هوشنگ امیراحمدی: از احمدی نژاد خوشم می آید؛ می خواهم کمکش کنم

31 آگوست 2010 ۱ دیدگاه
قرار ملاقات با هوشنگ امیر احمدی ،موسس انجمن ارتباط آمریکاییان و ایرانیان، در لابی هتل استقلال ،محل اقامتش در تهران، گذاشته و نتیجه نیز گفت و گوی مفصلی می شود که در دو قسمت منتشر خواهد شد.

در قسمت اول با امیراحمدی به مسایلی از زادگاه او و خانواده پدری اش، چگونگی ارتباطش با فدائیان جنگل سیاهکل و دلیل خروجش از ایران و رفتن به آمریکا صحبت می شود و در بخشی از قسمت و بخش دوم گفت و گو ، او به اظهار نظر در مورد گروه های سیاسی کشور می پردازد و ادعا می کند پیش از سید محمدخاتمی رییس جمهور اصلاح طلب کشورمان بحث جامعه مدنی را مطرح کرده است و همچنین از عدم شجاعت خاتمی در تصمیم گیری هایش انتقاد می کند.

او می گوید در زمان اولین دوره انتخاباتی که خاتمی در آن شرکت کرده از نامزد رقیب او یعنی ناطق نوری حمایت کرده و هنوز هم بر صحت تصمیم خود ایمان دارد.
او که مدت زیادی از ایران دور بوده، می گوید می خواسته در انتخابات ریاست جمهوری دور قبل شرکت کند، اما رد صلاحیت شده و به همین خاطر به جنتی(رییس شورای نگهبان قانون اساسی) نامه ای هم نوشته است و البته قصد دارد بازهم در این زمینه بخت آزمایی کند. به هر تقدیر گفت و گوی عصر ایران با او که بیش از دو ساعت به طول انجامید حاوی نکاتی است که خواندنش می تواند جالب باشد.
 
