بایگانی

بایگانی آوریل

یک دهه تجارت تهران و دمشق

19 آوریل 2011 بدون دیدگاه
برای دیدن صفحه در ابعدا واقعی روی آن کلیک کنید

برای دیدن جدول در ابعاد واقعی روی آن کلیک کنید

————–

این مطلب در روزنامه تهران امروز، مورخ ۲۷ فروردین ۱۳۹۰، در صفحه ۹ به چاپ رسید.

محمد منتظری و ماجرای تسخیر فرودگاه مهرآباد:

13 آوریل 2011 بدون دیدگاه

سفر صادرکنندگان انقلاب به لیبی؛ اسلحه به‌جای گذرنامه

حدود هفتاد، هشتاد نفر از انقلابیون مانند آقای زواره‌ای و افراد زیادی به فرودگاه رفتیم تا به لیبی برویم و با آن کشور ارتباط برقرار کنیم. چون افراد حاضر ویزا و گذرنامه نداشتند شهربانی اجازه این پرواز را نداد. آن زمان شهربانی هنوز فعال بود. اما پس از آن شهید منتظری در فرصت دیگری به لیبی رفت و موفق شد با آن‌ها ارتباط ایجاد کند.

خرداد ۱۳۵۸، منتظری و یارانش در فرودگاه مهرآباد، روایت یکی از همراهان: حدود هفتاد، هشتاد نفر از انقلابیون مانند آقای زواره‌ای و افراد زیادی به فرودگاه رفتیم تا به لیبی برویم و با آن کشور ارتباط برقرار کنیم. چون افراد حاضر ویزا و گذرنامه نداشتند شهربانی اجازه این پرواز را نداد. آن زمان شهربانی هنوز فعال بود. اما پس از آن شهید منتظری در فرصت دیگری به لیبی رفت و موفق شد با آن‌ها ارتباط ایجاد کند.

«.. یعنی ما وقتی که می‌بینیم، شخصیت‌های جالب جامعه از آبراهام لینکن، و محمدعلی جناح، لومومبا و اینان پس از پیروزی بلافاصله از بین می‌روند، یا مثلاً چرا ناصر، نهرو، شاستری، بومدین، سوکارنو، دوگل، پمپیدو، در سن قبل از پیرمردی می‌میرند؟ چه کسی این‌ها را می‌میراند؟ و از آن طرف چطور می‌شود که جاسوسان خطرناک، همه پیرمرد می‌شوند. یعنی در این کشور ما، که علی دشتی و سید ضیاالدین طباطبایی و سید حسن تقی‌زاده از خطرناک‌ترین جاسوس‌های صهیونیست بوده و هستند، چطور می‌شود اینان پیرمرد شده و می‌میرند؟ و در کل صحنه‌ها و جریانات سیاسی از زمان قاجاریه، رضاشاه، محمدرضاشاه، و حالا که علی دشتی است، این‌ها همه نقش داشته‌اند؟…»

صرفنظر از ادله مطرح شده برای «میرانده» شدن این اشخاص، این جمع آوری جالبی به نظر می‌رسد. راست هم هست! باید به این لیست، نام گوینده را نیز اضافه کرد؛ «شهید محمد منتظری» کسی که تقدیرش مبارزه بود. پس از پیروزی انقلاب در ایران، مرحوم تاب نمی‌آورد و دائم می‌خواست انقلاب را به سایر کشور‌ها صادر کند. انقلابیون ایرانی چون همتایان سرخ شرقی ـ که روی بار معنایی و تاثیرات تک تک کلماتشان حساس بودند ـ نبودند. آن‌ها منتظر نمی‌نشستند تا غرب سرمایه‌دار به آن‌ها ـ مثل انقلابیون شرقی ـ اتهام «صدور انقلاب» بزند و بعد در مقام دفاع برآیند. مغرورانه سینه سپر می‌کردند و در مقابل خبرنگاران مشتاق خارجی می‌ایستادند و از «صدور انقلاب» سخن می‌گفتند. محمد منتظری هم شخصیتی بود مثل عزت شاهی، یا شهید عراقی؛ اشخاصی که مدت طولانی از جوانی خود را در سلول و زیر شکنجه گذراندند. اشخاصی که به خاطر این پایبندی به اعتقادات خود تا همیشه تاریخ می‌باید به آنها احترام گذاشت.

پس از انقلاب منتظری کاملا تغییر کرد. به گفته برخی از نزدیکانش به شدت نگران از بین رفتن دستاوردهای انقلاب اسلامی بود و ملیت را «کشک» می‌خواند! (مصاحبه محمد منتظری با خبرنگاران داخلی و خارجی در هتل اینترکنتیننتال در تاریخ ۲۲ مرداد ۵۸) طبیعتا پس از هر انقلابی گروه‌ها به دنبال قبضه کردن قدرت و ایفای نقش در صحنه سیاسی کشور هستند. در این راه رفاقت‌ها و ائتلاف‌ها و البته دشمنی‌هایی هم رخ می‌دهد. «عطش خدمت» برخی را وا می‌دارد که به زعم خود برای کشورشان یا خلقی که نمایندگی‌اش را برعهده دارند ـ بدور از نگاه ملیت گرایانه ـ کاری انجام دهند. دشمنان اینجا بیکار نمی‌نشینند و اقدامات آن‌ها را زیر سوال می‌برند. این نگاه کوتاهی است به مقطع کوتاهی از زندگی «محمد منتظری»؛ کسی که پدرش که آن روز‌ها عنوان «فقیه عالی قدر» را یدک می‌کشید از مردم به خاطر افعال وی عذرخواهی کرده و رفتارهای وی را ناشی از فشارهای روانی، حاصل از حبس‌های طولانی و شکنجه‌های سنگین ساواک دانسته بود.

در بحبوحه پیروزی انقلاب و در اواخر دهه ۵۰، عده‌ای از انقلابیون تصمیم می‌گیرند انقلاب را صادر کنند و به کمک سایر انقلابیون جهان بشتابند. در این میان نیز با انگیزه قدرتمندی که داشتند، به برخی مناسبات و سلسله مراتب توجه نمی‌کردند. یکی از مدافعان صدور انقلاب که در مقابل دولت موقت ایستاده بود «محمد منتظری» نام داشت.

