پس از تحریم ها، متخصصان داخلی با تکیه بر ظرفیت های عظیم داخلی بنزینی تولید کردند که حتما درباره ویژگی های خاص آن در خبرها خواندید(با بنزین همه جای دنیا فرق دارد- اینجا ببینید) خوب یا بد این بنزین در داخل و توسط متخصصان داخلی تولید می شود. پس چرا ملاک قیمت گذاری روی آن باید قیمت فوب خلیج فارس باشد؟ قیمت فوب خلیج فارس برای بنزینی است که در هلند تولید شده، هلند نفت آن را از خلیج فارس خریده، برده، پالایش کرده، سود خود را روی آن کشیده، کشورش مالیاتش را گرفته، نهایتا فروخته، سوار کشتی کرده، به ایران فرستاده و در خلیج فارس تحویل داده شده است.
این بنزین فعلی که در همین کشور خودمان تولید شده، نفتش از زیر پای خودمان بیرون آمده، در پتروشیمی خودمان هم تولید شده، دیگر اینجا ماجرای قیمت فوب خلیج فارس چیست؟ گیریم دلار ۸ هزار تومان هم بشود و کفش ۴۰ دلاری کلارک که در زمان دلار ۱۰۰۰ تومانی ۴۰ هزار تومان بود، حالا ۳۲۰ هزار تومان شود. چه دخلی دارد به قیمت دمپایی کفش ملی که پلاستیک و دستگاه و کارگر آن در ایران هستند؟
یا نمیدانید قیمت فوب چیست
یا خودکفا نشدید
امروز گفتگوی غلامرضا اسداللهی نماینده مردم تربتجام وعضو هیئت رئیسه کمیسیون بودجه در مجلس شورای اسلامی را با سایت بولتن نیوز می خواندم(اینجا)
ایشان در خصوص نحوه تعیین قیمت بنزین در فاز دوم هدفمندی یارانه ها فرمودند:« احتمالا با توجه به مذاکرات صورت گرفته و قانون می گوید باید بنزین ۹۰ درصد قیمت سوخت فوب خلیج فارس باشد»
با این اظهار نظر اسدالهی با توجه به آنکه قیمت هر گالن سوخت ۳دلار و هر لیتر آن ۷۵ سنت اگر نزخ دلار را در بازار ایران حدود ۳۸۰۰ تومان در نظر بگیریم، قیمت هر لیتر فوب بنزین خلیج فارس ۳۰۰۰ تومان می شود که ۹۰ درصد آن چیزی معادل ۲۵۰۰ تا ۲۷۰۰ تومان خواهد بود.
مردم کوچه و بازار سال هاست با این اصطلاح رایج مسئولان در خصوص «قیمت فوب خلیج فارس» آشنایی دارند.
اما قیمت فوب خلیج فارس* یعنی چه؟
یک) فرض کنید کالای الف در کشور امارات متحده عربی تولید شده است.
دو) تولید کننده فرضی در اینجا ۲۰ دلار برای تولید کالای الف هزینه کرده و ۱۵ دلار هم روی قیمت آن کشیده و بفروش رسانده است.
سه) این کالا را سوار کشتی کرده و به خلیج فارس رسانده و ۵ دلار هم هزینه حمل و نقل شده است.
چهار) خریدار این کالا را در خلیج فارس برابر ۴۰ دلار تحویل می گیرد.
پنج) خریدار کالای الف را از خلیج فارس با هزینه ای بالغ بر ۱۰ دلار به تهران منتقل می کند.
شش) در تهران کالا به قیمت ۵۰ دلار به بنکداری فروخته می شود.
هفت) بنکدار ۱۰ دلار بابت انبار و ۵ دلار بابت سود روی کالا کشیده و آن را به خرده فروش می فروشد.
هشت) خرده فروش که کالای الف را به قیمت ۶۵ دلار تهیه کرده است، با ۱۵ دلار سود به قیمت ۸۰ دلار به یک مشتری در تهران عرضه می کند.
در این پروسه فرضی تولید کالای فرضی الف، برای تولید کننده ۲۰ دلار هزینه داشته، خریدار آن را در خلیج فارس ۴۰ دلار تحویل گرفته و مصرف کننده در تهران آن را ۸۰ دلار خریده است.
پس قیمت فوب این محصول ۴۰ دلار است.