هوشنگ امیر احمدی - تهران؛ تابستان 87کی و کجا متولد شدید؟
من متولد چهارم فروردین سال ۱۳۲۶ هستم. در دهکده ای به نام «شیخ نشین» در بخشی به نام «شاندرمن» از شهرستان تالش از استان گیلان هستم که حاشیه ای است از بندر انزلی تا آستارا که فکر می کنم بعد از آمل بیشترین مرز دریایی را دارد. منطقه بسیار زیبایی است که در همینجا هم بگویم که فکر می کنم دولت جمهوری اسلامی کمترین کمک را به تالش کرده، یعنی اصلا کمکی نکرده است.
در مورد خانواده خودتان بگویید، چه کاره بودند؟
پدر بزرگ من خان بود، تمام املاک و زمین های آن منطقه برای او بود. مردی بود که چندین زن داشت و من بیست و یکی دوتا عمو و عمه داشتم. مدرسه آنجا، حمام آنجا، امامزاده و مسجد آنجا و… همگی را پدر بزرگ من ساخته بود. مدرسه ای که من در آن تا کلاس شش ابتدایی درس خواندم در روی زمین پدر بزرگم و با پول پدر بزرگم اداره می شد. خانواده ام در اروپا، آمریکا و ایران پخش هستند و الان هم شنیدم در آنجا نسل دیگری آمدند.
چند خواهر و برادر دارید؟
الان دو برادر و سه برادر دارم. بیشتر بودیم هفت خواهر و برادر بودیم که بقیه فوت کردند.
آنها چه کار می کنند؟
یکی از خواهران و یکی از برادرانم در چوکا(چوب و کاغذ ایران) کار می کنند که برادرم بازنشسته شده است. یکی دیگر از خواهرانم خانه دار است و همسرش در ارتش است و بعد هم وارد سپاه شد.
یعنی در خانواده شما،کسی جز شما فعالیت های سیاسی انجام نمی دهد؟
خانواده امیراحمدی خیلی کم نگاه سیاسی داشت. الان البته کمی اوضاع فرق کرده، همه شان دانشگاهی شدند و نگاه سیاسی هم دارند. اما اینها یک خانواده فئودالی بودند.
تا کی در شیخ نشین بودید؟
من تا کلاس شش ابتدایی در همان دهکده پدربزرگم درس خواندم، بعد از کلاس شش تا ۹ ، به شهرستان دیگری به نام ماسال رفتم که حدود شش کیلومتری شهرستانمان بود. کلاس ۱۰ به رشت آمدم، در دانشگاه رضاشاه کبیر، از ده تا ۱۲ و دیپلمم را آنجا گرفتم و شاگرد اول استان شدم.
چه رشته ای می خواندید؟
آن زمان طبیعی بود و ریاضی بود و ادبیات. من طبیعی بودم.
در دانشگاه چه رشته ای خواندید؟
خیلی دوست داشتم که پزشک شوم، تصادفا هم نشدم. من موقع انتخاب دانشگاه همه جا پزشکی هم زده بودم. در دانشگاه تبریز هم پزشکی قبول شدم هم کشاورزی.
من پزشکی را انتخاب کردم، وارد دانشگاه که شدم هیچ وقت فراموش نمی کنم همان دو هفته اول ما را بردند سالن تشریح، همانجا حالم بهم خورد و در رفتم. دیگر همه چیز دیر شده بود. دیگر هیچ کاری نمی شد کرد، تنها چاره ای که داشتم انتخاب رشته کشاورزی بود.
علاقه ای هم نداشتم. اما پدرم خیلی علاقه داشت، فکر می کرد مهندس می شوم و باغ هایش را درست می کنم. اما یکبار هم که نهال برایش زدم ، خشک شد!
بعد از دانشگاه چه کردید؟
بعد به سپاه ترویج رفتم(دوره سربازی آن زمان) در کرج شش ماه در اموزش بودیم. من چون جزو بیست نفر اول آن دوره بودم اجازه داشتم که محل خدمتم را خودم انتخاب کنم. من لاهیجان را انتخاب کردم و به عنوان افسر ترویج آنجا رفتم
و سرپرست سپاه ترویج مناطق لاهیجان و سیاهکل شدم.
وقتی که سیاهکل بودم درست سالی بود که فدائیان در جنگل سیاهکل داشتند علیه شاه فعالیت می کردند. من سرپرست سیاهکل هم بودم. آن موقع یادم هست که تیمسار اویسی به لاهیجان آمد و به ما دستور داد که با لباس در شهر تردد نکنیم. برای اینکه فکر می کرد بچه ها(فدائیان) ما را می زنند. در حالی که ما خودمان با آنها کار می کردیم. ما یک گروه انقلابی بودیم و به بچه های سیاهکل از درون بدنه ژاندارمری کمک می کردیم.
یعنی با آنها همراهی می کردید، فعالیت تان به شکل سازمانی بود؟
نه هیچوقت فعالیت سازمانی به آن شکل با آنها نداشتم، به عنوان کسی بودم که علاقمندی داشتم. من بین ۱۷ سالگی تا ۲۴-۲۵ سالگی تمایلات شدید چپی داشتم، من همیشه می گویم “کسی که از سن ۱۸ سالگی تا سن ۲۰ و چند سالگی چپ و انقلابی نباشد اصلا قلب ندارد، بعد از آن اگر همانطور بماند اصلا مغز ندارد. “ما در آن سن و سال ها آرمانگرا و انقلابی هستیم و معمولا با رگ گردنشان فکر می کنیم.
اینکه منطقی به نظر نمی رسد، شما در یک خانواده کاملا فئودال و زمین دار بدنیا آمدید!
من همیشه با آنها(پدر و پدربزرگم) دعوا داشتم. همیشه به آنها می گفتم شما با این رعیت ها بد می کنید. پدرم به من می گفت مفت خوری می کنی و دنبال عدالت هستی!
ولی این را هم صادقانه بگویم، خانواده ام به آن مفهوم فئودالی، خیلی بد نبودند. الان هم هنوز هم بچه های رعیت هایمان عاشق ما هستند. من همیشه اعتقاد داشتم و هنوز هم دارم که رعیت ها استثمار می شوند.
خب چه شد که خط فکریتان عوض شد؟هوشنگ امیر احمدی در گفت و گو با عصرایران - تهران؛هتل استقلال
من همیشه اعتقاد عجیبی به عدالت دارم. برای من هنوز هم بزرگترین مفهوم “عدالت” است. عدالت برای من یک مفهوم بسیار وسیع دارد، عدالت فقط عدالت اقتصادی نیست، عدالت اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و حتی جغرافیایی هم در تعریف عدالت از نظر من می گنجد.
در آن زمان من فکر می کردم که سوسیالیسم واقعاً سیستم عدالت است. بعدها وقتی که انقلاب اسلامی شد و از انقلاب حمایت کردم بازهم به این دلیل بود که عدالت اسلام مرا جلب می کرد. بنابراین همیشه برای من نه سوسیالیسم نه اسلام به عنوان یک ایدئولوژی سیاسی مطرح نبوده. البته من مسلمانم و به مسلمان بودنم هم همیشه افتخار کردم، ولی به عنوان یک ایدئولوژی سیاسی(این دو) جذبه شان برای من به خاطر عدالت بود. الان هم خودم را یک آدم “سوسیال دموکرات ملی” می دانم. کسی که به عدالت عمیقا اعتقاد دارد و ملی است.
در آن زمان( دوران دانشگاه وسربازی) فعالیت های دیگرتان چه بود؟