ماجرای تسخیر فرودگاه

۲۰ خرداد ۱۳۵۸ نیمه شب، فرودگاه مهرآباد آبستن اتفاقات مهمی بود. (بنابر ادعای روزنامه آیندگان) ۵۵۰ نفر وارد فرودگاه شده بودند و قصد داشتند بدون پاسپورت از کشور خارج شوند. برخی منابع مخالف محمد منتظری موضوع را به نقل از پلیس فرودگاه اینچنین نقل می‌کند: این اشخاص که دسته جمعی برای شرکت در جشن استقلال کشور لیبی جمع شده بودند ویزای عبور از کشور ثالث و برخی حتی گذرنامه نداشتند. تعدادی تبعه بحرین و نقاط دیگر بودند و شماری می‌خواستند با تیر و تفنگ سوار هواپیما شوند. (روزنامه آیندگان، ۲۱ خرداد ۱۳۵۸) نام حسن آیت و چند تن دیگر به عنوان سر دسته این گروه به چشم می‌خورد. محمد قائد در این باره در داستان آیندگان معتقد است که نام “محمد منتظری” در کنار نامی چون “حسن آیت” تازگی داشت. محمد منتظری در این گروه نقش سخنگو را ایفا می‌کرد.

دعایی اما مسلح نبودن منتظری را رد می‌کند. وی می‌گوید لیبی به خاطر ربودن امام موسی صدر در ایران پایگاه خود را از دست داده بود و قصد داشت مفری پیدا کند و در این زمینه از محمد منتظری استفاده کرده است. حجت الاسلام دعایی می‌گوید منتظری یکبار هواپیما را مسلحانه مجبور به پرواز کرده است و در اتفاقی مشابه با تحصن به صورت مسلحانه در وزارت امور خارجه ویزا گرفته است!

دعایی اما مسلح نبودن منتظری را رد می‌کند. وی می‌گوید لیبی به خاطر ربودن امام موسی صدر در ایران پایگاه خود را از دست داده بود و قصد داشت مفری پیدا کند و در این زمینه از محمد منتظری استفاده کرده است. حجت الاسلام دعایی می‌گوید منتظری یکبار هواپیما را مسلحانه مجبور به پرواز کرده است و در اتفاقی مشابه با تحصن به صورت مسلحانه در وزارت امور خارجه ویزا گرفته است!

ماجرا وقتی اوج پیدا کرد که بار دیگر وی و همراهانش قصد داشتند با هواپیمایی که از آشیانه هواپیمایی ملی آماده کرده بودند راهی طرابلس شوند، ماموران دولتی در فرودگاه مانع حرکت هواپیما شدند و در حالی که نزدیک بود ماجرا به فاجعه‌ای بینجامد، ماموران شهربانی به دستور مهندس بازرگان هواپیما را محاصره کردند. محمد منتظری و همراهانش – در حدود هشتاد نفر که بدون پاسپورت و اوراق شناسایی قصد سفر داشتند – روی باند فرودگاه مهرآباد تحصن کردند و مانع از پروازهای دیگر شدند. (روزنامه کیهان، ۲۷ شهریور ۱۳۵۸)

محمد منتظری روز بعد به اتفاق عده‌ای از همراهان [که پاسپورت داشتند] کشور را به مقصد لیبی ترک کرد و چند روز بعد اعلام شد عبدالسلام جلود نخست وزیر لیبی همراه با محمد منتظری به ایران آمده و در قم قصد دیدار با امام‌خمینی را دارد. گفته می‌شود در مقابل اقدامات شهید محمد منتظری، آیت‌الله مهدوی کنی دستور بازداشت محمد منتظری را در تابستان ۱۳۵۸ چند ماه پس از انقلاب صادر می‌کند. وی این دستور را علیه فعالیت‌های شهید محمد منتظری در همکاری با جنبش‌های رهایی‌بخش جهانی انجام می‌دهد. (روزنامه کیهان، ۱۶ تیرماه ۱۳۵۸)

دفاعیات منتظری در برابر افکار عمومی

محمد منتظری در یک نشست خبری مورخ ۲۲ مرداد ۱۳۵۸ که در هتل اینترکنتیننتال برگزار شده بود مقابل خبرنگاران حاضر می‌شود تا به سوالات ایشان پاسخ دهد. موضوع سوالات در خصوص انتخابات مجلس خبرگان، توضیح و شرح انترناسیونالیسم اسلامی و… است اما حدودا ۳۰ درصد سوالات در اطراف سفر پرماجرای وی و همراهانش به لیبی شکل گرفته است.

خبرنگاری از منتظری می‌خواهد تا جریان سفرش به لیبی را شرح دهد و در برابر تبلیغاتی که بر ضد وی انجام شده است از خود دفاع کند. منتظری توضیح می‌دهد: در چندین مصاحبه ما شرح‌هایی در این مورد داده‌ایم ولی خلاصه می‌گویم، و آن اینکه بنابراین بود ما به خارج (منظور لیبی است) برویم و بلیط هم گرفته بودیم، ‌اما اشکال کار این بود که پاسپورت ما دخولی نداشت و در زمان بختیار به این کشور آمده بودیم و پاسپورت ایرانی نداشتیم چون در زمان شاه به ما پاسپورت نمی‌دادند و چون دخولی نداشت طبیعی است که وقتی به فرودگاه برویم به ما می‌گویند دخولی ندارد. ما هم گفتیم در زمان بختیار چنین شده و شما می‌توانید از وزارت خارجه بپرسید. و بالاخره برنامه را در وزارت خارجه ترتیب دادند که ما نتوانیم برویم. یکی، ‌پاسپورت بنده اشکال داشت و یکی برادرمان آقای ابوحنیف (اصغر جمالی‌فر) ایشان هم اتفاقاً (بر اثر‌‌ همان رفت و آمد در دوران انقلاب) دو ماه وقت تمدید گذرنامه‌اش گذشته بود و ما اصرار که حتماً باید برویم چون مسافرت حساسی می‌باشد، آن‌ها هم می‌گفتند که نباید بروید و ما بدون اینکه اسلحه‌ای داشته باشیم یا اسلحه‌ای به کار برده باشیم و یا تهدیدی صورت گرفته باشد عازم سفر بودیم و حتی محافظین خودمان را هم گفتیم دم در فرودگاه در آن اتاق‌های سپاه پاسداران بنشینند و داخل فرودگاه نیایند.

محمد منتظری: و آیا جرم برادران لیبییائی این بود که ۱۰ سال پیش انقلابیون لیبیائی رژیم سلطنتی – امریکائی – انگلیسی ملک ادریس را واژگون ساخته با رژیم محمدرضا شاه رابطه دیپلماتیک نداشتند و بر ضد رژیم شاه عمل می‌کردند؟ و آیا اگر حکومت لیبی با رژیم گذشته روابط دیپلماتیک برقرار می‌کرد، هم اکنون روابط دیپلماتیک در سطح عالی، همانطور که با ایالات متحده، شوروی، چین، انگلیس، برقرار است نمی‌داشت؟!

