به بهانه برنامه زنده تلوزیونی دکتر احمدی نژاد:
** توجه داشته باشید که در سیستم ها و ویندوز های مختلف ممکن است اعداد پیش و پس ممیزها وارونه شوند. برای مثال ۲/۵ درصد، برابر ۵ممیز ۲ است. در صورتی که این عدد را به صورت صحیح ملاحظه کنید، سایر اعداد ممیز دار نیز در سیستم شما صحیح نمایش داده می شود، در غیر این صورت تمام اعداد ممیز دار را وارونه می بینید!
محمود احمدینژاد بار دیگر در گفتوگوی خود در رسانه ملی آمارهایی ارایه کرد، به مناسبت همین مصاحبه درخصوص آماری که در زمینه تجارت خارجی اعلام شده است به نظر میرسد نکاتی حایز اهمیت باشد که در اینجا به آنها اشاره خواهیم کرد.
محمود احمدینژاد در این برنامه تلویزیونی گفت تجارت خارجی در سال ۸۳ رقم هفت میلیارد دلار بود که خیلیها آرزو میکردند یک روز واردات و صادرات یکی شود، آن هفت میلیارد دلار در ۶۰ سال اتفاق افتاد اما این رقم صادرات غیرنفتی در پنج، شش سال ۶/۳۲ میلیارد دلار شد.
وی ادامه داد: صادرکنندگان قول دادند رقم صادرات غیرنفتی تا پایان سال به ۴۵ میلیارد دلار و تا سال بعد به ۶۰ میلیارد دلار برسد گرچه این کار آسانی نیست. در گذشته اگر یک میلیارد دلار صادرات غیرنفتی اضافه میشد جشن ملی میگرفتند اما رقم هفت میلیارد دلار طی ۶۰ سال، ظرف پنج سال گذشته ۲۵ میلیارد دلار اضافه شده است.رییس دولت دهم افزود: «صادرات شش ماهه۴۰ درصد افزایش یافت که ۲۰ میلیارد و ۴۸۱ میلیون دلار بوده و پیشبینی میشود امسال صادرات غیرنفتی از ۴۵ میلیارد دلار افزایش مییابد.»
رییسجمهور گفت: واردات نیز در شش ماهه از نظر وزنی ۲۵ درصد و از نظر ارزشی ۲/۵ درصد کاهش یافته و تراز تجاری به سرعت به سمت تعادل میرود. قبلا صادرات یکسوم واردات بود، سال گذشته به نصف کاهش یافت و امسال صادرات غیرنفتی ۷۵ درصد واردات و سال بعد به برابری میرسد. (تورم ناشی از هدفمندی یارانهها ۵/۴ درصد است/ فارس/کدخبر: ۱۳۹۰۰۷۱۲۰۰۱۴۶۹)
رشد صادرات در سالهای ۱۳۸۵، ۱۳۸۶، ۱۳۸۷، ۱۳۸۸ و ۱۳۸۹ به ترتیب عبارت است از: ۰۸/۲۴، ۸۱/۱۷، ۷۲/۱۹، ۲۵/۱۹و ۳۳/۲۱ درصد. این رشدها چندان هم بیسابقه نیستند. در سال ۱۳۶۹، ارزش صادرات یک میلیارد و ۳۱۲ میلیون و ۱۷۰ هزار دلار بود که این میزان در سال ۱۳۷۰ به دو میلیارد و ۶۴۸ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار رسید و بر این اساس در سال ۱۳۷۰ ما شاهد رشد ۸۵/۱۰۱ درصدی صادرات بودیم. در سال ۱۳۵۹ نیز شاهد رشد ۵۵/۴۹ درصدی صادرات بودیم همچنین در سالهای ۱۳۶۲، ۱۳۶۴، ۱۳۶۶ به ترتیب شاهد رشد صادرات برابر ۶۸/۲۵، ۷۴/۲۸ و ۷۹/۲۶ درصد در سالهای جنگ تحمیلی بودیم.
آقای دکتر بدون میعانات حساب میکنند!
