خودروی جهان به نزدیک ۲ درصد رسید.

۲۰۱۱: خبرهای خوبی برای ایران وجود ندارد، شیب تند افزایش تولید سال های قبل به ۳٫۱(۳ممیز۱) درصد می رسد به طوری که مجموع تولید خودروی کشورمان در این سال برابر ۱,۶۴۸,۵۰۵ دستگاه بوده است. این در حالیست که تولید جهانی نیز دقیقا همین قدر رشد سالانه یعنی۳٫۱(۳ممیز۱) درصد داشته و برابر ۷۹,۹۸۹,۱۵۵ بوده است. اما همچنان ایران نزدیک به ۲ درصد از مجموع تولید خودروی جهان را به خود اختصاص داده است.

۲۰۱۲: باور نکردنی است، تولید خودروی ایران ناگهان با کاهش ۴۰ درصدی روبرو شده است و به ۹۸۹,۱۱۰ دستگاه رسیده، این کاهش باور نکردنی تولید ایران در حالیست که تولید جهانی ۵٫۳(۵ممیز۳) درصد رشد داشته و به ۸۴,۱۴۱,۲۰۹ دستگاه رسیده است.

به این ترتیب در سال ۲۰۱۲، ایران که در سال ۲۰۰۹ سهم خود را از مجموع تولید جهانی به بیش از ۲ درصد افزایش داده بود، بار دیگر سهم خود را در بازار از دست داده و با کاهش ۵/۰(۰ممیز۵) درصدی سهمش از کل تولید خودروی جهان با کاهش ۱٫۱ درصدی نسبت به سال ۲۰۰۹ به ۱٫۱ درصد می رسد.

غول های خودروساز در سال ۲۰۱۲

در سال ۲۰۱۲ چین با تولید بیش از ۱۹ میلیون دستگاه خودرو تولید خود را ۴٫۶(۴ممیز۶) درصد افزایش داد تا در رتبه اول کشورهای تولید کننده خودروی جهان بایستد.

ایالات متحده امریکا با رشد۱۹٫۴(۱۹ممیز۳) درصدی دومین تولید کننده بزرگ جهان در سال ۲۰۱۲ به شمار می رود که تولید آن بالغ بر ۱۰ میلیون دستگاه برآورد شده است.

ژاپن نیز تولید خود را ۱۸٫۴(۱۸ممیز۴) درصد افزایش داده و به نزدیک ۱۰ میلیون دستگاه در سال ۲۰۱۱ رسانده و پس از آن،آلمان با تولید نزدیک به ۵/۵ میلیون دستگاه قرار دارد، تولید آلمان در سال ۲۰۱۲ نسبت به سال قبل بیش از ۸ درصد کاهش داشته است.

کره جنوبی نیز که در رتبه بعدی با تولید ۴٫۵(۴ممیز۵) میلیون دستگاه قرار دارد تولید خود را بیش از ۲ درصد در سال ۲۰۱۲ کاهش داده است. اما هندوستان با رشد ۵٫۵ درصدی تولید خود به رقم چشمگیر ۴ میلیون دستگاه دست یافته است.

پس از این کشورها به ترتیب: برزیل، مکزیک، تایلند، کانادا، روسیه، اسپانیا، فرانسه، بریتانیا، چک، ترکیه، اندونزی، ایران، اسلواکی، آرژانتین، ایتالیا، لهستان، مالزی، بلژیک، آفریقای جنوبی، تایوان، رومانی، مجارستان، استرالیا، ازبکستان، پرتغال، سوئد، اتریش، اسلوونی، اوکراین، هلند، مصر، صربستان و فنلاند قرار دارند.

میزان تولید خودرو در 40 کشور جهان در سال 2011 و 2012 و درصد رشد / برای دیدن تصویر در ابعاد بزرگتر روی آن کلیک کنید

میزان تولید خودرو در ۴۰ کشور جهان در سال ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ و درصد رشد / برای دیدن تصویر در ابعاد بزرگتر روی آن کلیک کنید

گفتنی است تایلند با رشد بیش از ۷۰ درصدی، اسلواکی با رشد نزدیک به ۴۱ درصدی، اندونزی با رشد نزدیک به ۲۷ درصدی، ایالات متحده امریکا با رشد بیش از ۱۹ درصدی و ژاپن با رشد بیش از ۱۸ درصد در صدر کشورهایی قرار دارند که در سال ۲۰۱۲ تولید خود را افزایش دادند.