با یک عده ای از بچه ها روزنامه باران را در می آوردیم.
شما کارهای ادبی هم انجام دادید؟
بله؛ من قصه نویس بودم و با مجله فردوسی کار می کردم. من تقریبا با تمام پیشکسوتان ادبی آن روزگار آشنایی داشتم. شاملو، محمود دولت آبادی، آتشی، سپانلو، دستغیب و خصوصا غلامحسین ساعدی. با یک آقایی به نام بهرام داوری که در هنر و ادبیات کیهان آن زمان بود، به اتفاق ایشان مجله ای به نام پست ایران در آوردیم، آن موقع اجازه نمی دادند اسم های معنی داری برای مجلات انتخاب کنیم، اسمش پست ایران بود ولی مجله خوبی بود.
دوران دانشگاهی ام، دوره خیلی خوبی بود. همراه با صمد بهرنگی بودیم، آنها مجله خیلی خوبی در می آوردند به نام “دانشجو” که من طراحشان بودم و نقاشی های پشت جلدشان را من می کشیدم.
از کارهای آن زمان تان کدام ها را به خاطر دارید؟
داستانی بود به نام کابوس، که برای بچه های سیاهکل نوشتم. کار دیگری بود با نام با خیل فرزانگان سرخ، که باز برای سیاهکل بود. قصه دیگری بود با نام بازارچه که قصه این دستفروش های بازار رشت بود، قصه یک گوجه فروشی بود. یک قصه ای نوشتم به نام پارگاه، داستان یک زن و مرد کوهستانی است که بره شان را گرگ می زند، در حالی که خانمش حامله است و درست موقعی که گرگ بره را می برد ،زن دارد زایمان می کند و این مرد بین دوراهی مانده که گوسفند و بره را نجات بدهد یا زن و فرزندش را و جالب است که زنش به او می گوید باید دنبال بره بروی، چون روزی ماست. این قصه خیلی بی نظیر است، من هر وقت می خوانم تحت تاثیر قرار می گیرم ، چون اگر یک مرد تالشی آن موقع در این وضعیت قرار می گرفت واقعا دنبال گوشفندش می رفت.
 
