سرمایه گذاری به ارزش حقوق ۵۰ میلیون ماه یک کارمند

22 ژوئن 2011 بدون دیدگاه

احمد قلعه بانی مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران  گفته است در سال گذشته با همکاری پیمانکاران داخلی و مشارکت مردم بیش از ۲۰ میلیارد دلار در پروژه های صنعت نفت سرمایه جذب شده است.

این پول برابر یارانه نقدی ۵۵۲ میلیون نفر ایرانی، خون بهای شهری به جمعیت ساری و حقوق حدود ۵۰ میلیون ماه یک کارمند است.

۲۰ میلیارد دلار، با دلار ۱۲۴۲ تومانی، برابر ۲۴ هزار و ۸۴۰ میلیارد تومان است. با این پول می توان ۵۴۲ هزار و ۱۲۱ کیلوگرم(بیش از نیم تن) طلای ۱۸ عیار در بازار تهران خریداری کرد.

اگر قیمت یک آپارتمان در منطقه متوسط تهران ۱۲۰ میلیون تومان در نظر گرفته شود، این یعنی با پولی که در صنعت نفت سرمایه گذاری شده است، می توان ۲۰۷ هزار اپارتمان در تهران خریداری کرد.

اگر حقوق متوسط ماهانه یک کارمند را ۵۰۰ هزارتومان در نظر بگیریم، رقم سرمایه گذاری در صنعت نفت، برابر با حقوق ۴۹میلیون و ۶۸۰هزار ماه یک کارمند است!!

طول هر اسکناس درشت حدودا ۱۷ سانتی متر است،اگر این پول را به درشت ترین اسکناس موجود، یعنی ۱۰ هزارتومانی تبدیل کنیم، با آن می توان حدودا ۱۶۱ بار فاصله چابهار(جنوبی ترین شهر کشور) تا ارومیه(در شمالشرق) ایران را اسکناس چید.

این پول یعنی  ۲۴ میلیون و ۸۴۰ بسته اسکناس هزار تومانی، اگر هر بسته صدتایی اسکناس ۱٫۵ سانتی متر قطر داشته باشد، یعنی با این پول می توان، ۸ هزار و ۵۶۵ ستون از بسته های اسکناس از زمین تا نوک برج میلاد چید.

دیه سال ۹۰، فعلا ۹۰ میلیون تومان اعلام شده است، این یعنی ارزش سرمایه گذاری در صنعت نفت، برای سال ۱۳۸۹، برابر خون بهای ۲۷۶ هزار نفر است. کل جمعیت شهر ساری، مرکز استان مازندران ۲۵۹ هزار نفر است!

یارانه نقدی الان برای هر نفر ایرانی ماهانه ۴۵ هزار تومان است. رقم سرمایه گذاری در صنعت نفت، در سال ۸۹، برابر یارانه نقدی ۵۵۲ میلیون نفر است.

——————–

این مطلب در روزنامه اعتماد مورخ اول تیرماه ۱۳۹۰، صفحه اخر منتشر شد

رپورتاژ آگهی برای جن و جن شناسی در کیهان؟

10 ژوئن 2011 بدون دیدگاه

امروز سری زدم به آگهی نامه کیهان و با یک صفحه کامل در مورد جن و علوم غریبه و ارتباط با ارواح و مثلث برمودا و جزیره خضراء و برخی مسائل مشابه و… مواجه شدم.

بی شک مسائلی چون “جزیره خضراء” یا “مثلث برمودا” هرگز توسط مراجع و علما تایید نشده، یا اگر شده بنده حقیر خبر ندارم.

بیش از همه اما، اگهی فروش کتاب نوستراداموس، که به اعتقاد برخی نویسندگان وطنی، چون عبدالله شهبازی”صهیونیست و صهیونیست زاده” هم هست و دست کم داخلی و مسلمان نیست در بین این صفحه آگهی جلب توجه می کرد.