اجازه دهید آمار به آمار جلو برویم. آقای احمدینژاد گفته است «صادرات شش ماهه ۴۰ درصد افزایش یافت که ۲۰ میلیارد و ۴۸۱ میلیون دلار بوده است» .براساس آخرین آمار که توسط معمارنژاد، معاون وزیر اقتصاد و رییس گمرک جمهوری اسلامی ایران اعلام شده است، صادرات غیرنفتی « با احتساب میعانات گازی» در نیمه اول سالجاری با ۵/۳۹ درصد افزایش در ارزش به رقم ۲۰ میلیارد و ۴۸۱ میلیون دلار رسیده است.
به گزارش روابط عمومی گمرک ایران، عباس معمارنژاد با اعلام این خبر افزود: در نیمه اول سالجاری از سهم ارزشی کل صادرات کشور، چهار میلیارد و ۸۷۷ میلیون دلار به میعانات گازی، هفت میلیارد و ۴۷۱ میلیون دلار به محصولات پتروشیمی و هشت میلیارد و ۱۳۳ میلیون دلار به سایر کالاها اختصاص داشته است. (صادرات غیرنفتی ۴۰ درصد افزایش یافت، سایت گمرک، ۱۰ مهرماه ۱۳۹۰)ظاهرا رویه محاسبات گمرک عوض شده است چراکه تا همین مردادماه (آمار مربوط به پنج ماهه نخست سال ۱۳۹۰) در آمار گمرک بخش مربوط به صادرات چنین ذکر میشد: «میزان قطعی صادرات غیرنفتی، بدون احتساب میعانات گازی» به هر تقدیر مسوولان گمرک تصمیم گرفتند درست دو روز مانده به گفتوگوی زنده احمدینژاد، بر خلاف سالهای سال «میعانات گازی» را هم داخل صادرات غیرنفتی بگنجانند، در سالهای اخیر از این تصمیمات زیاد گرفته شده است!
بنابراین رشد صادرات در شش ماهه نخست امسال ۵/۲۷ درصد است، نه ۴۰ درصد!اساسا نمیتوان ارزش صادراتی که در شش ماهه نخست سال قبل «بدون احتساب میعانات گازی» محاسبه شده بوده را با شش ماهه نخست امسال که «با احتساب میعانات گازی» محاسبه شده است قیاس کرد!
اما یک نکته، براساس گفتههای رییس گمرک ایران از سهم ارزشی کل صادرات کشور چهار میلیارد و ۸۷۷ میلیون دلار به میعانات گازی اختصاص داشته است، این یعنی ارزش صادرات غیرنفتی بدون احتساب میعانات گازی برابر ۱۵ میلیارد و ۶۰۴ میلیون دلار است.
در شش ماهه نخست سال گذشته (۱۳۸۹) ارزش مجموع صادرات غیرنفتی بدون احتساب میعانات گازی ۱۲ میلیارد و ۲۳۱ میلیون و ۴۳۰ هزار دلار بود (آمار مقدماتی تجارت خارجی جمهوری اسلامی ایران در شش ماهه ۱۳۸۹، معاونت طرح و برنامه دفتر آمار و فناوری اطلاعات و ارتباطات گمرک جمهوری اسلامی ایران، صفحه ۳) بنابراین رشد صادرات در شش ماهه نخست امسال ۵/۲۷ درصد است، نه ۴۰ درصد!اساسا نمیتوان ارزش صادراتی که در شش ماهه نخست سال قبل «بدون احتساب میعانات گازی» محاسبه شده بوده را با شش ماهه نخست امسال که «با احتساب میعانات گازی» محاسبه شده است قیاس کرد!
چطور ۱۵/۰ به ۲/۵ درصد افزایش یافت!
در بخش دیگری از این سخنان در برنامه ویژه خبری سهشنبه شب، رییس دولت گفته است واردات نیز در شش ماهه از نظر وزنی ۲۵ درصد و از نظر ارزشی ۲/۵ درصد کاهش یافته است.
