هک سایت لیلا اوتادی در واکنش به خبر بازی او در نقش ندا

14 نوامبر 2010 ۱ دیدگاه

روز گذشته پس از آنکه یک سایت معتبر سینمایی خبر داد فیلم پایان نامه با موضوع جنگ نرم و حوادث بعد از انتخابات به تهیه کنندگی روح الله شمقدری و کارگردانی حامد کلاهداری جلوی دوربین رفته است، واکنشها به این موضوع آغاز شد.

این خبر زمانی اعلام می شود که پیش از این چندین مستند مختلف و بعضا متناقض در مورد ندا آقاسلطان، ساخته شده و به گسترش بی اعتمادی مخاطبان در این زمینه دامن زد.

تکذیب قتل ندا و زندگی او در یونان، قتل وی توسط استادش و چندی بعد دعوت از همان استاد به عنوان شاهد قتل در کنار این ادعا که خون روی صورت ندا با پمپ تزریق شده، موارد مختلفی بود که در سیما و فضای مجازی مطرح شد.

در بخش های خبری نیز گزارش هایی مختلف تهیه شد و قاتل او از آرش حجازی و خبرنگاران بی بی سی تا زنی مجهول معرفی شد و… امابه نظر می رسد افکار عمومی در مورد این معما، چندان توسط رسانه ملی ارضا نشده است.

حالا بار دیگر خبر ساخت اثری جدید در خصوص قتل ندا آقا سلطان- که به رغم رخدادهای مختلف به دلایلی بیش از همه مورد توجه رسانه های معترضان و نیز شبکه های خارجی قرار گرفت- رسیده است.

به گزارش آینده، با وجود آن که اوتادی به دلیل بازی و چهره خاصش، بین عامه مردم طرفداران زیادی داشت و پیش از این به وفور عکس وی روی جلد مجلات زرد به چاپ رسیده بود، تنها انتشار خبر حضور وی در این این اثر، موجب شد تا موجی از اعتراضات در وب فارسی علیه وی شکل بگیرد و نیمه شب گذشته در شبکه فیس بوک حدود ۵۰۰۰ اعتراض و توهین علیه وی منتشر شد که بعضا به هیچ وجه در شان مردم ایران نبود.

پیش از اوتادی نیز، محمدرضا گلزار، سوپراستار نام آشنا، شریفی نیا بازیگر پر حاشیه فیلم های سینمایی و… در کنار قطبی و رضا زاده و در بین خوانندگان نیز افتخاری، به خاطر تلقی عملکرد سیاسی از آنها، مورد هجمه های معترضان قرار گرفته بودند؛ هجمه هایی که بعضا به افراط کشیده شده و انتقاداتی را درباره تندروی مقابل چند هنرمند و ستاره هنری ورزشی برانگیخت.

otadi

هک سایت اوتادی
واکنش بعدی به اوتادی، هک سایتش بود. تنها چند ساعت پس از انتشار خبر حضور وی در این اثر، سایت شخصی وی هک شد و در آن تصاویری از ندا آقاسلطان به نمایش در آمد.

otadi3

همچنین، تهیه پوسترهایی علیه این بازیگر عامه پسند در سایت های سیاسی و اشتراک آن در سایت های لینک پراکنی و جوامع مجازی فارسی زبان، واکنش عجیب دیگری به قصد یک بازیگر در بازی در یک فیلم در نقش آقاسلطان بود. این در حالی بود که هنوز اساسا سناریو و فیلمنامه این فیلم مشخص نشده بود.

واکنش سایت اوتادی

البته سایت اوتادی سرویس دهی خود را متوقف کرد و سایت هواداران اوتادی هم ضمن اعلام تعطیلی تا تایید یا تکذیب یک خبر، به انتقاد از این هجمه ها پرداخت و  نوشت:

طی ۲۴ ساعت گذشته تعداد بیشماری پیام و مطلب چه در اینجا چه در سایت های دیگر به خصوص سایت های اجتماعی دیدم.همه معترضان و منتقدان این ماجرایی که قرار است آغاز شود.

ولی متاسفانه گاها رفتارها و الفاظی را مشاهده کردم که به هیچ وجه در خور و شایسته یک ایرانی نیست.اینکه ما منتقد ، مخالف یا حتی دشمن یک جریان فکری ، یک رفتار ، یک حرکت هستیم دلیلی نمیشود که با فحاشی و الفاظ رکیک از آن یاد کنیم.

در فیس بوک چندین و چند Page در این زمینه مشاهده کردم که متاسفانه در بردارنده سخنان بسیار ناشایستی بود و این به هیچ وجه قابل پذیرش نیست.سایت ایشان هک شده که باز هم رفتار نادرستی بود .این نوع اعتراض و انتقاد به هیچ وجه در مورد یک هنرمند درست نیست.

کاش فرصت میدادیم ببینیم موضوع چیست ، کاش کاملا بر موضوع آگاه میشدیم و لااقل بعد این هجمه ها و توهین ها را آغاز میکردیم. درسته اگر این فیلم آنچه باشد که ما فکر میکنیم ، آیا مقصر اصلی آن بازیگران آن هستند ؟

چرا ما سناریو نویسان اصلی آن را رها کردیم و به موارد درجه دو و سه آن میپردازیم.اگر تیر انتقاد و اعتراضی است نخست به آنهاست و نه به هنرمندان .

