خانه > مطالب اصلی > داستان کهنه سرمایه دار زالو صفت

داستان کهنه سرمایه دار زالو صفت

روز گذشته آقای دکتر پژویان در برنامه تلوزیونی سیمای حاضر و با هرمز شجاعی مهر، در مورد هدفمندی یارانه ها و ادله مجریان برای اجرای آن سخن می گفت.

مجری برنامه به دفعات از تجار و ملاک ها و ثروتمندانی می گفت که حق سایر مردم (از محل یارانه ها) را می خورند و با این استدلال پیش می رفت که این طرح قرار است دست آنها را از این یارانه ها قطع کند.

جالب آنجا که مثالی که این مجری و مجریان همتراز وی میزنند غالبا «ماشین های آخرین مدل در پارکینگ» است. از مجری که در برنامه ای عامه پسند صحبت می کند انتظاری نیست، اما ای کاش آقای پژویان جای ادامه بحث وی، در این خصوص روشنگری می کردند.

گیریم، عده ای ثروتمند شکم گنده زالو صفت در ایران نشستند و چندین ماشین آخرین مدل هم در پاکینگ دارند، آیا هدفمندی یارانه های فقط قرار است سراغ این قشر برود، خب فاتحه چنین طرحی را از همین حالا بخوانید.

هر کسی هر قدر هم ثروتمند باشد، به گمان نگارنده ماهانه بیشتر از ۱۰۰۰ لیتر که بنزین مصرف نمی کند! حالا از این ۱۰۰۰ لیتر بنزین، حدودا ۷۵ درصد را دولت ارانه بدهد، یعنی یارانه دولت به این قشر، از محل «ماشین های آخرین مدل در پارکینگ» که ظاهرا خار چشم بعضی هاست، نهایتا ماهانه ۳۰۰ هزار تومان خواهد شد. یعنی یک خانواده ثروتمند زالو صفت ۴ نفره، نهایتا ۳۰۰ هزار تومان با ماشین های آخرین مدلشان از این  بیت المال مصرف می کنند.

اگر بحث حذف یا هدفمندی یارانه ها در دستور کار نظام اقتصادی کشور قرار گرفته است، که این را هر دانشجوی ترم اولی علوم انسانی می داند، که چنین طرحی، بیشتر از آنکه با نگاه چپ گرایانه هماهنگی داشته باشد، از نوعی نگاه با شالوده تفکر اقتصاد آزاد و لیبرالیستی سرچشمه گرفته است.

حالا جالب است، طرحی که خود مشروعیتش را از تفکر لیبرالیستی و بازار آزاد و سرمایه داری اخذ کرده است، با توجیهات سویالیستی و کمونیستی و تنگ نظرانه ای این چنین، قرار است اجرا شود؛ بعد هم سوال می شود که چرا در ایران عموما طرح ها با هدف هایی که برایشان در نظر گرفته شده در عمل ۱۸۰ درجه متفاوت است!

البته ممکن است، دل کارگر بدبختی که نظام مالی غلط و بیمار ایران در چند ساله گذشته و تورم افسار گسیخته، خانه اش را ویران کرده، با این استدلال های عوام گرایانه و پوپولیستی (در همانجا هم که محل بحث هست، یعنی سیمای خانواده و اجرای هرمز شجاعی مهر) کمی خنک شود، اما به چه قیمتی؟ ایا هر چه دلشنشین بود، لزوما کارکرد هم خواهد داشت؟

یقین بدانید، کارشناسان برنامه های این چنینی، از نگارنده کم سواد این سطور، بیشتر می فهمند، پس تعمدی در کار است. تعمدی برای شکل دادن به یک نوع طرز فکر.

خدا این فاصله طبقاتی و طبقه و تنفری که در حال ایجاد شدن بین طبقات جامعه ماست را از برخی مسئولان نگیرد! صرفنظر از اینکه این استدلال درست است یا خیر و اینکه مگر تاجر و ملاک چقدر می تواتند از یارانه ها استفاده کند و… بحث اقتصادی را کنار بگذاریم، به چه بهایی، از این فاصله طبقاتی و این نگاه پایین به بالا، برای توجیه عملکردها استفاده می کنند. این در واقع نوعی مشروعیت دادن به این تفکر است.

در حالی که اخلاق ایرانی و شرع اسلامی و احادیث ائمه اطهار، مدام ما را به دوری از حسادت، چشم داشتن به دارایی و مواهبی که دیگران از آن به طور مشروع برخوردار شدند و… توصیه شده است و به نظر توصیه های مترقی و به جایی نیز هستند، در رسانه ملی ما، عملا، این نوع نگاه تبلیغ می شود.

کسی نمی گوید، مگر ۸۰ هزار تومان یارانه برای هر نفر، به ثروتمندی که ماهانه چند ده میلیون تومان درآمد دارد، چه سودی می رساند که گرفتنش او را بی بهره کند و اصلا مگر این قشر در جامعه ما چند نفر هستند؟

مگر تکلیف مفاسد اقتصادی، وام های میلیاردی، مافیای نفتی و سیگاری و … مشخص شده که حالا به یارانه های ۸۰ هزار تومانی برسیم.

مدام گفته می شود اینها چند ده سال است دارند می خورند، می خورند، می خورند… خب مگر از این محل اینها چقدر توانستند بخورند، به گفته مسئولان کارگروه تحول که نهایتا هر نفر ۸۰ هزار تومان می تواند بخورد، یعنی همه ثروت، ثروتمندان، از محل بنزین یارانه ای و گاز و برق تامین شده است.

ممکن است اجرای این طرح، بتواند در کوتاه مدت به داد اقتصاد بیاید، اما تاثیر این نوع تبلیغات که از رسانه ای چون رسانه ملی و در سخنرانی ها و… تبلیغ و ترویج داده می شود، به سادگی از بین نخواهد رفت!

شما را بخدا، برای صاف کردن ابروی این شازده اقتصاد، دهن و بینی و فک ته مانده های فرهنگ اصیلمان را کج و کوله نکنید.