حسب آمار گمرک در شش ماهه نخست سال ۱۳۸۹ برابر ۲۳ میلیون و ۸۲۱ هزار و ۵۷۰ تن کالا به ارزش ۲۹ میلیارد و ۵۶۹ میلیون و ۳۳۰ هزار دلار به کشور وارد شده است (همان صفحه ۴) حال بنابر اعلام رییس گمرک ایران در شش ماهه نخست امسال ۱۷ میلیون و ۹۷۱ هزار تن کالا به ارزش ۲۹ میلیارد و ۵۲۴ میلیون دلار وارد کشور شده است که این رقم نسبت به مدت مشابه سال قبل به لحاظ وزن ۲۵ درصد و از حیث ارزش ۲۰/۵ درصد کاهش داشته است (صادرات غیرنفتی ۴۰ درصد افزایش یافت، سایت گمرک، ۱۰ مهرماه ۱۳۹۰).
در مورد وزن درصد کاهش اعلام شده از سوی رییس گمرک و رییس دولت صحیح به نظر میرسد، کاهش در واقع ۵۵/۲۴ درصد بوده که احتمالا رند شده و به ۲۵ درصد رسیده است. اما در مورد ارزش؛ قاعدتا طبق قواعد طبیعی ریاضی، وقتی عدد« ۲۹ میلیارد و ۵۶۹ میلیون و ۳۳۰هزار» به «۲۹ میلیارد و ۵۲۴ میلیون» برسد، این یعنی کاهش «۱۵/۰» درصدی، طبیعتا عدد مربوط به سالجاری از عدد مربوط به مدت مشابه سال قبل کسر میشود، حاصل در ۱۰۰ ضرب شده و تقسیم بر عدد سال ۱۳۸۹ میشود. با این شیوه رایج محاسبه درصد رشد، عدد کاهش ارزش واردات باید ۱۵/۰(۱۵ صدم درصد) باشد نه ۲/۵ درصد!نمیتوان خوشبین بود که مرجع آمارها با هم اختلاف دارند چراکه درصد کاهش در مورد وزن صحیح است و در مورد ارزش اختلاف دارد!
آقای احمدینژاد مشخص نکرده که این «از نظر اقتصادی» دقیقا ناظر به کدام فصل اقتصاد است! چراکه آمارهای بین المللی در بخشهایی نظیر نرخ رشد واقعی تولید ناخالص داخلی، میزان تولید ناخالص داخلی، تورم و… حکایت از جایگاهی دیگر دارد. بانک جهانی میگوید کشور ما ایران در سال ۲۰۱۰ میلادی با GDP برابر ۳۵۷۲۰۰ میلیون دلار در جایگاه ۲۹ از بین ۱۹۰ کشور جهان قرار دارد. در همین سال براساس اعلام بانک جهانی در بین ۱۸۳ کشور جهان ما با رشد واقعی تولید ناخالص داخلی ۰۲۹/۱ درصد در رتبه ۱۵۱ ایستادیم!
این ۳۲ میلیارد اعداد از کجا آمد؟
دکتر احمدینژاد در فصل دیگری از ارایه آمارهای خود گفته است: تجارت خارجی در سال ۸۳ رقم هفت میلیارد دلار بود که خیلیها آرزو میکردند یک روز واردات و صادرات یکی شود، آن هفت میلیارد دلار در ۶۰ سال اتفاق افتاد اما این رقم صادرات غیرنفتی در پنج، شش سال ۶/۳۲ میلیارد دلار شد.
در اینکه ارزش صادرات در سال ۱۳۸۳ برابر شش میلیارد و ۸۴۷ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار بوده است بحثی نیست اما دکتر احمدینژاد مشخص نکردند که منظور از «در ۶۰ سال اتفاق افتاد» چه بوده است. چراکه رقم صادرات تنها در سال ۸۳ این بوده و در سال قبل صادراتی نزدیک به شش میلیارد دلار و در سال قبل صادراتی نزدیک به ۵/۴ میلیارد دلار در کشور اتفاق افتاده بوده!