57_890128_L600 (1)


درسته بازهم میگویم اگر خبر صد رد صد درست باشد هنرمندان این سناریو هم مقصرند.و اگر این خبر نادرست باشد و یا حداقل آن چیزی نباشد که ما فکر میکنیم ، پاسخگوی این توهین ها و جسارت ها به هنرمندانمان و بویژه خانم اوتادی کیست ؟

آیا شخصیت یک فرد انقدر بی ارزش شده که هر چه خواستیم بگوییم و تهمت بزنیم و الفاظ ناشایست بکار ببریم و بعد اگر نادرست بود گویی که آب از آب تکان نخورده ؟؟؟؟؟ آیا تجربه این رفتارهای غلط و احساسی را قبلا نداشتیم که امروز اینچنین و گاها بی شرمانه به هنرمندی ایرانی حمله میشود.

امیدوارم در ادامه این روند فراموش نکنیم که اگر اعتراض و انتقادی هست منصفانه و منطقی انتقاد کنیم نه از روی احساسات و بی منطق . قرار نبود تا مشخص شدن موضوع بنویسم ولی متاسفانه رفتارهای نادرست و توهین آمیزی را که دیدم مرا بر این داشت که بیایم و هنوز از هنرمندم در برابر این هجمه ها دفاع کنم ، با اینکه اولین معترض و منتقد ایشان “در صورت تایید خبر و اتفاق افتادن سناریویی که در ذهنمان هست” شخص خود من هستم.

ولی فعلا من شخصا هیچ تصمیم گیری نمیکنم ، منتظر خبرهای رسمی تر از این موضوع هستم .امیدوارم هنرمند محبوبم که از سال ۸۵ در دنیای مجازی در حمایت و پشتیبانی ازشون قلم میزنم و همواره سعی کرده در همه موارد که ممکن بوده نگاه بی انصافانه ای در مورد ایشان صورت پذیرد حمایتشون کردم ، این بار نیز نشان دهند که من ومای دوستدار و طرفدارشون اشتباه نکردیم و باز هم مثل گذشته تا همیشه در همه روزها پشتیبان و حامیان اصلیشان (حداقل در دنیای مجازی) باشیم.

موفق باشید


ایجاد درگیری در وبگاه های فارسی

همزمان با واکنش معترضان به بازی اوتادی و سایر بازیگران در این اثر، حامیان دولت نیز بیکار ننشسته و به ستایش از عملکرد شمقدری و نکوهش عملکرد سبزها پرداختند.

از سوی دیگر، برخی از سایت های زرد و عامه پسند، که عموما دست به اقداماتی نظیر انتشار تصاویر خصوصی بازیگران سینما و تلوزیون می زنند و چهره هایی چون لیلا اوتادی، یکی از سوژه های همیشگی آنهاست نیز در دفاع از اوتادی موضع گیری هایی را اتخاذ کردند.

به نظر می رسد ساخت حساب نشده چنین آثاری، پیش از آنکه جامعه آماده باشد، نه تنها نتیجه مورد نظر سازندگان را نخواهد داد، بلکه چنانکه در وبگاه فارسی، در کمتر از ۲۴ ساعت رخ داده است، نتیجه عکس می دهد یا دست کم، موجب تنش در بین اقشاری از جامعه خواهد شد، که در بسیاری از موارد، اصلا وارد بازی سیاست نشدند.

ورود طرفداران اوتادی در سایت های زرد، به صحنه تقابل با معترضان، خود نشانگر این موضوع است.

مشخص نیست هدف تهیه کنندگان این مجموعه از انتخاب اوتادی چیست، چه اینکه وجهه او را می توان با محمدرضا گلزار و.. سایر بازیگران خاص مورد اقبال عامه مردم مقایسه کرد، آن هم نه در سطح گلزار، که پیش از اوتادی در این رنج از بازیگران زن سینما، چهره هایی چون مهناز افشار و.. قرار دارند.

ذکر این نکته نیز به جاست که منظور از افکار عمومی، صرفا هواداران دولت نیست، چراکه آنان به هر تقدیر هوادار دولت و تحلیل های آن هستند، اما ایا چنین بسته هایی توانسته در بین قشر خاکستری  نیز موثر واقع شود؟

این در حالی است که ندا آقا سلطان، در کلام و بیان مسئولان، هرگز یک چهره ضد نظام ارزیابی نشده، بلکه به عنوان قربانی یک حرکت از پیش طراحی شده معرفی شده و حتی موضوع درج پرونده او در بنیاد شهید به دلیل ترور وی توسط منافقین مطرح شده بود.

برخی تصاویر اوتادی که مورد اقبال سایت های زرد قرار گرفته

otadi33

به گزارش کافه سینما؛ موضوع این فیلم درباره استاد دانشگاهی است که دارای فعالیتهای جاسوسی و ارتباط با بیگانه است و ۴ دانشجویی که با این استاد پایان نامه دارند. این پایان نامه بهانه ای می شود برای ورود این دانشجویان به دنیای پر خطر سیاست.