آنچه گفتید نشانه نزدیکی فکری شما با جریان های چپ آن زمان کشور است، یعنی نزدیکی با فدائیان جنگل سیاهکل و… این چه دوره ای از زندگی شما بود؟
این سن ۱۸ سالگی تا حدود ۲۴ سالگی است. وقتی که دیگر از سربازی برگشتم، چهار سال در بین اقوام لر زندگی کردم، در خرم آباد و بروجرد و دورود و… بودم. بعد هم سه سال در یاسوج و بویراحمد بود.
در لرستان چه کار می کردید، چه شد و کی به آمریکا رفتید؟
من در کارخانه قند یاسوج بودم. سال های خیلی خوبی بود من تقریبا تا وقتی که به آمریکا بروم معاون کارخانه بودم و رییس چغندر کاری. یادم هست که یک نفر به اسم سرهنگ سالاری ، رییس ساواک کهکیلویه و بویر احمد بود، اینها یک روز به کارخانه آمدند و گفتند تمام کسانی که در کارخانه مدیر ارشد هستند باید بروند و رستاخیزی بشوند.
من هم جزو بچه های سیاهکل بودم، یعنی از نظر فکری در آن جریان بودم و عضو نشدم. گفتند پس باید استعفا بدهی، من هم گفتم خب، استعفا می دهم. اول به اروپا رفتم، سه ماهی اروپا بودم، برگشتم و زندگی ام را فروختم و دیگر به طور دائمی به آمریکا رفتم. یعنی در آن زمان باید بین رستاخیزی شدن و از ایران خارج شدن یکی را انتخاب می کردیم، که من رفتن را انتخاب کردم.
دقیقا چه سالی از ایران خارج شدید؟
اوایل سال ۵۴ بود، من از اینجا مستقیم به دالاس رفتم. در آمریکا شروع به انگلیسی یاد گرفتن کردم. در همان ۵-۶ ماه اول شاگرد اول شدم. دانشگاه مرا مجانی پذیرفت و یک فوق لیسانس در مدیرت صنعتی گرفتم. سال ۷۶(میلادی) تمام کردم. بعد رفتم به دانشگاه کرنل، که جزو هشت دانشگاه برتر دنیا است. در آنجا وارد دوره دکتری شدم. وقتی وارد دانشگاه شدم(در دوره دکتری) انقلاب تقریبا شروع شده بود. سال دوم دانشگاه بودم که انقلاب پیروز شد.
اولین بار بعد از تثبیت انقلاب، کی به ایران برگشتید؟
سال ۸۶(میلادی) به ایران برگشتم. با دعوت آقای مهندس مهدی چمران، که الان رییس شورای شهر است. سه بار در سه کنفرانس بازسازی، در سه سال پشت سرهم به ایران آمدم. بعد از آن با دعوت کنفرانس های دفاع مقدس چندبار آمدم. بعد هم به دعوت وزارت امور خارجه چندباری به ایران آمدم.
از بین جریان های سیاسی فعلی کشور، شما به کدامیک بیشتر نزدیک هستد؟
این را اول بگویم که اصلا جناحی نیستم. من هرگز با هیچ جناحی نه در گذشته و نه در حال فعالیت کرده ام. من ویژگی های فکری ام جوری است که با جزء به جزء خیلی از جناح های سیاسی کشور نزدیک هستم.
مثلا من قبل از آقای خاتمی بحث جامعه مدنی را در کشور باز کردم، ولی در عین حال یادم است که در دوره اول انتخابات آقای خاتمی، من طرفدار آقای ناطق بودم. در حالی که بحث جامعه مدنی را من به کشور آوردم.
از احمدی نژاد خوشم می آید چون آدم خیلی شجاعی است، از کروبی هم به همین معنا. از آقای خاتمی هم خیلی خوشم می آید آدم خیلی وارسته و دموکراتی است، اما شجاعت لازم را خیلی وقت ها به خرج نداد.
من اعتقاد دارم که هر کدام از این افراد یک سری چیزها دارند. آدمها مثل پکیج می مانند، خیلی چزها در آنها هست. متاسفانه در کشور ما همه چیز را سیاه و سفید می کنند، اما واقعیت این است که آدمها خاکستری هستند. وقتی که آقای احمدی نژاد به طرف روستاها و مناطق رفت، من خیلی این را دوست دارم. به خودش هم گفتم که من خیلی دوست دارم به تو کمک کنم.

—————————————-

این مطلب در تاریخ ۵ مردادماه ۱۳۸۷ در سایت عصر ایران منتشر شد.

قرارگاه اقتصاد/ نگاهی به فعالیت های اقتصادی قرارگاه خاتم از ابتدای شکل گیری تاکنون

31 آگوست 2010 ۱ دیدگاه

کم پیش می آمد که آنها را ببینیم.با این حال اگر فرصتی می یافتند وتنفس در هوای خمپاره و نارنجک را رها می کردند، خسته و سوخته می دیدیمشان با یک دنیا حرف و در ددل وناگفتنی از جنگ. جنگی ناخواسته که آنها علیه اش به پا خواسته بودند.
این روزها اما همه چیز تغییر کرده.رزمندگان دیروز،امروز سودای صنعتگری دارند.پل می سازند،تایر تولید می کنند.بورس را از سقوط نجات می دهند و اکنون شده اند ستون »تپیکس« محور بورس تهران.
سپاهیان فقط آنهایی نیستند که در ماه های اخیر در خیابان ها حضور داشتند ونظم شهر را در دست گرفته بودند. اهالی سپاه در بنگاه های اقتصادی عظیم و پروژه های عمرانی عظیم تر حضور دارند. حضوری که در چهار سال قبل پررنگ تر هم شده است. در کشور پروژه های بزرگی را می بینیم که روی تابلوی آن نوشته شده، مجری: قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا. در تهران هم پل ها و بزرگراه های زیادی توسط این قرارگاه ساخته شده است.
این گزارش درپی نفی یا اثبات سرمایه گذاری های سپاه نیست که قصد داریم تولد یک بنگاه بزرگ اقتصادی و سرمایه گذاری را اعلام کنیم.بنابراین باید به این نکته اشاره کنیم که مراکز فنی و سازندگی و تجاری سپاه آنقدر زیاد است که در این گزارش نمی توان به همه آنها اشاره کرد اما یکی از معروف ترین آنها»قرارگاه خاتم« است. نام این قرارگاه در فعالیت های عمرانی تهران،در پروژه های نفتی عسلویه،در سرمایه گذاری های بازار سهام ودر فعالیت های بازار پول بیشتر از همیشه به چشم می خورد.
این قرارگاه تا کنون بنابر برخی آمارها حدود ۱۵۰۰ طرح و پروژه عمرانی و سازندگی را به انجام رسانده و در حال حاضر نیز حدود ۲۴۷ طرح دیگر را در دست اجرا دارد.
از نکات جالب آنکه اکثر شخصیت های سیاسی فعلی کشور به نوعی به این قرارگاه مربوط می شوند و در آن سابقه ای داشته اند. اشخاصی چون سرلشکر فیروزآبادی، محمد باقرقالیباف، محسن رضایی و حتی پرویز فتاح وزیر نیرو، وزیر همان وزارت خانه ای که امروزه در شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران ( بزرگ ترین کارفرمای سد و نیروگاه های آبی ایران) در بین نام شرکت های همکار آن نام شرکت های نظامی چون: قرارگاه خاتم الانبیا/ قرارگاه خاتم الانبیا(قرب نوح)/ قرارگاه خاتم الانبیا(موسسه حرا)/ قرارگاه خاتم الانبیا(موسسه رهاب)/ قرارگاه خاتم الانبیا(موسسه ساحل)/ قرارگاه خاتم الانبیا(موسسه عمران)/ قرارگاه خاتم الانبیا(موسسه مکین)/ قرارگاه بازسازی نیروی زمینی سپاه و قرارگاه قائم/ ارتش جمهوری اسلامی (قرارگاه منطقه جنوب) به چشم می خورد.