احمدینژاد سپس گفته است پس از پنج، شش سال این رقم صادرات به ۶/۳۲ میلیارد دلار رسیده است. در سالهای ۸۴ تا ۸۹، ارزش صادرات سالانه به ترتیب عبارت است از: ۴/۱۰، ۹/۱۲، ۳/۱۵، ۳/۱۸، ۸/۲۱ و ۵/۲۶ میلیارد دلار. در هیچ سالی ما شاهد صادرات ۶/۳۲ میلیارد دلاری نبودهایم! البته شاید منابع آماری که به آقای احمدینژاد آمار ارایه دادند، میعانات گازی را نیز محاسبه کردند که در این حالت هم نمیتوان آماری که با میعانات گازی محاسبه شده را با آماری که بدون میعانات گازی محاسبه شده است، قیاس کرد!
در گذشته جشنی گرفته نشده!
دکتر احمدینژاد در بخش دیگری از ارایه آمار به مردم در این برنامه تلویزیونی گفته است: «در گذشته اگر یک میلیارد دلار صادرات غیرنفتی اضافه میشد جشن ملی میگرفتند اما رقم هفت میلیارد دلار طی ۶۰ سال ظرف پنج سال گذشته ۲۵ میلیارد دلار اضافه شده است.»
در اینجا بد نیست نگاهی داشته باشیم به گذشته؛ بیشترین رشد صادرات در دوره آقای احمدینژاد در سال ۱۳۸۴ با حدودا ۵۳ درصد اتفاق افتاده است (که سال ۸۴ نیز کامل بر عهده ایشان نبوده و تا مردادماه دولت در اختیار آقای خاتمی بوده و احتمالا به دلیل دورههای تجارت خارجی، بخشی از صادرات نیز مربوط به سیاستهای دولت قبلی بوده است).
رشد صادرات در سالهای ۱۳۸۵، ۱۳۸۶، ۱۳۸۷، ۱۳۸۸ و ۱۳۸۹ به ترتیب عبارت است از: ۰۸/۲۴، ۸۱/۱۷، ۷۲/۱۹، ۲۵/۱۹و ۳۳/۲۱ درصد. این رشدها چندان هم بیسابقه نیستند. در سال ۱۳۶۹، ارزش صادرات یک میلیارد و ۳۱۲ میلیون و ۱۷۰ هزار دلار بود که این میزان در سال ۱۳۷۰ به دو میلیارد و ۶۴۸ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار رسید و بر این اساس در سال ۱۳۷۰ ما شاهد رشد ۸۵/۱۰۱ درصدی صادرات بودیم. در سال ۱۳۵۹ نیز شاهد رشد ۵۵/۴۹ درصدی صادرات بودیم همچنین در سالهای ۱۳۶۲، ۱۳۶۴، ۱۳۶۶ به ترتیب شاهد رشد صادرات برابر ۶۸/۲۵، ۷۴/۲۸ و ۷۹/۲۶ درصد در سالهای جنگ تحمیلی بودیم. در سالهای ۶۹ و ۷۲ نیز رشد صادرات حدودا ۲۵ درصد و در سال ۱۳۷۳، رشد ۲۷ درصدی صادرات را شاهد بودیم! درصد رشد صادرات را در سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۸۹ در نمودارهای صفحات ۱۴ و ۱۵ مشاهده میکنید.
بد نیست پس از آنکه سخن از مقایسه آمد، نگاهی هم به واردات داشته باشیم. جالب است که ۴۲ درصد از کل واردات جمهوری اسلامی ایران تنها در شش سال دولت احمدینژاد انجام شده است؛ دولتی که اتفاقا بیش از تمام دولتهای قبلی در خصوص عدالت، توجه به تولید، جلوگیری از تجمل گرایی، مبارزه با تبدیل بازارهای ایران به محل فروش امپریالیسم و استکبار جهانی و… حساسیت نشان داده است.