به گزارش پارس توریسم، لیلا اوتادی در نقش ندا آقا سلطان در این فیلم نقش آفرینی می کند. دیگر بازیگران این فیلم عبارتند از: داریوش ارجمند-امیر آقایی-محمد رضا شریفی نیا-حامد کمیلی-بهاره افشاری-لیلا اوتادی-جمشید هاشمپور و میلاد کیمرام .همچنین هادی کلاهداری برادر کارگردان به همراهی تعدادی از مشاوران فیلمنامه این فیلم را نوشته است.

حامد کلاهداری پیش از این پایان نامه را صریح ترین فیلم سیاسی ایران با موضوع حوادث بعد از انتخابات معرفی کرده بود که دستاوردهای خوبی هم برای مردم و هم برای نظام جمهوری اسلامی دارد.

ندا آقا سلطان در هالیوود
آذر ماه سال گذشته بود که خبری در سایتها منتشر شد که هالیوود قصد ساخت فیلمی درباره ندا آقا سلطان دارد. خبر آنلاین به نقل از سایت پرچم در آن زمان نوشت: پس از ماجرای بورس نداآقاسلطان هم وطن کشته شده در وقایع پس از انتخابات و نیز تلاش سی ان ان برای ساخت مستند “ندا” این بار هالیوود، قطب فیلم سازی غرب قصد دارد فیلمی در این رابطه تولید کند

این فیلم با هدایت و برنامه ریزی شهره آغداشلو و نازنین افشین جم تولید شده و به احتمال زیاد خود آغداشلو و افشین جم نیز در آن ایفای نقش خواهند کرد. عوامل ساخت این فیلم تا کنون تماس های تلفنی متعددی با خانواده آقاسلطان برقرار کرده و اسناد و مدارک و تصاویر مربوط به این پروژه فیلم سازی را نیز دریافت کرده اند.

این فیلم با تهیه کنندگی چند تن از تهیه کنندگان و فیلم سازان مشهور هالیوود ساخته و به نمایش درخواهد آمد. این فیلم داستان زندگی ندا آقا سلطان را از کودکی تا لحظه کشته شدن به تصویر خواهد کشید.

در پایان باید گفت هرچند انتقاد از برخی رویه ها در چارچوب اخلاق و قانون حق همه مردم با هر گرایش سیاسی است، اما استفاده از الفاظ رکیک و اقدامات خلاف اخلاق در شان جامعه بافرهنگ ایرانی نیست.

———————————

منتشر شده در سایت آینده با کد۲۰۳۲۸ مورخ   ۲۱ آبان ۱۳۸۹

پروژه موفق صداوسیما ومهران مدیری برای سرکار گذاشتن معترضان

7 نوامبر 2010 ۷ دیدگاه

روزی که گالیله را به دادگاه بردند و او ـ ظاهرا ـ از عقیده خودش برگشت و بخشیده شد ، وقتی از در دادگاه بیرون آمد، یکی از شاگردانش او را دید و خطاب به استاد گفت: “بدبخت ملتی که قهرمان ندارد…ملتی که قهرمانش را چنین زار و ضعیف به تماشا بنشیند”

و گالیله پاسخ داد: “بدبخت ملتی که به قهرمان نیاز دارد!”


در مثل مناقشه و مراد هم توهین به ملت شریف و با فرهنگمان نیست. تمام محتوای این چند خط هم به همین یک روایت می پردازد و عادت دیرینه ایرانی ما در اسطوره سازی.

اسطوره سازی در همه ابعاد و شئون؛ در ورزش: یک روز قطبی را آقای جنتلمن لقب می دهند و فردا روز، همان قطبی را امپراطور شانس می نامند.

در سیاست: یک روز ابطحی می شود الگوی روحانیت هوادار مطالبات نسل سوم و چهارم و روحانی متدین مدرن، فردا می شود سست عنصری اعتراف کرده.

همه چیز به هم ربط دارد، سیاست به اقتصاد، اقتصاد به سیاست، سیاست به هنر، هنر به ورزش، ورزش به مذهب و… همه حوزه ها طوری خلط شدند که تفکیک آنها ممکن نیست.

اسطوره هایی آنچنان بزرگ، که گویی اسطوره زاده شدند!

اما وقتی فرو ریختند، در می یابند چیزی نبودند جز تابلوی تمام قد و گاه بچه گانه، از آرزوهای مردمی که کشیدن آرزوهایشان را روی چهره اسطوره ها، سهل تر از  حرکت کردن و هزینه دادن در جهت آرزوهایشان یافتند.

مهران مدیری، با آن نمای اسطوره ای بار دیگر محصولی به مردم ارایه داده، تا باز هم تلخی نقاشی بخش دیگری از تابلوی یک اسطوره را به تماشا بنشینیم.

گویی یک سوراخ است و به تعداد مردم ایران (ضرب در ده) انگشت، که مدام در این سوراخ گشاد می کنند و گزیده می شوند و بار دیگر می کنند و گزیده می شوند.