محمد منتظری: و آیا جرم برادران لیبییائی این بود که ۱۰ سال پیش انقلابیون لیبیائی رژیم سلطنتی – امریکائی – انگلیسی ملک ادریس را واژگون ساخته با رژیم محمدرضا شاه رابطه دیپلماتیک نداشتند و بر ضد رژیم شاه عمل می‌کردند؟ و آیا اگر حکومت لیبی با رژیم گذشته روابط دیپلماتیک برقرار می‌کرد، هم اکنون روابط دیپلماتیک در سطح عالی، همانطور که با ایالات متحده، شوروی، چین، انگلیس، برقرار است نمی‌داشت؟!

خبرنگاری نسبت به عنوان «ما» که از سوی منتظری بیان شده است حساسیت نشان می‌دهد و از وی می‌خواهد شرح دهد که این «ما» چه کسانی هستند و احتمالا متعلق به کدام گروهند، در اینجا منتظری پاسخ می‌دهد: منظوم از ما، ‌یعنی ما که چهل میلیونیم.

خبرنگاران که از این پاسخ جا خورده‌اند می‌پرسند یعنی همراهان منتظری ۴۰ میلیون نفر بودند؟ که وی پاسخ می‌دهد: ما پنج نفر بودیم. بنده بودم. آقای اصغر جمالی فر (ابوحنیف)، آقای سلمان، آقای حسنی و برادر افغانی‌مان آقای غفوری، که عازم خارج بودیم.

از او در مورد شایعه صدور دستگیری وی توسط نخست وزیر وقت سوال می‌شود، منتظری با رد این گفته می‌گوید: به خدمتتان عرض کنم هیچ کس دستور دستگیری ما را صادر نکرده، ‌یعنی اصلاً نه دستوری از نخست وزیر بوده، نه از دکتر هادوی و نه از هیچ کس دیگر، ‌همه‌اش دروغ براساس جنگ روانی وحتی این جنگ روانی و دروغ به قدری بزرگ بود که سخنگوی دولت آقای طباطبایی هم دچار اشتباه شد و گفت که دستور دستگیری ما صادر شده. او گفت بله روزنامه‌ها نوشتند و رادیو هم گفته است! در روزنامه‌ها و رادیوی ما که متأسفانه هنوز بعضی عناصر وابسته در بینشان هستند و نفوذ دارند و تصفیه نشده‌اند!

در ادامه محمد منتظری در پاسخ به سوالی دیگر در خصوص احتمال حمایت پدرش (آیت‌الله منتظری) برای جلوگیری از بازداشت وی می‌گوید: این مسائل که در رابطه با بنده مطرح می‌شود، کاری به پدرم ندارد بلکه به خودم ارتباط دارد. این هم یک جنگ روانی است که باید توجه بشود، ما همه چیز را می‌خواهیم طاغوتی حساب کنیم. می‌گوییم آن یکی در رابطه با پدرش است، آن یکی در رابطه با ثروتش و هر کس، براساس ضوابط می‌تواند نقش داشته باشد.

خبرنگار دیگری سماجت می‌کند و از وی می‌پرسد اگر اسلحه در کار نبوده، پس متوقف ساختن هواپیما چگونه بوده است؟ و منتظری پاسخ می‌دهد: ما بلیط هواپیما گرفته بودیم برای لندن که از لندن برویم به خاورمیانه، ‌همین طور ما ماندیم و نگذاشتند برویم و اثاثیه ما را برده بودند در هواپیمای جمبوجت! بعد دیدیم که اثاثیه‌مان رفت! ما گفتیم که اگر نمی‌توانیم برویم، اثاثیه‌مان را بدهید گفتند. نه اثاثیه می‌رود لندن و سپس برمی گردانیم. ما هم گفتیم حاضر نیستیم که اثاثیه ما برود انتلیجنت سرویس بعد برگردد، و یا اثاثیه‌ای از هواپیما گم می‌شود و احیاناً ساک‌های ما گم می‌شود. و بنابراین گفتیم اثاثیه ما را بدهید. گفتند نمی‌شود، این مقررات بین‌المللی است. گفتیم نه، اینجا دیگر مقررات بین‌المللی نیست که شیطنت هست. بعد هم دو نفر از برادران رفتند هواپیما را ایست دادند، ایست هم نه با اسلحه بلکه با دست! اثاثیه را تحویل گرفتند و سپس جمبوجت حرکت کرد.

استقبال قذافی از هیات ایرانی به رهبری محمد منتظری، سال 1358؛ بعد از انقلاب نسبت به نهضت‌های آزادی‌بخش تفکرات خاصی داشت (...) روی یاسر عرفات بیهوده محاسبه می‌کرد و حتی قذافی در مرحله‌ای راکت و موشک به ایران داد، ولی در مقاطعی هم کمکی نکرد.»

استقبال قذافی از هیات ایرانی به رهبری محمد منتظری، سال ۱۳۵۸؛ بعد از انقلاب نسبت به نهضت‌های آزادی‌بخش تفکرات خاصی داشت (...) روی یاسر عرفات بیهوده محاسبه می‌کرد و حتی قذافی در مرحله‌ای راکت و موشک به ایران داد، ولی در مقاطعی هم کمکی نکرد.»

خبرنگار دیگری از وی می‌پرسد که آیا وی و همراهانش از طرف دولت به لیبی سفر کرده بودند که وی با رد این موضوع می‌گوید: حقیقت این است که در رابطه با لیبی، ما اصلاً چیزی که در خارج کشور و نه تنها در لیبی عنایت داشتیم و در هر جا هم که رفتیم تذکر دادیم، این بود که ما نماینده دولت نیستیم و اصولاً می‌خواستیم یک سلسله اشکالاتی که به دولت داشتیم فاش کنیم و مشکلات را به کل جهان اعلام کنیم، که مسئول آن مردم ایران نیستند، که دولت است و مذاکراتی که در خارج صورت می‌گرفت، ‌براساس مذاکرات مردم با مردم بود، و براساس مذاکرات مردم ایران با دولت انقلابی لیبی که این مذاکرات را حق خود می‌دانیم و دولت موقت حق ندارد مذاکره کند.