11111-22222

تخطئه تون نمیکنم اگر مثل من تعجب کنید!

روزنامه کیهان یکی از اصلی ترین منتقدان رواج بحث جن و جن گیری  و ارتباط با ارواح و… بود. در وقایع اخیر، شاید در کنار جوان رهبری جریان مطبوعاتی علیه جریان انحرافی که به برخی خرافات متوسل شده بودند را در دست داشت.

Untitled-3

امروز چیزی دیدم که فوق العاده تعجب آور بود.

همه ما کیهان می خوانیم، بیشتر به خاطر سرمقاله ها و اخبار ویژه، اما امروز سری زدم به آگهی نامه کیهان و با یک صفحه کامل در مورد جن و علوم غریبه و ارتباط با ارواح و مثلث برمودا و جزیره خضراء و برخی مسائل مشابه و… مواجه شدم.

Untitled-4

گشتم تا بگردم، شاید در بین مالفان و نویسندگان، عنوانی مثل “ایت الله” یا “حجت الاسلام” پیدا کنم که بگم: خب… مسائل تخصصی مذهبی بوده و نویسنده هم متخصص، اما چنین چیزی ندیدم، شاید هم سواد و آگاهی من قد نمیده.

Untitled-1

بی شک مسائلی چون “جزیره خضراء” یا “مثلث برمودا” هرگز توسط مراجع و علما تایید نشده، یا اگر شده بنده حقیر خبر ندارم.

بیش از همه اما، اگهی فروش کتاب نوستراداموس، که به اعتقاد برخی نویسندگان وطنی، چون عبدالله شهبازی”صهیونیست و صهیونیست زاده” هم هست و دست کم داخلی و مسلمان نیست در بین این صفحه آگهی جلب توجه می کرد.

Untitled-2

از انصاف خارج نشیم، گمان نکنم تحریریه در آگهی نامه کیهان، مثل همه روزنامه ها دخیل باشه، اما کاش آگهی ها هم شباهتی به خط مشی روزنامه داشته باشه.

مگر نه اینکه روزنامه همشهری چند روز به خاطر یک کادر اگهی که در آن به اعتقادت رامین، معبد بهایت چاپ شده بود توقیف شد؟

—————-

پی نوشت: تاریخ روزنامه برای پنجشنبه – ۱۹ خرداد ۱۳۹۰ است، صفحه یازدهم آگهی نامه کیهان است. متاسفانه اسکنر کوچک بود و عجله هم داشتم نتونستم خوب اسکن کنم، به بزرگی خودتون ببخشید.

برای حفظ آبروی کشورمان در اوپک زمانی نمانده

6 ژوئن 2011 بدون دیدگاه

با عزل نابهنگام وزیر نفت ایران، فرصت اتفاقی که در اختیار ایران برای ریاست اوپک پیش آمده بود از دست رفت. حالا با توجه به قانون، باید لا اقل به اندازه ۳ دور ریاست جمهوری صبر کنیم، تا فرصتی که با اقدام دکتر احمدی‌نژاد از دست رفت، بار دیگر بدست آید.

جالب آنکه برخی هوادارن دوآتشه دولت گویا باور ندارند اوپک سازمانی فراملی به شمار می‌رود و نمی‌توان در آن مثل ایران، قوانین را دور زد!

دو روز دیگر نشست اوپک شروع می‌شود و این در حالیست که هنوز وزیر نفت ایران مشخص نیست. قاعدتا باید با ریاست اوپک خداحافظی کنیم. قرار بود این نشست هجدهم خرداد به ریاست ایران در وین برگزار شود.

اگرچه ایران طبق قوانین جاری اوپک می‌تواند در این نشست حضور داشته باشد، اما واقعیت آن است که این حضور به معنای ریاست نیست و تنها کسی که می‌تواند از سوی جمهوری اسلامی ایران، نقش رئیس را در این جلسه بازی کند شخص «وزیر نفت» است.