خاتم بازوی اقتصادی سپاه
قرارگاه خاتم الانبیای سپاه پاسداران که از آن به عنوان مهمترین واحد اقصادی سپاه نام برده می شود و در حال ‏حاضر بزرگ ترین پیمانکار پروژه های دولتی در ایران به حساب می آید سال ۶۹ با موافقت رهبر انقلاب تاسیس شده است. این قرارگاه تاکنون بنابر برخی آمارها بیش از ۱۵۰۰ پروژه ‏دولتی را در بخش های مختلف اقتصادی ‏کشور در‎ ‎اختیار گرفته و‏‎ ‎در سه سال اخیر مهمترین مجری ‏پروژه های دولتی‎ ‎در بخش نفت و گاز بوده است.‏
در سال ۸۵ قرارگاه خاتم الانبیای سپاه پاسداران طی قراردادی به ارزش یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار با ‏شرکت ملی گاز ایران، احداث خط لوله ۹۰۰ کیلومتری انتقال گاز عسلویه به ایرانشهر را در استان سیستان و ‏بلوچستان بر عهده گرفت. دیگر پروژه بزرگی که از سوی وزارت نفت به سپاه پاسداران واگذار شده، طرح ‏توسعه فازهای ۱۵ و ۱۶ میدان پارس جنوبی است. قرارداد توسعه فازهای ۱۵ و ۱۶ پارس جنوبی به ارزش‏‎ ‎مالی ‏‏۲ میلیارد و ۹۷ میلیون دلار با ترک تشریفات مناقصه دو سال پیش به قرارگاه سازندگی خاتم ‎الانبیا واگذار شد اما ‏سپاه پاسداران نتوانست در زمان مقرر اجرای آن را به پایان برساند.
متعاقبا در اول تیرماه ۸۷ خبرگزاری ها ‏گزارش دادند که به دستور آقای احمدی نژاد اختصاص وام ‏یک میلیارد دلاری دیگر به طرح توسعه فازهای ۱۵و۱۶ ‏پارس جنوبی‎ ‎قطعی شده است.
رستم قاسمی، فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا اعلام کرد که وام یک میلیارد ‏دلاری مورد اشاره از‏‎ ‎محل صندوق ذخیره ارزی به این قرارگاه اختصاص یافته و خاطرنشان کرد: »با تاکید ‏رئیس جمهور و با هدف تسریع در‎ ‎مرحله اجرایی این دو فاز، مجوز لازم از شورای ‏اقتصاد و هیات امنای حساب ‏ذخیره ارزی‎ ‎توسط بانک صنعت و معدن گرفته شد.«
پس از پایان جنگ تحمیلی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی وارد فعالیت های سازندگی شد و در کنار فعالیت های نظامی حضور در عرصه های عمرانی و زیربنایی را گسترده تر و جدی تر پیگیری کرد. به ویژه اینکه حضور این نهاد نظامی و امنیتی در عرصه های اقتصادی منع قانونی ندارد حتی بر اساس اصل ۱۴۷ قانون اساسی، دولت موظف به استفاده از توان نیروهای مسلح در سازندگی و توسعه کشور است. البته این امر در زمانی است که جنگی وجود نداشته و امنیت در مرزها و داخل کشور حکمفرما باشد. پیش از این، سپاه به ویژه قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا به عنوان بازوی مهندسی و اجرایی این نیرو در بسیاری از فعالیت های عمرانی، بازسازی و سازندگی کشور حضور داشته است .