در ستایش برادران لیبیایی

محمد منتظری در بخشی از مطلبی تحت عنوان «نقش امپریالیسم در کشورهای جهان سوم» زمانی که از ماجرای ممانعت برخی از نیرو‌ها در استقبال از هیات لیبیایی برآشفته است، در دفاع همه جانبه از “برادران لیبیایی” و در حمله به مخالفان ارتباط با لیبی(احتمالا به دلیل موضوع امام موسی صدر) می‌نویسد: … آری سیاست امپریالیستی – صهیونیستی مأمورین رژیم گذشته بر بسیاری از مسائل کنونی کشور سایه انداخته و عناصر نالایق و احیاناً مزدور باصطلاح حاکم بر کشور، در چهار چوب همین سیاست عمل می‌کنند. ولی مثل اینکه آنان فراموش کرده‌اند توده‌های میلیونی مردم ایران را که عاشق امام و خط اسلامی – انقلابی ضد صهیونیسم – امپریالیسم غرب و شرق – دیکتاتوری – تبعیضات نژادی می‌باشند. (….) و آیا جرم برادران لیبییائی این بود که ۱۰ سال پیش انقلابیون لیبیائی رژیم سلطنتی – امریکائی – انگلیسی ملک ادریس را واژگون ساخته با رژیم محمدرضا شاه رابطه دیپلماتیک نداشتند و بر ضد رژیم شاه عمل می‌کردند؟ و آیا اگر حکومت لیبی با رژیم گذشته روابط دیپلماتیک برقرار می‌کرد، هم اکنون روابط دیپلماتیک در سطح عالی، همانطور که با ایالات متحده، شوروی، چین، انگلیس، برقرار است نمی‌داشت؟!

محمد منتظری معتقد بود باید ـ به لیبی ـ برویم، اما شهید بهشتی معتقد بود این کار درست نیست و با افعال شهید منتظری مخالف بود. منتظری معتقد به کار انترناسیونال بود و شهید بهشتی معتقد بود باید کار سیستماتیک در کشور شکل یابد.

محمد منتظری معتقد بود باید ـ به لیبی ـ برویم، اما شهید بهشتی معتقد بود این کار درست نیست و با افعال شهید منتظری مخالف بود. منتظری معتقد به کار انترناسیونال بود و شهید بهشتی معتقد بود باید کار سیستماتیک در کشور شکل یابد.

و از اینجا است که تفاوت میان خط امام خمینی و خط حاکم بدرستی معلوم می‌گردد. و برای مثال،‌‌ همان شبی که بنا بود برادر مجاهد باتفاق همراهانش فردایش برای دیدار رهبر انقلاب اسلامی امام خمینی به قم برود، از طرف نخست وزیری کوشش بر این می‌شود که برای نماینده ‌سادات وقت گرفته شود تا با امام مذاکره کند که بدیهی است امام چنین کوششی را تقبیح می‌کند، و در‌‌ همان شب از طریق تلفن دیگری که آقای توسلی در منزل امام می‌داند و من نمی‌دانم، از امام خواسته می‌شود که معظم له سرگرد جلود و همراهانش را نپذیرند و امام، برادران لیبیائی را که می‌پذیرد هیچ، بهترین پاسخ را به پیام برادر مجاهد رهبر انقلاب لیبی معمر القذافی می‌دهد و پاسخ دندان شکنی به بگین – کار‌تر – سادات!!

تک نویسی‌های منتظری و فرودگاه

در حوادث سریالی تسخیر فرودگاه و سفر‌های بی‌پاسپورت از سال ۵۸ تا امروز که در آغاز دهه ۹۰ قرار گرفتیم اظهارات متناقضی مطرح شده است. چه در بین رجال سیاسی و شخصیت‌های موثر و چه در بین مطبوعات. در اینجا به برخی از این اظهارات می‌پردازیم.

دری نجف آبادی: روی عرفات و قذافی زیاد حساب باز می‌کرد

دری نجف آباد که لااقل ۲۲ سال قبل از انقلاب محمد منتظری را می‌شناخته و رابطه‌ای نزدیک با وی داشته است، چنانکه حتی همسر شهید منتظری را وی به شهید معرفی کرده است در مورد رابطه محمد منتظری با لیبی می‌گوید: «بعد از انقلاب نسبت به نهضت‌های آزادی‌بخش تفکرات خاصی داشت (…) روی یاسر عرفات بیهوده محاسبه می‌کرد و حتی قذافی در مرحله‌ای راکت و موشک به ایران داد، ولی در مقاطعی هم کمکی نکرد.»

دعایی: مسلحانه در ویزا گرفت!

دعایی اما مسلح نبودن منتظری را رد می‌کند. وی می‌گوید لیبی به خاطر ربودن امام موسی صدر در ایران پایگاه خود را از دست داده بود و قصد داشت مفری پیدا کند و در این زمینه از محمد منتظری استفاده کرده است. حجت الاسلام دعایی می‌گوید منتظری یکبار هواپیما را مسلحانه مجبور به پرواز کرده است و در اتفاقی مشابه با تحصن به صورت مسلحانه در وزارت امور خارجه ویزا گرفته است!

محمد صلواتی: امام گفتند به لیبی نروید

محمد صلواتی از مبارزان پیش از انقلاب نیز محمد منتظری را از نزدیک می‌شناخت. وی در مورد سفر او به لیبی می‌گوید: وقتی (محمد منتظری) به لیبی دعوت شده بودند وقتی خدمت امام می‌روند که اجازه بگیرند امام می‌فرمایند نه، شما نروید چون مسئله امام موسی صدر برای ما حل نشده است.

اصغر جمالی فر: شهید بهشتی مخالف بود

اصغر جمالی فر، معروف به «ابوحمید» در مورد اختلافات محمد منتظری و شهید بهشتی می‌گوید زمانی که لیبی برای جشن استقلال از ایران دعوت کرد، (ما هم به عنوان عضوی از) حزب جمهوری اسلامی هم دعوت شد. محمد منتظری معتقد بود باید برویم، اما شهید بهشتی معتقد بود این کار درست نیست و با افعال شهید منتظری مخالف بود. منتظری معتقد به کار انترناسیونال بود و شهید بهشتی معتقد بود باید کار سیستماتیک در کشور شکل یابد. پس از این مشکلات منتظری نشریه‌ای راه انداخت و در آن اهانت‌های تندی به شهید بهشتی کرد، تنها منتظری بود که جرات داشت چنین اتهاماتی بزند، اما شهید بهشتی هرگزپاسخی نداد.

علیرضا اسلامی: اعضای گروه گذرنامه نداشتند، شهربانی ممانعت کرد

علیرضا اسلامی از همراهان منتظری در مورد سفر جنجالی به لیبی می‌گوید: حدود هفتاد، هشتاد نفر از انقلابیون مانند آقای زواره‌ای و افراد زیادی به فرودگاه رفتیم تا به لیبی برویم و با آن کشور ارتباط برقرار کنیم. چون افراد حاضر ویزا و گذرنامه نداشتند شهربانی اجازه این پرواز را نداد. آن زمان شهربانی هنوز فعال بود. اما پس از آن شهید منتظری در فرصت دیگری به لیبی رفت و موفق شد با آن‌ها ارتباط ایجاد کند.