در حالی که عده ای به زور قصد دارند دیر رسیدن سری جدید سی دی های قهوه تلخ را گیر کردن آن در ممیزی ارشاد عنوان کنند، سجادپور در گفت و گوی خود با روزنامه مردمسالاری گفته است:  سریال قهوه تلخ هیچ مشکل نظارتی نداشته است.

آقای سجادپور در مصاحبه خود گفته است: ما به کار گروه قهوه تلخ اعتماد کامل داریم و امکان پخش آن را از شبکه نمایش خانگی فراهم آوردیم تا سنت تولید سریال برای شبکه نمایش خانگی با قدرت بیشتری ادامه یابد.

حالا عده ای می خواهند بگویند خیر، این امکان را ارشاد فراهم نکرده! بسیار خوب، ولی آفتاب روی دیوار ظهر مرداد را نمی شود به این سادگی انکار کرد.

به قولی:

“- خورشید را گذاشته،
می خواهد
با اتکا به ساعت شماطه دار خویش
بیچاره خلق را متقاعد کند
که شب
از نیمه نیز بر نگذشته ست.”

وقتی با دوستان به تماشای این اثر فاخر(به قول برخی از دوستان رادیکال و اعتراضی و…) می نشینید، به پروانه نمایشی که ابتدای سریال نمایش داده می شود هم گوشه چشمی داشته باشید.

این همه تحلیل های عجیب و غریب در مورد شباهت عمدی دامبول السطلنه و….،عینیت تعمدی قیافه و شان و جایگاه بیخودی الممالک و… دیدید، این چند خط را هم بخواند!

اول: موضوع از همان ابتدا خلط شد. از همان روزی که صدا و سیما از خرید قهوه تلخ شانه خالی کرد. دقت کنید«شانه خالی کرد» قهوه تلخ، از ابتدا برای فروش به صورت بسته های موجود طراحی نشده بود.

دوستانی که دستی بر آتش دارند، خوب می دانند، عموما مجموعه هایی که برای تلویزیون ایران ساخته می شود، اول طرحی کلی از آنها به مسئولان سیما داده می شود و در صورت پذیرش و توافق، مجموعه ساخته می شود. این طرح هر قدر هم مختصر باشد، در بر گیرنده کلیاتی است که برای تهیه کننده اطمینانی از هزینه روی اثر ایجاد می کند. پس تا اینجای کار، کلیات طرح از سوی سیما پذیرفته شده بوده است.

آن هم در چه زمانی؟ زمانی که اصولا  انتخاباتی در کار نبوده، که پس از آن اعتراضی باشد و …

دوم: یادی از تهیه کننده کردیم، بد نیست که به صورت تیتروار به چند کلید واژه اشاره کنیم. حضرات آقایان برادران آقاگلیان، اگرچه نامشان سر این مجموعه بر زبان ها افتاد، اما سابقه ای بس طولانی در بازارهای دیگر(از جمله تبلیغات و بیلبورد و صدا و سیما و…) دارند.

آنها خوب می دانند، درد دل برادران شایسته(هدایت فیلم) و سینمای ایران به کجا بر می گردد، به انحصار تبلیغات محیطی(یا تعاونی محیط)  در تهران و زمین زدن یک فیلم و بالا بردن فیلمی دیگر.

به نظر نمی رسد در کشوری چون ایران، با این نظام امنیتی دقیق، عده ای سرخود و بدون حساب و کتاب با صدا و سیما همکاری کنند و تازه بعد از آنکه چندین بار با صدا و سیما قراردادهای سنگین بستند و در شبکه خانگی، میلیاردها تومان به جیب زدند، مسئولان امنیتی بفهمند، ای وای، ظاهرا این اشخاص با سیاست های نظام مشکل دارند!

البته صدا و سیما هم شاید اشتباه بزرگی کرد، اما مهران مدیری هم خوب می دانست، اثرش اگر در سیمای فعلی پخش نشود، برایش دستاوردهای بهتری دارد.

پس اولین اختلاف تهیه کننده و سیما، بهترین بهانه برای برگزاری جلسه با وزارت ارشاد برای دریافت اجازه پخش سریال خانگی می شود.

آن هم به شکلی فوق العاده، طوری که تجربه قبلی در مورد آن وجود ندارد و گویا، تمام امکانات ارشاد برای پخش این سریال بسیج شده است.

سوم: آقای مهران مدیری و قهوه تلخ، که این روزها اسطوره محافل معترض و منتقد دولت شده اند، همان عزیزانی هستند که روزی در مجموعه های قبلی، جریان تحصن اصلاح طلبان در مجلس ششم را آن طور به تمسخر کشیدند.

ماجرای مسعود شصت چی و موقعیت شعرا هم که الحمدلله آنقدر دور نیست که از حافظه تاریخی عزیزان تحلیلگر پاک شده باشد.

چهارم: آقای مهران مدیری و تیم تحت نظارت ایشان، چون بسیاری از هنرمندان دیگر، به ساخت آثار هنری می پردازند و از این راه هم ارتزاق می کنند، در این بین هم پول خوبی به جیب تهیه کنندگان محترم مجموعه می رود؛ چه عیب دارد؟

صنعت سینما مگر معنای دیگری جز دریافت سود از راه اکران آثار هنری دارد؟ منتها بحث آنجاست که این مسیر با چه وسیله ای طی می شود و دیگر این که چه تصوری درباره آنها در جامعه وجود دارد؟

پنجم: در ایران، هرکس رگ خواب مردم را بدست بیاورد برد کرده، در این نمی توان حتی شک کرد. هر کس به اندازه خود سوار موج احساسات مردم می شود و مردم هم آمادگی هرگونه اسطوره سازی دارند.