حال اگر نماینده، شخص رئیس جمهور، سرپرست و… یا هر کس دیگری به جای وزیر نفت به این اجلاس فرستاده شود، وی حضوری تشریفاتی خواهد داشت و پس از قرائت متن سخنرانی ده دقیقه‌ای که برای او نوشته شده است «باید» جلسه را ترک کند.

این اتفاق زیاد رایج نیست، کشورهای عضو اوپک سعی می‌کنند لااقل در این فرصت که لااقل هر ده سال یکبار در اختیار ایشان قرار می‌گیرد، تغییراتی نداشته باشند.

اما قبلا هم اتفاق مشابهی افتاده بود، آنهم برای کشور دوست و برادر، ونزوئلا و رئیس جمهور مادام العمر آن، آقای هوگو چاوز، که از قضا از دوستان بین المللی دکتر احمدی‌نژاد هم هست. ایشان در آن جلسه به جای وزیر خود شرکت کرد و پس از قرائت سخنرانی ده دقیقه‌ای (عملی که علاقه زیادی به آن دارد) با احترام جلسه را ترک کرد، چراکه اوپک مثل کشور سیاتمداران نیست و از قوانین خود پیروی می‌کند.

ایران چگونه و رئیس کجای اوپک شده است؟

هرچند رسانه‌های حامی آقای احمدی‌نژاد در تلاشند تا ریاست ایران بر کنفرانس اوپک را دستاوردی عظیم برای دولت معرفی کنند، اما در واقع این دستاورد ربطی به ایران و دولت ایران ندارد. اگر دستاوردی وجود داشته باشد، بی‌شک رسانه‌ها آن را صادقانه مطرح خواهند کرد، اما واقعیت این است که در این ریاست تشریفاتی، نه دولت به ریاست دکتر احمدی‌نژاد، بلکه هیچ کس نقشی نداشته.

در سال‌های قبل ریاست کنفرانس اوپک انتخابی بود و اگر در آن شرایط دولتی ریاست را بدست می‌آورد، می‌توانست از «پز پیروزی در آن انتخابات» نیز سود ببرد، اما از چهار سال قبل، ریاست اوپک الفبایی شده است. ایران نیز به واسطه نامش اکنون ریاست کنفرانس را برعهده دارد.

تصور «بدست آوردن» ریاست کنفرانس اوپک با این قانون، شبیه آن است که دانش آموزی که نام خانوادگی وی با «الف» آغاز می‌شود، مدعی باشد که خود نام خود را در رقابت با سایر همکلاسی‌ها اول فهرست حضور و غیاب ثبت کرده است!

از چهار سال قبل تا کنون به ترتیب کشور‌ها: الجزایر، اندونزی و آنگولا، ریاست کنفرانس اوپک را به واسطه نامشان بر عهده گرفتند و بعد نوبت ایران شد.

درست در نوبت ایران هم، آقای دکتر احمدی‌نژاد وزیر نفت ایران، تنها شخصی که می‌تواند جلسه ۱۸ خرداد اداره کند را برکنار کرد!

نفر بعدی نیز نماینده عراق است و اگر کسی جز وزیر نفت ایران، حتی با رتبه وشان بالا‌تر (مثل رئیس دولت) در آن جلسه شرکت کند، فقط حق دارد سخنرانی نوشته شده ده دقیقه‌ای را قرائت و بعد محترمانه از جلسه خارج خواهد شد (مثل آقای هوگوچاوز) چه کسی به جای وزیر نفت ایران از این فرصت استفاده خواهد کرد؟ مشخصا نفر بعدی، یعنی نماینده کشور عراق که قرار است سال بعد، بر اساس حروف الفبا ریاست کنفرانس اوپک را بر عهده داشته باشد.