محسن رفیق دوست: در لیبی محمد روزی یک باکس سیگار می‌کشید

محسن رفیق دوست که در یک مصاحبه محمد منتظری را بنیانگذار اصلی سپاه دانسته است، در خصوص رابطه، نوع نگاه و سفر به لیبی به همراه محمد منتظری می‌گوید: وقتی که انقلاب پیروز شد، مرتبا با محمد بودیم تا روزی خبر دادند که هیاتی می‌خواهد از لیبی به ایران بیاید. رئیس هیات عبدالسلام جلود بود که نخست وزیر لیبی بود. وقتی این‌ها آمدند گروه نهضت آزادی به دستور شهید چمران رفت و هوایپما را محاصره کرد. ایشان نگذاشت پیاده شوند و محمد هم با ما قرار گذاشت که برویم این‌ها را بیاوریم. رفتیم هتل همای فعلی و آنجا را آماده کردیم و آن‌ها را زدیم عقب و گروه لیبی را آوردیم و سوار ماشین کردیم و به هتل بردیم. تا زمانی که آن‌ها اینجا بودند، گروه طرفدار نهضت آزادی می‌رفتند مقابل هتل و به خاطر امام موسی صدر علیه لیبی شعار می‌دادند. ما می‌گفتیم الان وقت این کار نیست، بعدا هم می‌توانیم این کار را بکنیم و راجع به این موضوع هم با لیبیایی‌ها صحبت کنیم. این موضوع گذشت. بعد من می‌خواستم به لیبی بروم و از قذافی کمک بگیریم و با محمد منتظری رفتیم. البته من قبلا یکی دو سفر به آنجا رفته بودم. در آنجا ۸ روز در هتل ماندیم. محمد روزی یک باکس سیگار می‌کشید. پولمان تمام شده بود و نماینده آن‌ها هم می‌رفت و می‌آمد و ملاقات ما با قذافی را به تاخیر می‌انداخت. بالاخره بلیط‌هایمان را اوکی کردیم و می‌خواستیم سوار هواپیما شویم که برگردیم که ما را پیاده کردند و به کاخ قذافی بردند و با او ملاقات کردیم.

تنها سه سالِ بی‌قرار در اتوپیا

او تنها سه سال توانست در دنیایی زندگی کند که تمام عمر آرزویش را داشت. امروز در لیبی انقلاب شده، علیه‌‌ همان کسی هم انقلاب شده که روزی پناه چریک‌های انقلابی منطقه بود. شهید محمد منتظری که به گفته بسیاری از یارانش پس از پیروزی انقلاب بی‌تاب و نگران از دست رفتن انقلاب بود، پس از تحمل سال‌ها شکنجه و زندان، سفر از کشوری به کشور دیگر با پاسپورت‌های جعلی و لباس‌های مبدل و… طوری که حتی تا اواخر عمر نتوانسته بود تشکیل خانواده بدهد، نهایتا در انفجار تروریستی دفتر حزب جمهوری اسلامی ایران به فیض شهادت رسید. همانگونه که سال ۵۸ در هتل اینترکنتیننتال خطاب به خبرنگاران گفته بود: «… یعنی ما وقتی که می‌بینیم، شخصیت‌های جالب جامعه از آبراهام لینکن، و محمدعلی جناح، لومومبا و اینان پس از پیروزی بلافاصله از بین می‌روند، یا مثلاً چرا ناصر، نهرو، شاستری، بومدین، سوکارنو، دوگل، پمپیدو، در سن قبل از پیرمردی می‌میرند؟ چه کسی این‌ها را می‌میراند؟ و از آن طرف چطور می‌شود که جاسوسان خطرناک، همه پیرمرد می‌شوند. یعنی در این کشور ما، که علی دشتی و سید ضیاالدین طباطبایی و سید حسن تقی‌زاده از خطرناک‌ترین جاسوس‌های صهیونیست بوده و هستند، چطور می‌شود اینان پیرمرد شده و می‌میرند؟ و در کل صحنه‌ها و جریانات سیاسی از زمان قاجاریه، رضاشاه، محمدرضاشاه، و حالا که علی دشتی است، این‌ها همه نقش داشته‌اند؟…»

شهید محمد منتظری در کنار لاجوردی: شاید این طنز روزگار باشد، که محمد منتظری، چون عزت شاهی، روزگاری پیش از انقلاب آن سوی میله های زندان، در کسوت زندانی سیاسی و انقلابی  و روزگاری به عنوان مدافعی سر سخت برای نظام تازه تاسیس در قامت یکی از مسئولان نظارت بر وضعیت زندان ها این سوی میله ها ایستاده است!!

شهید محمد منتظری در کنار لاجوردی: شاید این طنز روزگار باشد، که محمد منتظری، چون عزت شاهی، روزگاری پیش از انقلاب آن سوی میله های زندان، در کسوت زندانی سیاسی و انقلابی و روزگاری به عنوان مدافعی سر سخت برای نظام تازه تاسیس در قامت یکی از مسئولان نظارت بر وضعیت زندان ها این سوی میله ها ایستاده است!!

و در ‌‌نهایت، خود نیز در دوران جوانی و در یک حمله تروریستی جهان را بدرود گفت. صرفنظر از ارزش‌گذاری‌های ایدئولوژیک و یا مخالفان دو آتشه، زندگی منتظری سراسر هیجان و فراز و نشیب بود. سخنان تندی که او علیه رجال سیاسی ابتدای انقلاب گفته است، نشان از ضمیر پاک بیگانه با سیاست بازی‌های مرسوم و سهم‌خواهی‌های ابتدای هر انقلابی دارد و نیت قلبی او، که زندگیش را وقف هدفی کرد که در نگاه خود آن را حق مطلق می‌دانست.

———————–

منابع:

۱- مجله یاران، شماره ۴۸ مورخ آبان ۱۳۸۸

۲- آرشیو روزنامه‌های کیهان، اطلاعات، آیندگان

—————————————————————–

این مطلب برای سایت تاریخ ایرانی مورخ چهارشنبه ۲۴ فروردین ۱۳۹۰ تهیه شده است.