خاتم در نفت
هرچند فرماندهان قرارگاه خاتم هرگز اتهام برخورداری از امتیازات ویژه در واگذاری مناقصه ها را نپذیرفتند و حتی محمود احمدی نژاد نیز یک بار از آنها در برابر این نقدها دفاع کرد اما نقد جدی بخش خصوصی به قرارگاه خاتم و فعالیت های آن همیشه این بوده که رقابت این قرارگاه به دلیل برخورداری از و برخی معافیت ها مثل معافیت های مالیاتی و…. با شرکت های بخش خصوصی رقابتی عادلانه نیست. برای مثال دو مورد از این قراردادها که بیشتر در رسانه ها مطرح شدند، دو پروژه احداث خط لوله گاز ۹۰۰ کیلومتری و توسعه فازهای ۱۵ و ۱۶ پارس جنوبی را بدون برگزاری مناقصه برده است.
قرارداد بین شرکت ملی گاز ایران و قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا منعقد شد. این قرارداد احداث خط لوله گاز برای انتقال ۵۰ میلیون متر مکعب از گاز عسلویه از طریق استان هرمزگان به استان سیستان و بلو چستان به طول ۹۰۰ کیلومتر است. مبلغ قرارداد۱/۳ میلیارد دلار است. در مراسم امضای این قرارداد که مهم ترین پروژه نفتی واگذار شده به سپاه پاسداران است کاظم وزیری هامانه وزیر نفت و سردار سید یحیی رحیم صفوی فرمانده وقت سپاه پاسداران حضور داشتند. در قرارداد دیگر، توسعه فازهای ۱۵ و ۱۶ پارس جنوبی به قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا سپرده شد. مبلغ قرارداد ۵/۲میلیارد دلار است.
در اردیبهشت ماه امسال نیز مدیرعامل شرکت مهندسی نیروی نفت وگاز سپانیر وابسته به قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا از توافق جدید با شرکت نفت وگاز پارس برای حفر یک حلقه چاه اکتشافی در حاشیه میدان مشترک گازی پارس جنوبی خبر داد. سردار خواجه علی حجم کل پروژه های عمرانی قرارگاه خاتم الانبیا را ۱۵ هزار میلیارد تومان اعلام کرد.
در قراردادی دیگر این قرارگاه با دولت نهم، قرارگاه »خاتم الانبیا« با مشارکت گروه صنعتی »سدید« ‏برنده مناقصه ۳۲۰ میلیون یورویی شرکت ملی گاز ایران شده است.‏مسعود صادقی، ‎مدیرفروش گروه صنعتی سدید به واحد مرکزی خبر گفت: »این مناقصه مربوط به پروژه خط‎ ‎انتقال گاز نائین- میامی به طول ۲۸۳ کیلومتر است که ظرف مدت ۱۸ ماه به صورت کامل‏‎ ‎از سوی سدید با ‏همکاری قرارگاه خاتم الانبیا اجرا می شود.« ‏به گفته صادقی از ۲۸۳ کیلومتر لوله های قطور فولادی موردنیاز‎ ‎این پروژه ۱۶۲ کیلومتر آن از طریق شرکت ‏لوله و تجهیزات سدید تامین می شود و مابقی آن از شرکت لوله سازی ماهشهر تهیه خواهد‎ ‎شد.

خاتم در مسکن
سال گذشته در همین روزها فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا توسعه بخش مسکن کشور را یکی از سیاست های جدید این قرارگاه عنوان کرد و گفت: در این زمینه طرحی با عنوان طرح صنعتی سازی مسکن ارائه شده که در هیات وزیران مورد تصویب قرار گرفته است.
سردار رستم قاسمی فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا به تشریح عملکرد فعالیت های عمرانی و اقتصادی این قرارگاه پرداخت.وی گفت: قرارگاه با رویکرد جدید و با هدف حمایت از بخش خصوصی فقط در پروژه های خاص عمرانی و اقتصادی کشور که بخش خصوصی توان اجرای آن را ندارد، مشارکت می کند.باگذشت یکسال، هنوز خبری از فعالیت های این قرارگاه در بخش مسکن منتشر نشده است.