ذکر این نکته نیز به جاست که ریاست بر کنفرانس اوپک، به معنای داشتن نقشی تعیین کننده در این سازمان نیست. رئیس کنفرانس هیچ شغل یا مسئولیت مشخصی ندارد، او ابتدا سخنرانی می‌کند و بعد وظیفه هماهنگی و اداره جلسه پس از خروج خبرنگاران (که بعد از سخنرانی ده دقیقه‌ای است) را بر عهده دارد. البته، به لحاظ تشریفاتی، این یک موقعیت خاص است که ایران می‌توانست از آن بهره برداری کند.

نماینده یا سرپرست وزارت نفت در جلسه چه نقشی خواهد داشت
بی‌شک اوپک، چه دکتر احمدی‌نژاد برای جلسه در این نشست حضور داشته باشد، چه نماینده (چیزی شبیه به آقای علی آبادی یا آقای حسینی) به این جلسه فرستاده شود، او را از جلسه بیرون نخواهند کرد.
چه احمدی‌نژاد و چه نماینده، فقط می‌توانند آن سخنرانی ده دقیقه‌ای را داشته باشند و بعد باید جلسه به عنوان مهمانی افتخاری، کنار میز بنشینند یا مثل خبرنگاران جلسه را ترک کنند. چراکه طبق قوانین، در صورت نبودن، مرگ، عدم گرفتن رای اعتماد وزیر کشوری از پارلمان و… ریاست کنفرانس به رئیس جایگزین که در ایینجا عراق است خواهد رسید.

حضور احمدی‌نژاد در این جلسه، در حالی که سایر کشور‌ها، وزیر نفت خود را در جلسه شرکت دادند، دونشان ایران خواهد بود و اگر نماینده فرستاده شود، چون نماینده یا سرپرست در کسوت وزیر نفت به جلسه نمی‌رود، عملا جز قرائت متن سخنرانی که آن هم نوشته شده و ایران در تهیه آن نقشی ندارد کار دیگری نمی‌تواند انجام دهد.
ضمن اینکه، عزل وزیر نفت درست در این زمان، تاکنون نیز موجب حیرت سایر کشور‌ها شده است!

ایران و ایفای نقش در اوپک

اوپک هم اکنون یازده عضو دارد. کشورهایی در حال توسعه که اقتصادشان بیشتر وابسته به درآمد نفت است. دلیل عمده تشکیل اوپک دستیابی به شرایط و تصمیمات یکسان و ایجاد موازنه در بازار جهانی نفت بود. نیاز به همکاری جدی‌تر میان کشورهای تولید‌کننده نفت از زمانی احساس شد که در سال ۱۹۵۹ شرکت‌های نفتی بطور خودسرانه‌ای قیمت نفت خام ونزوئلا را ۵ تا ۲۵ سنت و نفت خاورمیانه را ۱۸ سنت در هر بشکه کاهش دادند. آگوست سال ۱۹۶۰ بهای نفت خام خاورمیانه به یکباره ۱۰ تا ۱۴ سنت در هر بشکه کاهش یافت. یک ماه بعد، دولتمردان عراقی، هیئت‌های عالی رتبه‌ کشورهای ایران، کویت، عربستان سعودی و ونزوئلا را جهت بحث و تبادل‌نظر پیرامون کاهش یکباره قیمت نفت خام خاورمیانه دعوت کردند.

شرکت‌کنندگان در این کنفرانس فعالیت‌های رسمی اوپک را به عنوان هماهنگ‌کننده کشورهای تولیدکننده نفت، جهت مقابله جدی با وقوع این‌گونه پیشامد‌ها خواستار شدند.

با تشکیل سازمان اوپک سالانه دوبار، وزیران نفت و انرژی کشورهای عضو گردهم می‌آیند تا با بررسی شرایط و تحولات جهانی و تأثیر آن بر روی بازار نفت، در مورد سطح صادرات خود به توافق برسند.