در این بین هم نمی توان به آنها خرده ای گرفت. شاید هنر آنها در شناختن خلقیات ایرانی بسیار برتر از هنرشان در موضوع فعالیتشان باشد. به هر حال این سبک ایرانی است و آنها هم آن را شناختند و طبیعتا از آن استفاده می کنند.

اما تحلیل های عجیب و خارق العاده برخی تحلیل گران در جای خود دردناک است.

چرا تولیدکنندگان اخبار و تحلیل های خارق العاده مجموعه طنز قهوه تلخ، از پشت نقاب ها بیرون نمی آیند و رسما اعلام موضع نمی کنند؟

چه ربطی بین افتخاری و فلان کاراکتر این مجموعه می تواند باشد، در حالی که فیلمبرداری (یا دست کم چهره پردازی و شخصیت سازی) کاراکتری که امروز برخی آن را تشابه عمدی(!) بین افتخاری و فلان کاراکتر می دانند، شاید یک سال قبل از حاشیه های امروز افتخاری انجام شده است.

اگر آقای مدیری همچون کسانی چون شجریان با معترضان بود، آیا ممکن بود اثرش در سطح وسیع در جامعه ای توزیع شود، که در همان جامعه، پخش ربنای شجریان، به طور کلی قطع شد؟

مساله آنجاست که شخصی نه مثل ده نمکی، هزینه همراهی را بین مخاطب معترض می دهد و نه چون شجریان هزینه عدم همراهی را به حاکمیت.

این وسط، ملت اسطوره پرور هستند و رگ خواب و مهران مدیری!

البته بسیاری این را زرنگی و هوشمندی مهران مدیری می دانند که در این مقطع پرحادثه می داند مجوزش را از که بگیرد، و فیلمش را به کدام دیگر بفروشد.

عده ای هم معتقدند او عقلش می رسد مشکل جامعه ما، برخی معضلات فرهنگی است که اتفاقا در هر دو طیف سیاسی مشترک است. لذا به هوشمندی او در کشف روابط و معادلات جامعه آفرین می گویند که توانسته روی لبه خط قرمزها حرکت کند و با ایجاد برخی روابط، نقدهای تیز و تند خود را با رد شدن از فیلتر دولت احمدی نژاد و یکی دو جلسه نشستن با آقای … به خورد مردم بدهد و نه تنها هزینه ندهد، بلکه کلی هم کاسبی کند!

ششم: گیریم آقای مدیری همراه با معترضان است و چونانکه نقل وبلاگ های حامیست، مخالف کلیت نظام نیست، تنها مخالف دولت است.  چطور ممکن است، چنین دولتی حتی جلوی صداوسیما دربیاید و به مخالف خود، مجوز توزیع محصولش را بدهد؟ نسخه آن را به ائمه جمعه بدهد؛

و از طرفی، دانلود غیرمجاز اثر او را با حداکثر امکانات تحت تعقیب قرار بدهد؟باور کنید دایی جان ناپلئونی به موضوع نگاه نمی کنم، شما هم یک ضرب و تقسیم ساده کنید.

یا این دولت، دولتی است که به مخالف خود مجوز این حوزه وسیع فعالیت را می دهد، یا اگر چنین نیست، فاتحه سبز بودن مهران مدیری را بخوانید.

هفتم: سخنی هم با آقای مدیری و تیم هنرمندان همراه ایشان. تهیه کننده و سرمایه گذار اثر، سود و اصل سرمایه خود را بالاخره از این بازی خطرناک بیرون خواهد کشید.

اما اگر فردا روز، شما به دیدار فلان مسئول عالی رتبه مملکت(منظور همین رئیس دولت و وزیر و … در همین سطح است) دعوت شوید و بدانید حضور نیافتن در آن محفل به بهای عدم توزیع محصولتان منجر خواهد شد چه می کنید؟

شرایط جامعه با آن روزها که کسی نمیدانست، در خیابان امام خمینی(ره) خانی رفته و خانی آمده، خیلی فرق کرده، این مردم قطبی را از  عرش امپراطور، به فرش خالی بند و کلاش رساندند، بازی خیلی پیچیده شده!

هشتم: غرض این چند سطر و البته نگارنده، خدای ناکرده توهین به شخصیت ارزشمند و هنرمند جناب آقای مهران مدیری، کارگردان خوب کشورمان نیست. چه آنکه نویسنده خوب این مجموعه، آقای امیرمهدی ژوله، از همکاران مطبوعاتی و مورد احترام نگارنده نیز هستند.

بحث سر همان است که در ابتدای مطلب نیز به آن اشاره کردیم: اسطوره هایی که ساخته می شوند، اما چون خودشان قامتشان را نساختند، ممکن است روزی برای کاری که ناگزیر از انجام آن هستند و به نادرست آنها را بی نیاز از انجام آن کارها دانستند و معرفی کردند، فرو بریزند.