خاتم در بنادر
یکی از حوزه های عمده فعالیت این قرارگاه، ساخت و تجهیز اسکله ها و بنادر است. در اردیبهشت ماه سال ۸۷ مدیرعامل شرکت توسعه بندر و فرودگاه کیش گفت: قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا برنده مناقصه احداث اسکله ۱۲هزار تنی بندرگاه جزیره کیش شد. بشیر خلیلی افزود:با احداث این اسکله کشتی های ۱۲هزار تنی می توانند برای بارگیری و تخلیه کالاهای خود در این بندرگاه پهلو بگیرند. وی، مبلغ قرارداد احداث اسکله ۱۲هزار تنی بندرگاه کیش را ۳۲۰میلیارد ریال عنوان کرد و گفت: طول این اسکله نیز حدود ۴۵۰متر است و عمق آن ۹ متر تعیین شده است. پیش از آن در بهمن ماه سال ۸۵ قرارداد ساخت مخازن ذخیره سازی، تاسیسات بندری و اسکله طرح »ایران ال ان جی« را با مشارکت شرکت »دایلم« کره جنوبی و قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء، منعقد کرد. از سایر اسکله هایی که این قرارگاه در ساخت و تجهیز آنها مشارکت داشته است می توان به: اسکله های شهید بهشتی و پست پانامات در بندر امام خمینی(ره) اشاره کرد.

خاتم در راه آهن
قرارگاه خاتم، در بخش راه های ریلی نیز پروژه هایی را انجام داده و می دهد. ۲۳ بهمن ماه سال ۸۵ شهردار منطقه ۱۷تهران از امضای تفاهمنامه مشترک میان شهرداری تهران، شرکت راه آهن و قرارگاه خاتم الانبیا برای انتقال بخشی از خط آهن تهران – تبریز به زیر زمین خبر داد. این طرح قرار بود طی مدت ۲۴ماه و با هزینه تقریبی ۶۰۰میلیارد ریال انجام شود. دی ماه همان سال نیزعملیات ریل گذاری راه آهن زاهدان – بم از زاهدان به سمت بم آغاز شد. پیمانکار این پروژه نیز قرارگاه خاتم بود.
رستم قاسمی، فرمانده قرارگاه خاتم، در ماه های پایانی سال گذشته در خصوص طرح های انجام شده و در دست اجرای این قرارگاه گفته بود: در بخش شمال کشور قرارگاه خاتم طرح گازرسانی ارمنستان را انجام داد و طرح گازرسانی خط ۱۱ میامی به گلستان به زودی آغاز خواهد شد و امیدوارم خط ۹ انتقال سراسری گاز هم آغاز شود.
وی از اجرای خط لوله انتقال گاز دوستی ایران و پاکستان توسط این قرارگاه خبر داد و افزود: این طرح در یک زمان کمتر از ۳۰ ماه به مرحله بهره برداری خواهد رسید.
آب رسانی به شهر قم، پروژه انتقال آب از سد کرج به تهران، ساخت »سد گتوند« که در سفر استانی احمدی نژاد کلنگ آن زده شد، از اجرای خطوط انتقال گاز در منطقه خرم آباد، پروژه راه آهن شیراز و ساخت راه آهن بم- زاهدان و… از جمله پروژه های عمرانی بودند که در پایان سال گذشته به گفته قاسمی قرارگاه خاتم در حال انجام آنها بوده است.گفتنی است در دوره تصدی فتاح بر وزارت نیرو، پروژه های عمرانی زیادی به این قرارگاه سپرده شده است.

محسن رضایی، بنیانگذار خاتم اقتصادی
پس از پایان جنگ ایران و عراق، محسن رضایی تحصیلات مهندسی خود را نیمه کاره گذاشت و در رشته اقتصاد به ادامه تحصیل پرداخت. وی توانست دکترای خود را در این رشته از دانشگاه تهران دریافت کند. وی در زمان فرماندهی سپاه پاسداران، دانشگاه امام حسین، دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله و دانشکده فرماندهی سپاه را تاسیس کرد. سال ۱۳۶۸ و پس از پایان جنگ، او قرارگاه بازسازی خاتم الانبیا در سپاه پاسداران را راه اندازی کرد و اجرای چند طرح عمرانی را زیرنظر دولت هاشمی رفسنجانی بر عهده داشت. این آغاز فعالیت های غیرنظامی قرارگاهی به نام خاتم بود