اولین کنفرانس اوپک در سمپتامبر ۱۹۶۱ در بغداد تشکیل شد و بیانیه‌ای در باره خط مشی و اهداف این سازمان را صادر و شرایط لازم برای عضویت در اوپک را تعیین کرد و متعاقب آن در ۲۴ سپتامبر، قرارداد تاسیس اوپک در بغداد، کاراکاس، کویت، ریاض و تهران انتشار یافت.

ایران از بنیانگذاران اوپک به شمار می‌رود و با داشتن منابع نفت و گاز از جمله کشورهای تاثیر گذار به نظر می‌رسد، تنها اقدامات و اظهار نظرهای بین المللی ایران می‌تواند روی قیمت نفت تاثیر بسازیی داشته باشد، علاوه بر دارا بودن ذخائر نفت و گاز، کشورمان در خلیج فارس و تنگه هرمز که گذرگاه نفت کش‌های سایر کشورهای حاشیه خلیج فارس است نیز نقش بازی می‌کند.

در اینجا نگاهی داریم به مقاطعی که در آن ایران در اوپک نقش داشته است.
در دسامبر ۱۹۶۳ پنجمین کنفرانس اوپک تصمیم گرفت که یک کمیته سه نفره از جانب اوپک (از ایران، عراق و عربستان سعودی) مامور مذاکره با کمپانی‌های نفتی در مورد پرداخت‌های حق مالکانه و هزینه‌های بازاریابی شود؛ همچنین مجموعه یکسانی از قوانین نفتی را جمع آوری نماید و به انجام بررسی‌هایی درباره برقراری یک دادگاه عالی در داخل اوپک بمنظور حل و فصل اختلافات مربوط به مسائل نفتی اقدام نماید و طرحی را به منظور تاسیس کمیسیونی در داخل اوپک، برای بررسی دائمی قیمت‌های نفت خام، تهیه کند.

در ژانویه ۱۹۷۱ مذاکرات کمیته سه نفری مرکب از نمایندگان ایران، عراق، عربستان سعودی و ۱۵ کمپانی بین المللی نفتی در تهران درباره اجرای هدف‌های مقرر در قطعنامه ۱۲۰ـXXI انجام شد.
در فوریه‌‌ همان سال بیست و دومین اجلاس (فوق العاده) کنفرانس در تهران تشکیل و تصمیم گرفت هرگاه کمپانی‌های نفتی تمایلی به قبول حداقل شرایط مورد توافق درباره اجرای اهداف قطعنامه ۱۲۰ـXXI نشان ندهند هر یک از کشورهای صادر کننده عضو از منطقه ترمینال‌های خلیج (فارس) از ۱۵ فوریه تدابیر لازم قانونی به منظور اجرای اهداف قطعنامه مذکور وضع نمایند. کنفرانس همچنین حمایت کامل خود را از دولت لیبی به خاطر تضمین منافع مشروع خود ابراز داشت.

در۱۴ فوریه نیز یک موافقتنامه پنج ساله در تهران بین شش کشور عضو اوپک از خلیج (فارس) و ۲۳ کمپانی بین المللی نفتی به امضا رسید (موافقت نامه تهران) که به موجب آن قیمت نفت سبک عربستان به میزان ۲. ۱۸ دلار در بشکه تعیین شد.

در ماه مه ۱۹۷۸، در یک اجلاس غیر رسمی وزیران نفت کمیته استراتژی درازمدت مرکب از نمایندگان الجزایر، ایران، عراق، کویت، عربستان سعودی و ونزوئلا در طائف تشکیل شد تا استراتژی آینده سازمان اوپک و سیاست‌هایی را که این سازمان در میان مدت و درازمدت باید تعقیب نماید، مورد بررسی قرار دهد.