این جالب است که در ۳۰ سال پس از انقلاب اسلامی ایران در هیچ دولتی چون دولتهای نهم و دهم رشد واردات مشاهده نمیشود! حتی در دوران هاشمی رفسنجانی که همیشه متهم به رواج مصرفگرایی و ورود کالاهای غربی میشد، رشد واردات طی هشت سال ریاست جمهوری هاشمیرفسنجانی ۵۵ درصد بوده و این در حالی است که تنها در شش سال ریاستجمهوری محمود احمدینژاد، رشد واردات- آن هم در مقایسه با هشت سال قبلی- بیش از ۹۸ درصد رشد داشته است.
دوران جنگ: کاهش واردات
اگر دولتهای موقت و بنیصدر و رجایی را که هریک در دوران التهاب بودند و عمر کوتاهی داشتند را فاکتور بگیریم از سال ۱۳۶۰ تا کنون، تنها دولتی که در آن واردات کاهش داشته، دولت سالهای ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۸ بوده است.
در این دوران میانگین رشد سالانه واردات ۴۷/۴- درصد بوده است. در سال ۱۳۶۰ مجموعا ۱۳۵۱۵ میلیون دلار واردات داشتهایم که این میزان در سال ۱۳۶۱ با کاهش بیش از ۱۲ درصدی به ۱۱۸۴۵ میلیون دلار میرسد.
در سال ۱۳۶۲ واردات کشور بیش از ۵۲ درصد رشد داشته و به رقم ۱۸۱۰۳ میلیون دلار میرسد، این افزایش واردات به زودی جبران میشود! در سال ۱۳۶۳، با حدود ۲۰ درصد کاهش، واردات به ۱۴۴۹۴ میلیون دلار میرسد و در سال بعد یعنی ۱۳۶۴، جمع واردات کشورمان ۱۱۴۰۸ میلیون دلار بوده که در مقایسه با سال قبل بیش از ۲۱ درصد کاهش داشته است.
در سال ۶۵ نیز واردات بازهم کاهش دارد و با حدود ۱۸ درصد کاهش به ۹۳۵۵ میلیون دلار میرسد. در سال ۱۳۶۶ واردات رشد کمتر از یک درصد داشته و به ۹۳۶۹ میلیون دلار میرسد. در ۱۳۶۷، واردات بیش از ۱۲ درصد کاهش داشته و به رقم ۸۱۷۷ میلیون دلار میرسد.
در این مدت بیشترین کاهش واردات در سال ۱۳۶۴ رخ داده و بیشترین رشد- و تقریبا تنها رشد- واردات در سال ۱۳۶۲ بوده است. جمع واردات در دوران ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۸ چیزی حدود ۹۶۲۶۶ میلیون دلار بوده و این به آن معناست که میانگین واردات در این دوران سالانه حدود ۱۲۰۳۳ میلیون دلار بوده است.
دولت هاشمی: دولت اول صعود، دولت دوم سقوط
سال ۱۳۶۸ سال آغاز به کار دولت هاشمی است که به دولت سازندگی شهرت یافت. هشت سال جنگ تحمیلی به پایان رسیده و دیگر چشم مردم به آسمان و پرندههای جنگنده دشمن نگران نیست، نوبت سازندگی رسیده است.
اگرچه با نگاهی به دوران سخت و ناگوار اقتصادی جنگ تحمیلی بسیاری بر آنند که در دولت هاشمی تجملگرایی و توجه به مصرف و واردات کالا از کشورهای امپریالیسم رو به فزونی گذاشته است اما توجه داشته باشید که در مقابل افزایش ۵/۹۸ درصدی شش سال کار احمدینژاد در برابر هشت سال کار خاتمی، واردات در دوران هشت ساله هاشمیرفسنجانی در برابر دوران هشت ساله دولت سالهای ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۸ که تقریبا در آن وارداتی به کشور وجود نداشته تنها ۵۵ درصد افزایش داشته است! از سوی دیگر میانگین درصد رشد واردات کشورمان در سال دولت سازندگی ۱۳ درصد بوده است که رقم بالایی به نظر نمیرسد. سال ۱۳۷۰، شاهد بیشترین رشد واردات در دوران سازندگی هستیم و در سالهای ۱۳۷۲ و ۱۳۷۳ شاهد کاهش واردات نیز هستیم.