و از آن سوی جدول ایران با کاهش ۴۰ درصدی، مصر با کاهش نزدیک به ۳۱ درصدی، اوکراین با کاهش بیش از ۲۷ درصدی سه کشوری هستند که بیشترین کاهش تولید را در سال ۲۰۱۲ تجربه کردند.

حاجی فیروز بود-سالی یک روز بود

13 مارس 2013 بدون دیدگاه

دلتان تنک نشده برای حاجی فیروز خندان و خوش مشرب شهرمان؟ دلتان تنگ نشده برای همان جوان پر درد که میخندید تا شما را بخنداند و شما شیشه ماشین را با صدای«ووو» بالا بر بالا میکشیدید، تا مبادا فقط یک اسکناس ۵۰۰ تومانی خرج کنید. امیدواریم به خاطر باران بوده باشد که در غروب دیروز، پشت چراغ های آفریقا، ملاصدرا، سپهبد قرنی،  هفت تیر و حتی ولی عصر و زرشت، هیچ حاج فروزی نیامده بود تا با رقص و شادی، نوید آمدن بهار را بدهد. اگر این بار آمد و گفت: « ارباب خودم چرا نمی‌خندی؟» ترش رویی نکنید، چون او فقط منادی بهار است، مسئول همه مشکلات ما او نیست!

 کمتر از یک هفته به تحویل سال و رسیدن «نوروز» مانده است.  در چهره های خسته رانندگان خسته از ترافیک طولانی اثری از شادی نوروز نیست.
حاجی فیروز ها لابلای ماشین ها نمی پیچند.
تا همین پارسال هم آقایی کرده بودند در این شهر شلوغ و چهره های بی تفاوت، شاد و سرمست از بوی بهار با بزرگوار از کنار رانندگانی می گذشتند. رانندگانی که برای حس زیبای آنها و تلاشی که برای تفهیم شادی بهار می کردند، حتی به اندازه یک اسکناس خرد ارزش قائل نبودند.
به جای حاج فیروز تا دلتان خواهد سی دی فروش هست، کبریت فروش هست. جوانان خوش تیپ اسفند دود کن هستند و زن های کولی که بچه به کول گرفتند. حاجی فیروز هم پول میخواست و اینان هم پول میخواهند، اما حاج فیروز با لبخند به لب، جامه سرخ و دایره به دست.
حاجی فیروز یا حاجی پیروز منادی سنتی نوروز است که در روزهای نزدیک به نوروز در کوچه‌ها و خیابان‌های ایران ظاهر می‌شود(یا میشد!).
حاجی فیروز مردی است با چهره سیاه کرده و لباسی به رنگ قرمز همراه با کلاه دوکی شکل قرمز، دایره و دنبکی به دست می‌گیرد، به خیابان می‌آید و به رقص و شیرین‌کاری و خواندن شعرهای ضربی به رقص می‌پردازد. مردم از هر سنی دور او جمع می‌شوند و همراه با او شادی می‌کنند.
حاجی فیروز می خواند:
حاجی فیروزه،
سالی یه روزه،
همه می‌دونن،
منم می‌دونم،
عید نوروزه.
ارباب خودم سامالا علیکم،
ارباب خودم سر تو بالا کن،
ارباب خودم منو نیگا کن،
ارباب خودم لطفی به ما کن.
ارباب خودم بزبز قندی،
ارباب خودم چرا نمی‌خندی؟
بشکن بشکنه بشکن،
من نمی‌شکنم بشکن،
اینجا بشکنم یار گله داره،
اونجا بشکنم یار گله داره!
این سیاه بیچاره چقد حوصله داره.
دلتان تنک نشده برای حاجی فیروز خندان و خوش مشرب شهرمان؟ دلتان تنگ نشده برای همان جوان پر درد که میخندید تا شما را بخنداند و شما شیشه ماشین را با صدای«ووو» بالا بر بالا میکشیدید، تا مبادا فقط یک اسکناس ۵۰۰ تومانی خرج کنید. امیدواریم به خاطر باران بوده باشد که در غروب دیروز، پشت چراغ های آفریقا، ملاصدرا، سپهبد قرنی،  هفت تیر و حتی ولی عصر و زرشت، هیچ حاج فروزی نیامده بود تا با رقص و شادی، نوید آمدن بهار را بدهد. اگر این بار آمد و گفت: « ارباب خودم چرا نمی‌خندی؟» ترش رویی نکنید، چون او فقط منادی بهار است، مسئول همه مشکلات ما او نیست!