{+} همچنن در همین زمینه بخوانید: بازخوانی روابط نظامی ایران و لیبی در دوران جنگ تحمیلی سوداگری تسلیحاتی- سیاسی قذافی

تراز تجاری در تجارت هندی

13 آوریل 2011 بدون دیدگاه

نگاهی به یک دهه مبادلات ایران و هند

از فروردین ۱۳۸۰ تا بهمن ۱۳۸۹، ایران نردیک به ۱۲٫۱۴ (۱۲ممیز۱۴) میلیارد دلار از هند کالا وارد کرده است و در مقابل ۷٫۶۶(۷ممیز۶۶) میلیارد دلار کالا به هند در همین زمان صادر شده است. سهم هند از کل واردات ایران طی زمان یاد شده ۳٫۹(۳ممیز۹) درصد است و این کشور ۸٫۳(۸ممیز۳) درصد ارزش کل صادرات ایران را در این مدت به خود اختصاص داده است.
ایران و هند در یک نگاه
ارز کل مبادلات ایران و هند طی مدت یاد شده ۱۹٫۸(۱۹ممیز۸) میلیارد دلار است. در برابر ۴۰۳٫۱(۴۰۳ممیز۱) میلیارد دلار مبادلات تجاری ایران و جهان طی فروردین ۱۳۸۰ تا بهمن ۱۳۸۹، سهم مبادلات ایران و هند چیزی برابر ۴٫۹(۴ممیز۹) درصد است.
اگرچه در ابتدای دهه ۸۰، تراز تجاری ایران و هند به نفع هندوستان مثبت بوده است، اما بررسی ها نشان می دهد در پایان این دهه یعنی سال ۱۳۸۹، تراز تجاری به نف ایران سنگینی کرده است.

از فروردین ۱۳۸۰ تا بهمن ۱۳۸۹، ایران نردیک به ۱۲٫۱۴ (۱۲ممیز۱۴) میلیارد دلار از هند کالا وارد کرده است و در مقابل ۷٫۶۶(۷ممیز۶۶) میلیارد دلار کالا به هند در همین زمان صادر شده است. سهم هند از کل واردات ایران طی زمان یاد شده ۳٫۹(۳ممیز۹) درصد است و این کشور ۸٫۳(۸ممیز۳) درصد ارزش کل صادرات ایران را در این مدت به خود اختصاص داده است.

ارز کل مبادلات ایران و هند طی مدت یاد شده ۱۹٫۸(۱۹ممیز۸) میلیارد دلار است. در برابر ۴۰۳٫۱(۴۰۳ممیز۱) میلیارد دلار مبادلات تجاری ایران و جهان طی فروردین ۱۳۸۰ تا بهمن ۱۳۸۹، سهم مبادلات ایران و هند چیزی برابر ۴٫۹(۴ممیز۹) درصد است.

اگرچه در ابتدای دهه ۸۰، تراز تجاری ایران و هند به نفع هندوستان مثبت بوده است، اما بررسی ها نشان می دهد در پایان این دهه یعنی سال ۱۳۸۹، تراز تجاری به نف ایران سنگینی کرده است.

در یک نگاه کلی واردات و صادرات ایران و هند از ابتدای دهه ۸۰ تا کنون همواره میل به صعود داشته است. اگرچه واردات از هند به ایران در مقاطعی نزول داشته، اما صادرات ایران به هند همواره رشد داشته است.

kol

مبادلات ایران و هند در دهه هشتاد در یک نگاه

از فروردین ۱۳۸۰ تا بهمن ۱۳۸۹، ایران نردیک به ۱۲٫۱۴ (۱۲ممیز۱۴) میلیارد دلار از هند کالا وارد کرده است و در مقابل ۷٫۶۶(۷ممیز۶۶) میلیارد دلار کالا به هند در همین زمان صادر شده است. سهم هند از کل واردات ایران طی زمان یاد شده ۳٫۹(۳ممیز۹) درصد است و این کشور ۸٫۳(۸ممیز۳) درصد ارزش کل صادرات ایران را در این مدت به خود اختصاص داده است.

ایران و هند در یک نگاه

ایران و هند در یک نگاه

ارز کل مبادلات ایران و هند طی مدت یاد شده ۱۹٫۸(۱۹ممیز۸) میلیارد دلار است. در برابر ۴۰۳٫۱(۴۰۳ممیز۱) میلیارد دلار مبادلات تجاری ایران و جهان طی فروردین ۱۳۸۰ تا بهمن ۱۳۸۹، سهم مبادلات ایران و هند چیزی برابر ۴٫۹(۴ممیز۹) درصد است.

اگرچه در ابتدای دهه ۸۰، تراز تجاری ایران و هند به نفع هندوستان مثبت بوده است، اما بررسی ها نشان می دهد در پایان این دهه یعنی سال ۱۳۸۹، تراز تجاری به نف ایران سنگینی کرده است.

نمودار صادرات به هندوستان طی دهه 80

نمودار صادرات به هندوستان طی دهه ۸۰

اگرچه نباید فراموش کرد که برایند رابطه تجاری دو کشور طی سال هایی دهه گذشته، به نفع هندوستان به نظر می رسد. در هفته دوم فروردین سال جاری، هندوستان به طور رسمی اعلام کرد که در راستای تحریم های یک جانبه برخی کشورهای غربی، میخواهد تحریم ها علیه ایران را تشدید نماید.

این تحریم ها شامل خرید از ایران نمی شود و تنها ناظر بر صادرات به به ایران است. بنابراین قاعدتا ایران ضرر چندانی از بابت تحریمی که هندوستان بر صادرات به ایران وضع کند متضرر نخواهد شد، چراکه تراز ما نشان میدهد ما بیش از اینکه بازار هند باشیم، صادر کننده به هند به شمار می رویم، اگرچه این اتفاق در سال ۸۹ افتاده باشد!

نمودار واردات از هندوستان در دهه

نمودار واردات از هندوستان در دهه

پیش از این نیز هندی ها علیه ایران اقدامات مشابهی داشتند، در نیمه دوم سال پیش، بانک مرکزی هند اعلام کرد مشکلاتی را برای وضعیت بازرگانی ایران و هند به وجود خواهد آورد. اما از آنجا که این کشور یکی از خریداران انرژی ایران به شمار می رود، هندوستان به زودی دریافت که برای تامین انرژی به مشکل برخواهد خود.

هند پس از عربستان سعودی، انرژی خود را از طریق ایران تامین میکند. بر همین اساس در اندک زمانی، هندی ها واسطه ای آلمانی را پیشنهاد دادند تا برای تامین انرژی با مشکل مواجه نشوند.

«تهران امروز» در این شماره به بررسی تراز تجاری ایران و هند از ابتدای دهه ۸۰ تا کنون با توجه به ارزش واردات و صادرات پرداخته است.

۱۳۸۰

بیش از ۵۶۰ میلیون دلار از هندوستان به ایران کالا صادر شده است. این یعنی ۳٫۱(۳ممیز۱) درصد، سهم هندوستان از کل واردات ایران در سال ۱۳۸۰ بوده است. در مقابل هند سهم ۴٫۴ درصدی از صادرات ایران به جهان را به خود اختصاص داده است که برابر ۱۸۷ میلیون دلار بوده است. تراز ایران و هند در این سال ۲۵ به ۷۵ درصد به نفع هندوستان سنگینی می کند.