۱۲ مردادماه سال ۱۳۶۸، هاشمی رفسنجانی رسما دولت را تحویل میگیرد. در این سال مجموعا ۱۲۸۰۷ میلیون دلار کالا به کشور وارد میشود که در مقایسه با سال قبل بیش از ۵۶ درصد رشد نشان میدهد. در سال بعد، یعنی دومین سال دولت سازندگی با بیش از ۴۶ درصد افزایش، ارزش کل واردات کشورمان به ۱۸۷۲۲ میلیون دلار میرسد.
سال ۱۳۷۰ بیشترین رشد واردات در دوران هاشمی به چشم میخورد حدود ۵/۸۵ درصد افزایش واردات به کشور، ارزش کل واردات را به ۲۹۶۷۷ میلیون دلار میرساند.
سال ۱۳۷۱، درصد رشد ناچیز و کمتر از یک درصد است و تقریبا رقم سال قبل تثبیت میشود در این سال ارزش واردات کشورمان برابر ۲۹۸۷۰ میلیون دلار بوده است.
در سال ۱۳۷۲ که هاشمی برای بار دوم رییسجمهور ایران میشود برای اولینبار در دوران وی کاهش حدود ۳۳ درصدی واردات به چشم میخورد. در این سال ارزش کل وارداتمان ۲۰۰۳۷ میلیون دلار ثبت شده است. در سال بعدی یعنی ۱۳۷۳، بازهم روند کاهش واردات با شیب تندتری ادامه مییابد و با بیش از ۴۲ درصد به ۱۱۵۷۰ میلیون دلار میرسد.
سال ۱۳۷۴، واردات رشد ۵/۴ درصدی دارد اما باز هم ارزش به دوران اول ریاستجمهوری هاشمی نمیرسد، کل وارداتمان در این سال برابر ۱۲۰۸۲ میلیون دلار بوده است.
سال ۱۳۷۵، دیگر اواخر عمر ریاست جمهوری هاشمی است که واردات باز هم رشد حدود ۲۰ درصدی را تجربه میکند و به ۱۴۴۶۷ میلیون دلار میرسد، هنوز هم تا رسیدن به ارزش واردات در سالهای دوران نخست ریاستجمهوری هاشمی راه درازی باقی مانده است.
خاتمی: دوران اعتدال وارداتی
اگر دور نخست ریاستجمهوری هاشمی دوران رشد واردات و دور دوم آن، دوران کاهش واردات باشد در دوران اصلاحات درست برعکس این موضوع مشاهده میشود. در دوران سیدمحمد خاتمی، واردات تغییر چندانی با دوران قبل نمیکند و این مجموع ماجراست. در واقع در فاصله سالهای ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۴ اگرچه واردات افت و خیز زیادی داشته اما مجموعا در این هشت سال تنها ۸۲/۲ درصد رشد واردات به چشم میخورد. متوسط رشد واردات سالانه در دوران خاتمی برابر ۱۳ درصد است. در این دوران مجموعا ۱۵۳۴۴۵ میلیون دلار کالا به کشورمان وارد شده است.
بیشترین کاهش واردات در دوران خاتمی در سال ۱۳۷۸ به چشم میخورد و بیشترین رشد واردات در سال ۱۳۸۳ مشاهده میشود. در مردادماه ۱۳۷۶، خاتمی رسما دولت را تحویل میگیرد. در این اولین سال دولت واردات کشورمان با نزدیک به شش درصد کاهش به ۱۳۶۳۳ میلیون دلار میرسد. در سال ۱۳۷۷ رشد نیم درصدی مشاهده میشود و باید گفت رقم سال قبل در ۱۳۷۰۸ میلیون دلار تثبیت شده است. ۱۳۷۸ میرسد تا بیشترین کاهش واردات در دوران اصلاحات رقم بخورد، واردات کشورمان با نزدیک به ۵/۱۲ درصد کاهش به ۱۱۹۷۲ میلیون دلار میرسد.