در اکتبر۱۹۸۶ هفتاد و نهمین اجلاس (فوق العاده) کنفرانس در ژنو، با توجه به توافق بر این امر که عرضه اضافی در بازار می‌بایستی هرچه بیشتر کاهش پذیرد تشکیل شد. کنفرانس بر اساس توصیه جمهوری اسلامی ایران تصمیم گرفت که اقدام موقتی اعضاء در زمینه محدودیت میزان تولید با تعدیلاتی مختصر در ماههای نوامبر و دسامبر ۱۹۸۶ تمدید گردد.

در نوامبر ۱۹۹۴ حسین کاظم‌پور اردبیلی، نماینده ایران، به عنوان نایب رئیس نمایندگان اعضا انتخاب شد.
در نوامبر ۱۹۹۵، حسین کاظم‌پور اردبیلی، نماینده ایران به عنوان رئیس نمایندگان اعضای اوپک در سال ۱۹۹۶ انتخاب شد.

ایران و ریاست کنفرانس
اگرچه در کسب ریاست کنفرانس اوپک که به زودی تشکیل خواهد شد، اصولا ایران تلاشی نکرده و حروف الفبا این رتبه را به ایران داده است، اما تاکنون رسانه‌های حامی دولت تمام تلاش خود را برای معرفی این موضوع به عنوان دستاوردی خاص برای دولت مطرح کردند.

گذشته از این، عزل وزیر نفت، عملا کارکرد این موقعیت را دگرگون ساخته است. موقعیتی که می‌توانست به عنوان پزی تشریفاتی برای ایران قلمداد شود، حال می‌رود تا به محلی برای ثبت یک رفتار عجیب و خاص دیگر از سوی دولت ایران، که نماینده مردم ایران د عرصه بین المللی به شمار می‌رود تبدیل شود.

حال هر اقدامی از سوی دولت ایرانف نمی‌تواند اوضاع را به حالت طبیعی بازگرداند، احتمالا مشاوران آقای دکتر احمدی‌نژاد به وی مشاوره نادرست دادند، چراکه او در اخرین سخنرانی تلوزیونی خود، مدعی شد که به جای وزیر نفت نماینده فرستاده خواهد شد و هیچ اتفاقی نیز نخواهد افتاد.

این در حالیست که طبق قوانین حاکم بر اوپک، حسب اتفاق، اتفاق مهمی هم خواهد افتاد. افکار عمومی جهان شاهد خواهند بود، که ریاست کنفرانس، به جای وزیر نفت ایران، به عراق می‌رسد و ایران تنها یک سخنرانی ده دقیقه‌ای که آن را هم خودش ننوشته خواهد خواند و بعد مثل یک می‌ه‌مان افتخاری در کناری خواهد نشست.

در ایین فاصله کم به نظر نمی‌رسد، وزیری به عنوان وزیر نفت، یا وزیر انرزی از پارلمان ایران رای اعتماد کسب کند. اگر شخص احمدی نزاد در جلسه شرکت کند، که دونشان ایران خواهد بود، اگر نمایینده‌ای هم فرستاده شود، نماینده فقط حق قرائت سخنرانی را خواهد داشت.

البته آقای علی آبادی در ایران و زیر سایه دولت نهم و دهم، از شیلات و ورزش تا نفت و… را مدیریت می‌کند، اما باید توجه داشت که کنفرانس اوپک دیگر جلسه هیات دولت نیست و پشتیبانی چون دکتر احمدی‌نژاد د‌تر آنجا اختیارات ندارد.

اگرچه رسانه‌ها موضوع ریاست بر کنفرانس اوپک را بزرگ کردند، با این حال به نظر می‌رسد، این موضوع در مقابل عزل وزیر امور خارجه در هنگام ماموریت، سخنرانی‌های خارجی و… یک تراژدی محسوب نم یشود و مردم ایران اتفاقات بزرگتری را از ایین دست طی این شش سال دیده‌اند.

——————-

این گزارش در سایت فردا نیوز به تاریخ ۱۶خرداد ۱۳۹۰ با کد ۱۵۰۲۲۳ منتشر شد.