1380

در سال ۱۳۸۰ مواد پتروشیمی، مواد معدنی و گوشت اقلام اصلی وارداتی از هند به ایران هستند و در مقابل خشکبار و حبوبات، مواد شیمیایی و معدنی از ایران به هند صادر شده است. در این سال، هند ششمین کشور مقدص صادرات ایران است و یازدهمین کشوریست که ایران از آن کالا واد میکند.

۱۳۸۱

در این سال وارداتمان از هند بیش از ۱۵۶ میلیون دلار افزایش میابد و به رقم ۷۱۶ میلیون دلار می رسد. اگرچه هند هنوز یازدهمین کشوریست که ایران از آن کالا وارد می کند، اما کل وارداتمان افزایش یافته است. اما در این سال، هند سهم خود را در بازار ایران ارتقا می دهد و به ۳٫۲(۳ممیز۲) می رساند.

1381

در مقابل بهبود وضعیت واردات از هند، وضعیت صادرات کمی عوض می شود. صادرات به هند در این سال نزدیک به ۱۸۹ میلیارد دلار است که در مقایسه با سال قبل بیش از ۲ میلیون دلار افزایش داشته است. هند در جدول مقاصد صادرات ایران یک پله سقوط می کند و به مقام هفتم می رسد. سهم هند در این سال از  صادرات ایران نیز با ۳ دهم درصد کاهش به ۴٫۱ (۴ممیز۱) درصد می رسد.

۱۳۸۲

در این سال هند با شتاب بیشتری سهم خود را در بازار ایران بهبود می بخشد. سهم هند از بازار واردات ایران به ۳٫۳  ارتقا پیدا می کند. رتبه هند در بین صادر کنندگان کالا به ایران به کشور دهم ارتقا پیدا می کند و ارزش واردات هند به ایران با بیش از ۱۶۶ میلیون دلار به حدود ۸۸۳ میلیون دلار می رسد.

1382

در مقابل ایران نیز صادرات خود به هند را به نزدیک ۲۹۶ دلار می رساند، این رقم با افزایش بیش از ۱۰۶ میلیون دلاری رخ می دهد. هند ششمین مقصد صادرات ایران است و حدود ۵ درصد از کل صادرات ایران به جهان را به خود اختصاص داده است.

تراز ایران و هند در این سال مثل سال ۱۳۸۰، ۲۵ به ۷۵ درصد به نفع ایران شکل می گیرد.

۱۳۸۳

در این سال تراز تجاریمان کمی بهبود پیدا میکند و از ۲۵ به ۷۵ درصد، به ۲۸ به ۷۲ درصد به نفع هند تغییر میابد. سهم هند از صادرات ایران به ۶٫۹(۶ممیز۹) درصد افزایش میابد و این کشور به دومین مقصد صادرات ایران بدل می شود. ایران با بیش از ۱۷۶ میلیون دلار افزایش، ارزش صادرات خود به هند را به ۴۷۳ میلیون دلار می رساند.

1383

از سوی دیگر بازرگانان هندی نیز بیکار ننشستند و با بیش از ۳۳۷ میلیون دلار افزایش، صادرات خود به ایران را به بیش از ۱٫۲(۱ممیز۲) میلیارد دلار رسانده و برای اولین بار از ابتدای دهه هشتاد از مرز یک میلیارد دلار می گذرند. در این سال هند باز هم سهم خود در صادرات به ایران را افزایش میدهد و سهم خود از بازار واردات ایران را به ۳٫۴(۳ممیز ۴) میرساند. این یعنی دو پله صعود در جدول وارد کنندگان کالا به ایران، با این کار هند به هشتمین کشور اصلی وارد کننده کالا به ایران بدل می شود.

۱۳۸۴

در این سال برای اولین بار از ابتدای دهه ۸۰، هند واردات خود به ایران را کاهش می دهد. واردات هند به ایران در سال ۸۴، با ۱۰۷ میلیون دلار کاهش، به ۱٫۱ میلیارد دلار می رسد.  در این سال جایگاه هند در بین صادر کنندگان کالا به ایران یک پله سقوط کرد و به رتبه نهم رسید همچنین سهم هند از بازار واردات نیز با کاهش قابل توجهی به ۲٫۸(۲ممیز۸) درصد می رسد.

1384

در مقابل هند در این سال ۷٫۳(۷ممیز۳) درصد از کل صادرات ایران به جهان را به خود اختصاص داد که در جای خود جالب توجه است. رتبه هند در بین مقاصد صادرات ایران یک پله پایین می رود و به رتبه سوم می رسد. اما در این سال ایران بر خلاف هند که صادراتش به ایران را کاهش داد، صادرات خود به هندوستان را با ۲۹۰ میلیون دلار افزایش به ۷۶۳ میلیون دلار می رساند.

نکته قابل توجه، بهبود قابل ملاحظه تراز تجاری به نفع ایران است. در سال ۸۴، سهم ایران از مبادلات دوجانبه به ۴۱ درصد ارتقا میابد و در مقابل سهم هند به ۵۱ درصد کاهش میابد.

۱۳۸۵

دوباره دهان صادرات هند به ایران باز می شود تا بازار کشورمان را ببلعد، سهم هند از مبادلات دوجانبه که در سال ۸۴ به طرز قابل توجهی کاهش یافته بود، دوباره افزایش میابد و به ۶۳ می رسد و در مقابل سهم ایران با کاهش روبروست و به ۳۷ درصد می رسد.

در سال ۱۳۸۵، ۶٫۵(۶ممیز۵) درصد کل صادرات ایران به جهان به هندوستان مربوط می شده است، هند چهارمین کشور مقصد صادرات ایران است . صادرات به هند با حدود ۷۲ میلیون دلار افزایش به ۸۳۶ میلیون دلار میرسد.

1385

هند مجددا سهم خود از بازار واردات ایران را بهبود می بخشد و ۳٫۵(۳ممیز۵) درصد می رساند. رتبه هند در بین واردکنندگان کالا که در سال ۸۴ به مقام نهم رسیده بود، بار دیگر به رتبه هشتم می رسد. هند صادراتش به ایران را ۳۲۵ میلیون دلار افزایش می دهد و به ۱٫۴ میلیارد دلار میرساند و با این کار بار دیگر وارداتش به ایران را رشد می دهد.

۱۳۸۶

در سال ۸۶، با تغییر یک درصدی کماکان تراز با سال ۸۵ تفاوت چندانی نکرده است. افزایش واردات هند نسبت به سال های قبل کمتر به نظر می رسد، همچنین رتبه هند در بین صادرکنندگان کالا به ایران یک پله سقوط کرده و به نهمین کشور رسیده است. با بیش از ۱۷ میلیون دلار افزایش، هند ۱٫۴ (۱ ممیز۴) میلیارد دلار کالا به کشورمان صادر کرده است. این رقم ۳ درصد کل واردات ایران در سال ۸۶ است که به لحاظ سهم از بازار واردات ایران نیز هند نیم درصد، نسبت به سال ۸۵، عقب نشینی کرده است.