سال ۱۳۷۹، آخرین سال اولین دولت اصلاحات است در این سال با بیش از ۱۰ درصد افزایش واردات کشورمان به بیش از ۱۳۱۸۶ میلیون دلار میرسد. سال ۱۳۸۰، سیدمحمد خاتمی برای دومین بار رییسجمهور ایران میشود، در این سال واردات رشد ۵/۳۰ درصدی دارد و به ۱۷۱۹۸ میلیون دلار میرسد.در سال بعد، بازهم رشد واردات را شاهد هستیم با ۵/۲۶ درصد، عدد واردات به کشورمان به ۲۱۷۶۱ میلیون دلار میرسد. در سال ۱۳۸۲ واردات ایران بیش از ۲۲ درصد رشد دارد و به ۲۶۵۹۷ میلیون دلار میرسد. در سال ۸۳، یعنی آخرین سال کار دولت اصلاحات، واردات با ۳۳ درصد افزایش، آخرین رشد خود در دوران اصلاحات را تجربه و به ۳۵۳۸۸ میلیون دلار میرسد.
۱۳۸۴: احمدینژاد صاحب رتبه برتر
احمدینژاد تنها در شش سال به این رتبه حیرتآور در مقابل دولتهای ۸ ساله دیگر دست یافته و اگر دو سال دیگر بگذرد، یقینا رتبه خارقالعادهتری را به نام خود ثبت خواهد کرد.
به هر تقدیر احمدینژاد طی تنها شش سال تکیه بر صندلی ریاست هیات دولت، توانسته واردات ایران را بیش از ۸/۹۸ درصد و نزدیک به صددرصد در مقایسه با دولت هشت ساله خاتمی افزایش دهد.
این رشد حتی در دولت هاشمی رفسنجانی که معتقد به اقتصاد آزاد بوده و همواره از سوی هواداران دولت به افزایش تجملگرایی متهم میشود نیز مشاهده نشده، در واقع دولتی آنچنان معتقد به اقتصاد آزاد پس از دولتی به شدت چپ (از نظر اقتصادی) تنها ۵۰ درصد رشد واردات داشته، این در حالی است که احمدینژاد معتقد به جلوگیری از مصرفگرایی و مقابله با غرب امپریالیسم و… در شش سال ریاست دولت واردات را نزدیک به صددرصد افزایش داده است.
ارزش واردات کمتر از شش سال دولت احمدینژاد برابر ۴۶/۱۰۵۵۴۹ میلیون دلار است که تقریبا دو برابر تمام سال دولت خاتمی، ۵/۲ برابر دولت هاشمی و سه برابر دولت ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۸ است.
واردات طی این شش سال بهجز کاهش جزیی سال ۱۳۸۸، همواره رشد داشته است. در سال ۱۳۸۴، واردات به کشورمان با حدود ۱۱ درصد افزایش به ۳۹۲۴۷ میلیون دلار میرسد.
در سال ۱۳۸۵ واردات حدود شش درصد رشد دارد و به ۴۱۷۲۲ میرسد. در سال ۱۳۸۶، شاهد بیشترین رشد سالانه در دولت احمدینژاد هستیم، با ۱۶ درصد افزایش، ارزش واردات به کشورمان به ۴۸۴۳۸ میلیون دلار میرسد.
در سال ۱۳۸۷، با ۵/۱۵ درصد افزایش، ارزش وارداتمان به ۵۶۰۴۲ میلیون دلار میرسد . در سال ۱۳۸۸، نوبت به دومین دور ریاست احمدینژاد میرسد، در این سال واردات کاهش جزیی دو درصدی دارد تا به ۵۴۷۹۲ میلیون دلار برسد اما از فروردین تا اسفندماه ۱۳۸۹، این کاهش به خوبی جبران میشود و در این ماه، حدود ۵/۱۶ درصد افزایش داشته تا به ۶۴۳۶۴ میلیون دلار برسد.
طی سه دهه گذشته، مجموعا ۷۰۳ میلیارد و ۵۵۰ میلیون و ۶۷۱ هزار و یکصد دلار کالا به کشورمان وارد شده است. میانگین ارزش واردات سالانه در ۵/۷ دولت مورد بررسی در اینجا ۲۳ میلیارد و ۴۵۱ میلیون و ۶۸۹ هزار دلار بوده است. از سویی، بررسیها نشان میدهد، میانگین رشد سالانه واردات در ایران برابر ۵۲/۸ درصد بوده است.