حتما دسترسی هایی به تحلیل گران خارق العاده، که کاراکترها را شبیه به این مسئول و آن مسئول می کنند، وجود دارد، جلوی آنها را بگیرید و به مردم بگویید، یک هنرمند هستید، نه بیشتر. شما تنها نقش بلوتوس کبیر(کلاهبردار یونانی) را بازی می کنید، برایشان بگویید که واقعا بلوتوس نیستید.

اگر به خطا نرویم، این نقدی دلسوزانه و دوستانه است، در قامت برادری کوچکتر.

———————

این مطلب در سایت آینده نیوز با کد ۱۹۹۴۷ منتشر شد.

صعود درآمد مالیاتی دولت طی دهه ۸۰

7 نوامبر 2010 ۱ دیدگاه

untitled

در خصوص عملکرد احمدی‌نژاد هر نقدی هم که بشود، در مساله گرفتن مالیات نمی‌شود از دولت او انتقاد کرد‌‌ زیرا دولت عدالت‌محور وی کاری که دولت‌های قبلی هرگز جرات انجام آن را نداشتند، آرام‌آرام انجام داد‌‌به طوری که تنها درآمد دولت در سال گذشته بیشتر از مجموع درآمدهای دولت دوم اصلاحات طی سال‌های ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۴ است‌.

t-m-1
اگر سال ۱۳۸۰ (سال آغاز آمار مورد استناد این گزارش) را محور قرار بدهیم، در سال ۱۳۸۸ میزان درآمد دولت از محل مالیات‌ها هفت برابر رشد داشته است تا یکی از بزرگ‌ترین آرزوهای اقتصادی دولت‌های مختلف در ایران به واقعیت نزدیک‌تر شود‌‌.
بر اساس گزارش‌های سالانه بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران و با یک محاسبه کوچک می‌توان نتیجه گرفت از سال ۱۳۸۴ تا پایان سال ۱۳۸۸، دولت بیش از ۱۰۱ هزار و ۷۷۸ میلیارد تومان از مردم مالیات گرفته است‌‌. برای تایید دریافت بزرگی این عدد به مصاحبه تلویزیونی اخیر آقای احمدی‌نژاد مراجعه کنید؛ او که از یارانه‌های کمرشکنی که دولت می‌دهد گله می‌کرد، رقم این یارانه‌ها را ۱۰۰ هزار میلیارد تومان اعلام کرد‌‌.
البته این را هم بگوییم که در کشورهای توسعه‌یافته تامین هزینه‌های کشور از محل اخذ مالیات امری معمول است و در همه جای دنیا پذیرفته شده و البته امتحان خود را هم پس داده و نشان داده که راهی است برای بسط عدالت‌های اجتماعی‌‌. اما با این حال گرفتن مالیات در نظام اقتصادی شفاف و مبتنی بر بازار آزاد امری معمول و رایج است و جواب هم می‌دهد اما در ایران با این نظام اقتصادی، عدم شفافیت وضعیت کسب و کار، اقتصاد نیمه‌دولتی، نیمه آزاد ، شرایط پیچ در پیچ و‌.‌.‌. باعث می‌شود که وقت گرفتن مالیات اوضاع همان طور به هم ‌ریزد که در ماجرای گرفتن مالیات بر ارزش‌افزوده رخ داد‌‌. این را هم بگوییم، خیلی وقت است که دیگر دولت آن درآمد افسانه‌ای از محل فروش نفت را ندارد و به قول آقای احمدی‌نژاد، چاره‌ای برای تامین هزینه‌های خود و کشور از همین شیوه‌ها برایش باقی‌نمانده است‌.
مالیات بر درآمد شرکت‌ها

t-m-2

از مجموع عواید شرکت، مخارج و هزینه‌های مختلف کسر می‌شود و درآمد ویژه باقی می‌ماند که به نرخ‌های تصاعدی مشمول مالیات قرار می‌گیرد‌‌. اما محاسبه درآمد ویژه شرکت‌ها و نوع هزینه‌هایی که باید کسر شود به سادگی امکان‌پذیر نیست‌‌. از طرف دیگر باید میان مالیات و سرمایه اولیه تشکیل شرکت‌ها تناسب معقولی برقرار گردد تا عدالت مالیاتی رعایت شود به گونه‌ای که شرکت‌های با سرمایه اولیه کمتر مالیات‌ کمتری نسبت به شرکت‌های با سرمایه اولیه بیشتر بپردازند‌‌. برای حل این مسایل روش‌های مختلف مالی و حسابداری به کار گرفته می‌شود‌.
شرکت‌های بازرگانی سعی می‌کنند که قیمت و میزان تولید خود را به نحوی تنظیم کنند که منافع آنها حداکثر شود، پس همیشه این امکان وجود دارد که شرکت‌های یادشده از طریق افزایش قیمت کالای خود قسمتی از مالیات متعلقه را به مصرف‌کنندگان انتقال دهند‌‌. چنانچه تقاضا برای کالای مزبور درمقابل افزایش قیمت چندان تغییر نکند (مردم مجبور باشند آن کالا را تهیه کنند و کالا ضروری باشد) امکان انتقال مالیات بیشتر است‌.
مالیات بر درآمد شرکت‌ها از مقدار وجوهی که در سرمایه‌گذاری جدید به کار می‌افتد، می‌کاهد زیرا این نوع مالیات باعث می‌گردد که از سرمایه‌گذاری مجدد مقدار وجوهی که به عنوان مالیات به دولت پرداخت می‌شود، جلوگیری به عمل آید و سود قابل توزیع بین صاحبان سهام نیز کاسته شود‌‌. واضح است که کاهش پس‌انداز شرکت و همچنین تنزل پس‌انداز صاحبان سهام به علت تقلیل سود سهام که در نتیجه وضع مالیات حاصل شده است، در بازار پول و سرمایه اثر می‌گذارد و در نتیجه درکاهش سرمایه‌گذاری موثر واقع می‌شود‌‌. به همین جهت در بسیاری از کشورها سود توزیع نشده شرکت‌ها از پرداخت مالیات معاف می‌گردد و درتعیین نرخ‌های مالیات بردرآمد شرکت‌ها نیز جانب اعتدال رعایت می‌شود‌.
مالیات بر واردات‌