1386

صادرات ایران به هند نیز وضعیت مشابهی دارد. هند که در سال ۸۵، نزدیک به ۶٫۵(۶ممیز۵) درصد کل صادرات ایران را به خود اختصاص داده بود، در سال ۸۶ حدود یک درصد سهم خود را کاهش داده و ۵٫۴(۵ممیز۴) درصد کل صادرات ایران را به خود اختصاص داده است. این کشور با یک پله سقوط، در جایگاه پنجمین کشور مقصد صادرات ایران قرار گرفته است و ایران با افزایش ۸۳۱ هزار دلاری، صادرات خود به هندوستان را به ۸۳۷ میلیون دلار رساند.

۱۳۸۷

از سال ۸۷ به بعد، تراز تجاری دو کشور که د اتدای دهه ه نفع هند بود، به نفع ایران حرکت می کند. هندوستان سهم خود از بازار واردات ایران را ۲ دهم افزایش داده و به ۳٫۲(۳ممیز۲) درصد می رساند، اما هنوز نهمین کشور صادر کننده کالا به ایران به شمار می رود. این کشور بیش از ۳۵۵ میلیون دلار صادرات خود به ایران را افزایش داده و به رقم ۱٫۸(۱ممیز۸) میلیارد دلار می رساند.

1387

در مقابل ایران نیز برای نخستین بار در دهه ۸۰، صادرات خود به هندوستان را به بیش از ۱ میلیون دلار ارتقا بخشیده و با بیش از ۳۳۴ میلیون دلار افزایش، به رقم ۱٫۱ میلیارد لادر می رساند. سهم هند و رتبه این شور در جمع کشورهای مقصد صادرات ایران به سال ۸۵ بازمیگردد، بدین ترتیب هند ۶٫۵(۶ممیز۵) درصد کل صادرات ایران را به خود اختصاص داده و با این کار، به چهارمین کشور مقصد صادرات ایران بدل می شود.

۱۳۸۸

اگرچه سهم هند از بازار واردات ایران در بین سایر کشورهای جهان بهبود قابل توجهی میابد، اما در سال ۸۸،  ایران تلاش کرده است تا کل واردات خود را کاهش دهد. بر این اساس، سهم هند از بازار واردات ایران به ۴٫۳(۴ممیز۳) درصد رسیده و این کشور را در جایگاه هشتم کشورهای صادر کننده کالا به ایران قرار میدهد. در مقابل ارزش واردات ما از هند بیش از ۲۰ میلیون دلار کاهش داشته و به رقم ۱٫۸ (۱ممیز۸) میلیارد دلار می رسد.

1388

از سوی دیگر ایران بیش از ۹۰ میلیون دلار صادرات خود به هندوستان را ازفایش داده تا ارزش صادرات خود به هندوستان را به ۱٫۲(۱ممیز ۲) میلیارد دلار برساند.

در این سال یک درصد سهم هند از صادرات ایران افزایش یافته و به بیشترین حد در دهه هشتاد می رسد. هندوستان که چهارمین مقصد صادرات ایران در سال ۸۸ است، حدود ۷٫۵(۷ممیز۵) درصد ارزش کل صادرات ایران را به خود اختصاص داده است.

تراز تجاری اران و هند ۴۱ به ۵۹، به نفع هندوستان سنگینی میکند. با این حال وضعیت تراز به شکل قابل توجهی به نفع ایران تغییر کرده است.

۱۳۸۹

هنوز آمار دقیقی از سال ۱۳۸۹ منتشر نشده است، در واقع آمارها مربوط به فرودین تا بهمن ماه سال گذشته هستند. اما در همین زمان نیز ۱٫۶ (۱ممیز۶) میلیارد دلار از ایران به هندوستان کالا صادر شده است همین رقم نیز اگرچه تا بهمن ماه سال قبل محاسبه شده است، اما در دهه ۸۰ چنین حجمی از صادرات به هندوستان بی سابقه است! هندوستان در این مدت ۶٫۹(۶ممیز۹) درصد کل صادرات ایران ا به خود اختصاص داده و چهارمین مقصد صادرات جمهوری اسلامی ایران به شمار می رود.

وارداتمان از هند نیز در این مدت به طرز قابل توجهی کاهش یافته است. هند ناگهان به دهمین کشور صادر کننده کالا به کشورمان بدل شده و سهمش از بازار واردات ایران از بیش از ۴ درصد به ۱٫۹(۱ممیز۹) درصد کاهش پیدا کرده است.

ارزش کل صادرات هند به کشورمان از ابتدا تا بهمن ۱۳۸۹، برابر ۱٫۱ میلیارد دلار برآورد شده است.  واردات از هند به کشورمان در مقایسه با مدت مشابه سال قبل بیش از ۳۲ درصد کاهش داشته و در مقابل صادرات ایران به هندوستان در مقایسه با فروردین تا بهمن ماه ۱۳۸۸، بیش از ۴۶٫۵(۴۶ممیز۵) افزایش نشان میدهد.

1389

نکته قابل توجه این است که از اول تا بهمن ماه ۱۳۸۹، تراز تجاری ایران و هند که از ابتدای دهه هشتاد همواره به نفع هندوستان وده است، اینبار به نفع ایران سنگینی میکند و ۵۹ به ۴۱، به نفع ایران ترسیم می شود. اختلاف واردات و صادرات ایران و هند بیش از ۵۰۵ میلیون دلار است که این اختلاف، به نفع ایران رقم خورده است.

البته هنوز آمارهای سال ۱۳۸۹ تکمیل نشده است و ممکن است طی ماه های اخر سال اتفاقاتی افتاده باشد که این تراز را برای کل سال ۸۹ کاملا دگرگون کند. به هر تقدر تا اینجای کار  که به نفع ایران بوده است. هندوستان کشوری در حال توسعه است و به شدت به نفت ایران نیاز دارد. این کشور علاوه به نفت، یکی از وارد کنندگان بزرگ مواد اولیه در آسیا به شمار می رود، موضوعی که ایران می تواند از آن بهره برداری لازم را داشته باشد.

t-80-2

t-80-1

منابع:

منابع آمارهای بین المللی، نظیر تولید ناخالص اسمی و سرانه: صندوق بین المللی پول(آمارها مربوط به سال ۲۰۱۰)

منابع آمار تجاری: گمرک جمهوری اسلامی ایران

منابع اطلاعات آماری کشورها: سازمان ملل متحد

—————————————–

این مطلب در روزنامه تهران امروز، مورخ ۲۱ فروردین ۱۳۹۰، در صفحه ۹ به چاپ رسید.