وقتی دولت آقای احمدی نژاد که هنوز دچار وضعیت خاص قیمت ارز(دلار) و مشکلات در زمینه تجارت خارجی روبرو نشده بود و آن زمانی که دکتر در تلویزیون ظاهر شد و در باره یارانه نقدی گفت و اینکه چرا باید دولت به سوخت سوبسید بدهد.
وقتی بود که بنزین مورد مصرف خودروهای ایران وارداتی بودند. واردات از اروپا و سایر نقاط جهان به ایران صورت می گرفت و طبیعتا آن وقت ها سخن گفت درباره “قیمت فوب” خلیج فارس منطقی بود.(اینجا را ببینید)
دکتر می گفت دولت بنزین را به بهای ۴۰۰ تومان در هر لیتر وارد می کند و آن وقت به قیمت ۱۰۰ تومان عرضه می کند، پس باید بنزین سهمیه بندی شود و هر کس بیش از سهمیه می خواهد به همان قیمت ۴۰۰ تومانی خریداری کند.
بعد آرام آرام گفتند قیمت ها بالا رفته، آن سهمیه ۱۰۰ تومانی هم جواب نمی دهد و باید بنزین سهمیه ای ۴۰۰ تومان بشود و کسانی که بیشتر می خواهند باید لیتری ۷۰۰ تومان خریداری کنند.
اما حالا
به لطف خدا و با تکیه بر متخصصان داخلی و از آنجا که «عدو شود سبب خیر گر خدا خواهد» استکبار جهانی و قدرت های غربی تحریم هایی را با خیال خام اینکه به ملت همیشه در صحنه ایران ضربه وارد کنند عملی کردند.
یکی از این تحریم ها، تحریم فروش بنزین به میهن همیشه سرفرازمان بود.
پس از تحریم ها، متخصصان داخلی با تکیه بر ظرفیت های عظیم داخلی بنزینی تولید کردند که حتما درباره ویژگی های خاص آن در خبرها خواندید(با بنزین همه جای دنیا فرق دارد- اینجا ببینید) خوب یا بد این بنزین در داخل و توسط متخصصان داخلی تولید می شود.
پس چرا ملاک قیمت گذاری روی آن باید قیمت فوب خلیج فارس باشد؟
قیمت فوب خلیج فارس برای بنزینی است که در هلند تولید شده، هلند نفت آن را از خلیج فارس خریده، برده، پالایش کرده، سود خود را روی آن کشیده، کشورش مالیاتش را گرفته، نهایتا فروخته، سوار کشتی کرده، به ایران فرستاده و در خلیج فارس تحویل داده شده است.
این بنزین فعلی که در همین کشور خودمان تولید شده، نفتش از زیر پای خودمان بیرون آمده، در پتروشیمی خودمان هم تولید شده، دیگر اینجا ماجرای قیمت فوب خلیج فارس چیست؟
گیریم دلار ۸ هزار تومان هم بشود و کفش ۴۰ دلاری کلارک که در زمان دلار ۱۰۰۰ تومانی ۴۰ هزار تومان بود، حالا ۳۲۰ هزار تومان شود.
چه دخلی دارد به قیمت دمپایی کفش ملی که پلاستیک و دستگاه و کارگر آن در ایران هستند؟
یا نمیدانید قیمت فوب چیست
یا خودکفا نشدید
یا وسط این آشفته بازار که هدایت آن را غرب جنایتکار بر عهده دارد و قصد دارد وضعیت کشور را “یاس آور” جلوه دهد، شما هم خواسته یا ناخواسته در مسیر آنها گام بر میدارید.
قانون هم باشد، برای وقتی بوده که بنزین تماما(یا دست کم عمده مصرف داخلی) وارداتی بوده، نه حالا که تماما تولید داخلی شده است.
این “فوب خلیج فارس” را انقدر سر مردم نکوبید
——————–
* قیمت فوب(FOB) یک اصطلاح در بازرگانی و به معنی به معنی قیمت کالا تا لحظه تحویل روی کشتی است.
بنابر قوانین بینالمللی در شرایط فوب فروشنده وظیفه دارد تمامی هزینههای کالا را تا محل حمل اصلی (با کشتی یا هواپیما یا راه آهن) متقبل شود و تمامی هزینههای بعد از این مرحله اعم از کرایه حمل، بیمه، تعرفههای وارداتی و … را خریدار متقبل میشود.
این قیمت فوب پایین ترین قیمت یک کالا به شمار می رود تنها در خلیج فارس هم نیست، قیمت فوب خلیج مکزیک و… هم داریم که بنا بر مقصد کالا محل تعیین می شود.