t-m-3


افزایش درآمدهای دولت از محل مالیات بر واردات، تناسب چندانی با افزایش واردات به کشور ندارد‌‌به طوری که در سال ۱۳۸۴، واردات کالا به کشور براساس اعلام گمرک جمهوری اسلامی ۱۱ درصد رشد نشان می‌دهد، حال اینکه در این سال بر اساس اعلام بانک مرکزی درآمدهای دولت از محل مالیات بر واردات هشت درصد رشد داشته است‌‌.
در سال ۱۳۸۵ که واردات به کشور با ۴/۲ میلیارد دلار رشد به ۵/۴۱ میلیارد دلار می‌رسد و افزایش شش درصدی دارد، درآمدهای دولت از محل مالیات بر واردات ۱۰ درصد رشد دارد و به ۳۹۸۰۶ میلیارد ریال می‌رسد‌‌.
در سال بعد یعنی سال ۱۳۸۶، درآمد دولت از محل مالیات بر واردات ۲۲ درصد رشد دارد اما در همین سال واردات رشد ۱۶ درصدی دارد، در سال ۱۳۸۷ که دولت مجموعا با ۵۶۶۸۹ میلیارد ریال درآمد از مالیات بر واردات، عایداتش از این محل ۱۶ درصد رشد نشان می‌دهد، واردات به بیشترین رقم در طول دهه فعلی می‌رسد، یعنی با ۱۴ درصد رشد به  ۶/۵۵ میلیارد دلار می‌رسد‌‌. حال اینکه در همین سال کل درآمد دولت از مالیات بر واردات با ۱۶ درصد رشد به ۵۶۶۸۹ میلیارد ریال رسیده است‌‌.
مالیات بر درآمد

t-m-4


میانگین رشد این نوع مالیات در سال‌های ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۴ حدودا ۱۴ درصد به صورت سالانه بوده است‌‌. این رقم هم بیشتر به خاطر افزایش ناگهانی ۳۰ درصدی در سال ۸۳ به این شکل درآمده است‌‌.    اما میانگین رشد این نوع مالیات در سال‌های ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۷، ۲۷ درصد بوده است‌‌. این مالیات ممکن است برانواع درآمد شخص یا برمجموع درآمد وی وضع شود‌‌. درمالیات برانواع درآمد، هریک از منابع متعدد درآمد شخصی (مانند حقوق، بهره پول، درآمد املاک، اجاره‌بهای مستغلات، درآمد حاصل از تصدی مشاغل آزاد مانند درآمد پزشکان، وکلای دادگستری و‌.‌.‌.) معمولا به طرق و نرخ‌های مختلف مشمول مالیات قرارمی‌گیرد‌.
در مالیات بر مجموع درآمد تمامی عواید شخص از منابع مختلف درآمد روی هم محاسبه می‌شود و معمولا پس از کسر بخشودگی‌های مقرر درقانون با نرخ‌های تصاعدی مشمول مالیات قرارمی‌گیرد‌‌. به‌طورکلی وصول مالیات برانواع درآمد سهل‌تراست ولی مالیات برمجموع درآمد بیشتر منطبق با عدالت مالیاتی است‌.
در این بخش دولت در سال ۱۳۸۴، مجموعا ۲۹ درصد بیشتر نسبت به سال قبل درآمد داشته است‌‌. در سال ۱۳۸۵، دولت مجموعا ۱۹ هزار و ۴۵۱ میلیارد ریال از محل مالیات بر درآمد، درآمد کسب کرده که نسبت به سال قبل، افزایش ۲۷ درصدی را نشان می‌دهد‌.

در سال ۱۳۸۶، دولت مجموعا از محل مالیات بر درآمد، ۲۵ هزار و ۹۶۰ میلیارد ریال درآمد کسب کرده است که افزایش ۳۳ درصدی نسبت به سال قبل را نشان می‌دهد‌‌. در سال ۱۳۸۷ نیز باز این منبع درآمد دولت، افزایش داشته و با ۲۱ درصد رشد به رقم ۳۱ هزار و ۵۸۷ میلیارد ریال می‌رسد‌‌. آمار سال ۱۳۸۸ موجود نیست!