نگاهی به ارزش واردات طی مدت مذکور نشان میدهد در دوران شش ساله احمدینژاد ارزش واردات با بیش از ۳۰۵ میلیارد و ۱۸۷ میلیون دلار به تنهایی تقریبا با ارزش واردات تمام سه دولت هشت ساله دیگر برابری میکند.
به بیانی ارزش واردات در این شش سال برابر با ۴۳ درصد ارزش کل واردات ایران از ابتدای دهه ۶۰ تاکنون است. دولت خاتمی با ۲۲ درصد، دولت هاشمی با ۲۱ درصد و دولت ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۸ با ۱۴ درصد در رتبههای بعدی قرار دارند.
کجای اقتصاد رتبه ۱۷ را داریم؟
در برنامه زنده تلویزیونی دکتر احمدینژاد همچنین درباره برنامههای دولت برای تحقق سند چشمانداز و جهاد اقتصادی اظهار داشت: برنامه دولت بسیار گسترده است. در بخش اقتصاد بهطور خاص باید گفت اقتصاد کشور باید به سمت یک اقتصاد ملی، منضبط، روزآمد و کارآمد برود که این مهم به دست اهالی اقتصاد ممکن است و خوشبختانه حرکت در این سمت سریع است ضمن اینکه از نظر اقتصادی باید به تراز شایسته ایران برسیم. در حال حاضر از نظر اقتصادی در جهان در رتبه ۱۷ قرار داریم و هدفگذاری دولت رسیدن به رتبه زیر ۱۲ است.
آقای احمدینژاد مشخص نکرده که این «از نظر اقتصادی» دقیقا ناظر به کدام فصل اقتصاد است! چراکه آمارهای بین المللی در بخشهایی نظیر نرخ رشد واقعی تولید ناخالص داخلی، میزان تولید ناخالص داخلی، تورم و… حکایت از جایگاهی دیگر دارد. بانک جهانی میگوید کشور ما ایران در سال ۲۰۱۰ میلادی با GDP برابر ۳۵۷۲۰۰ میلیون دلار در جایگاه ۲۹ از بین ۱۹۰ کشور جهان قرار دارد. در همین سال براساس اعلام بانک جهانی در بین ۱۸۳ کشور جهان ما با رشد واقعی تولید ناخالص داخلی ۰۲۹/۱ درصد در رتبه ۱۵۱ ایستادیم!
مجمع جهانی اقتصاد نیز صبح سهشنبه ایران را از نظر شاخص توانایی حفاظت از سرمایهگذاری در رده ۱۳۱ در میان ۱۴۲ کشور جهان قرار داد.این مجمع کشورها را از نظر تهدید فعالیتهای اقتصادی از سوی تروریسم رتبهبندی کرده که اقتصاد ایران از نظر شاخص هزینههای اقتصادی تحمیلی ناشی از این مقوله در رده ۱۰۹ قرار داده شده است.
همچنین سوم مهرماه نیز صندوق بینالمللی پول پیشبینی کرد ایران از نظر رشد اقتصادی بین ۱۶۱ کشور در حال توسعه در سالجاری میلادی رتبه ۱۱۰ را بهدست بیاورد و از نظر تورم پس از بلاروس و ونزوئلا سوم شود (رتبه سوم ایران در تورم و ۱۱۰ در رشد اقتصادی بین ۱۶۱ کشور درحال توسعه جهان، فارس، شماره خبر: ۱۳۹۰۰۶۳۰۰۰۱۱۰۸). با این اوصاف مشخص نیست منظور دکتر احمدینژاد از جایگاه ۱۷ دقیقا کدام بخش اقتصاد بوده است.
———————–
این مطلب در روزنامه جهان صنعت مورخ ۱۴ مهرماه ۱۳۹۰ در صفحات: ۱-۱۴-۱۵ منتشر شد.