مالیات بر ثروت‌

t-m-5

این نوع مالیات می‌تواند معیار مناسبی در سنجش عملکرد دولت‌ها در نیل به عدالت اجتماعی قرار گیرند‌‌. در واقع این یک راه و ساز و کار سنتی برای توزیع عدالت در جامعه است‌‌.
با توجه به تورم بی‌سابقه در بازار مسکن طی سال‌های ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۸ به نظر می‌رسد باید در این بخش درآمدهای دولتی رشد بیشتری داشته باشد چراکه نقل و انتقال املاک یکی از موضوعات اصلی این بخش است اما در کمال تعجب در جدول مشاهده می‌کنید که در این بخش‌ها، نه تنها افزایشی به چشم نمی‌خورد، بلکه در اولین سال آغاز به کار دولت نهم، درآمد‌های دولت در این بخش، کاهش حدودا ۵۰ درصدی نیز داشته است‌‌.
از طرفی، از آنجا که شعار اصلی دولت نهم بر گسترش عدال بنیان نهاده شد به نظر می‌رسد در این بخش باید رشد بیشتری نسبت به سایر بخش‌ها مشاهده شود.
مالیات بر دارایی به انواع مختلفی مانند مالیات بر ارزش اراضی، مالیات بر ارث و نقل و انتقالات بلاعوض و مالیات نقل و انتقالات قطعی تقسیم می‌شود‌‌. مالیات بر ارث و نقل و انتقالات بلاعوض در تعدیل توزیع غیرعادلانه ثروت موثر است‌. مالیات براراضی ممکن است بر قیمت اراضی یا افزایش ارزش اراضی وضع شود‌‌.
معمولا هرقدر فاصله بین خرید و فروش کمتر باشد نرخ مالیات بیشتر است و به این‌ ترتیب مبلغ مالیات با فاصله زمانی بین خرید و فروش اموال و مقدار منفعتی که درنتیجه معامله حاصل شده ارتباط پیدا می‌کند‌‌. مالیات‌های مزبور وسیله موثری برای جلوگیری از سفته‌بازی درمعاملات غیرمنقول به شمار می‌رود و ممکن است درتجهیز پس‌انداز خصوصی برای سرمایه‌گذاری مولد موثر واقع شود‌‌. دربسیاری از کشورها، مالیات بر اراضی و منازل مسکونی مهم‌ترین منبع درآمد برای شهرداری‌ها و حکومت‌های محلی به‌شمار می‌رود‌.


مالیات بر مصرف و فروش‌

t-m-6

از جمله مالیات‌هایی است که مصرف کنندگان و مردم عادی آن را می‌پردازند اما به طور مستقیم از پرداخت آن آگاه نیستند‌‌. بر اساس آمار بانک مرکزی، در این بخش، در آمد‌های دولت از سال ۸۴ تا ۸۷، به ترتیب ۵۴، ۳-، ۱۷ و ۴-‌درصد رشد و کاهش داشته است‌.   مالیات برمصرف که نوعی مالیات غیرمستقیم است، روی قیمت کالاهای مورد مصرف عمومی کشیده می‌شود و از تولید‌کننده کالاها و خدمات مزبور وصول می‌شود‌‌.

بنابراین مالیات برمصرف جزیی از قیمت کالا را تشکیل می‌دهد به نحوی که معمولا مصرف‌کننده نمی‌تواند تشخیص دهد چه مقدار از قیمت کالا بابت مالیاتی است که تولید‌کننده یا فروشنده به دولت می‌پردازد‌‌. مالیات برمصرف اغلب به کالاها و خدماتی تعلق می‌گیرد که درمقابل تغییرات قیمت حساسیت کمی دارند و به همین جهت این نوع مالیات یکی از منابع مهم درآمد دولت را تشکیل می‌دهد‌‌. کالاها و خدماتی که دراغلب کشورها مشمول مالیات برمصرف قرار می‌گیرند، عبارتند از: دخانیات، بنزین، قند و شکر و بعضی دیگر از کالاهای تجملاتی و ضروری، چون اگر این مالیات برکالاهای ضروری وضع ‌شود، سنگینی آن را طبقات کم‌بضاعت بیشتر احساس می‌کنند‌.
مالیات برفروش به کالاهایی تعلق می‌گیرد که در مرحله خرده‌فروشی به دست مصرف‌کننده می‌رسد‌‌. دراین نوع مالیات فروشگاه‌ها موظف هستند که مبلغ مالیات را مجزا از قیمت کالا حساب کرده و در یک رقم جداگانه به نحوی که مصرف‌کننده از مبلغ آن اطلاع حاصل کند، دریافت دارند‌‌. غرض از این نوع محاسبه آن است که مصرف‌کننده مالیات را بپردازد‌‌. در ایران این نوع مالیات وجود ندارد.

——————-

این مطلب در روزنامه جهان صنعت صفحه اول / مورخ : دوشنبه ۱۷ آبان ۱۳۸۹ در شماره: ۱۸۲۵  به چاپ رسید.