فیروزآبادی، جانشین موسوی در خاتم
حسن فیروزآبادی پس از پیروزی انقلاب اسلامی با صدور پیام امام خمینی(ره) مبنی بر تاسیس جهاد سازندگی به آن سازمان پیوست و به عنوان موسس و عضو شورای مرکزی جهاد خراسان سپس در سال ۱۳۵۹ با حکم نخست وزیر وقت به عضویت شورای مرکزی جهاد سازندگی کشور منصوب و مشغول کار شد. سال ۱۳۶۰ توسط شهیدرجایی به عنوان رئیس جمعیت هلال احمر و از سال ۱۳۶۴ از سوی مهندس میر حسین موسوی نخست وزیر به سمت معاون امور دفاعی نخست وزیر منصوب و در طول دفاع مقدس ۸ ساله مسوولیت جانشین نخست وزیر در قرارگاه خاتم(ص) (البته در آن دوره این قرارگاه وارد فعالیت های اقتصادی نشده بود)، ستاد امداد و درمان جنگ کشور، امور پناهگاه ها و دفاع غیرعامل، پدافند شیمیایی، میکروبی و هسته ای، مهندسی صنعتی جنگ، کمیته ساخت موشک زمین به زمین و… را به عهده گرفت.

قالیباف: فرمانده سه ساله
قالیباف در سن ۲۲ سالگی فرمانده لشکر پنج نصر خراسان در جنگ ایران و عراق بود. او که دوره خلبانی نیز گذرانده است سال ۱۳۷۳ فرمانده قرارگاه خاتم الانبیا شد و سال ۱۳۷۶ به فرماندهی نیروی هوایی سپاه پاسداران منصوب شد و در سال ۱۳۷۹ برای فرماندهی نیروی انتظامی انتخاب شد. شاید به خاطر حضورش در قرارگاه خاتم است حالاکه به عنوان شهردار تهران شناخته می شود، حجم زیادی از عملیات راه سازی و پل سازی را به این قرارگاه و شرکت های تابعه واگذار می کند.

پرویز فتاح، وزیر احمدی نژاد
پرویز فتاح وزیر نیروی احمدی نژاد، از قرارگاه خاتم به این وزارتخانه راه یافته است. سیدپرویز فتاح از جمله مدیرانی است که از قرارگاه خاتم به دولت احمدی نژاد راه پیدا کرد و در سابقه اجرایی وی فعالیت در جهاد سازندگی طی سال های ۵۸ تا ۵۹، مسوول کمیته فرهنگی جهاد استان آذربایجان غربی، حضور در عرصه های مختلف جنگ تحمیلی در طول دوران جنگ تحمیلی، مسوولیت های مدیریتی و فرماندهی (آخرین مسوولیت: قائم مقام فرماندهی لشکر ویژه پاسداران)، مسوول ستاد نظامی نیروهای سازمان ملل در ایران طی سال های ۶۸ تا ۷۰، مدیر امور قراردادی پروژه های عمرانی در قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا(ص) به مدت دو سال، قائم مقام شرکت مهندسی سپاسد و معاون فنی در طول ۱۱ سال و مدیر پروژه سدهای کرخه و گتوند طی ۴ سال در سپاسد را می توان دید. در دوره وزارت فتاح در وزارت نیرو، شرکت های تابعه قرارگاه خاتم به عنوان مشاور و مجری پروژه های این وزارتخانه حضور داشتند.

احمدی نژاد: حضور بچه های قرارگاه به آدم اطمینان می دهد
آبان ماه سال ۸۷ رئیس جمهوری در مراسم آغاز عملیات اجرایی طرح انتقال آب از سرشاخه های دز به قم ر ود، گفت: برای ساختن کشور نیازمند روحیه جهادی، حزب اللهی و ایمانی هستیم. حضور بچه های قرارگاه به آدم اطمینان خاطر می دهد که می توان کارهای بزرگی در کشور انجام داد ولی بعضی اظهارنظرهای نادرست و از روی عدم اطلاع می کنند و می گویند حضور قرارگاه در پروژه های کشور راه را برای حضور سایر بخش ها تنگ می کند؛ در صورتی که این حرف غلط و از روی عدم اطلاع است.

نگاه ما به پروژه های کلان و استراتژیک کشور است
در پی طرح انتقادات از ورود قرارگاه خاتم به پروژه های عمران مسوولان این قرارگاه معتقدند که در طرح های اجرا شده و در حال اجرا تنها از ۳۰ درصد توان مهندسی و تجهیزاتی سپاه استفاده شده و ۷۰ درصد دیگر در بخش دفاعی به کار گرفته شده است. از سوی دیگر، مسوولان قرارگاه خاتم معتقدند که این قرارگاه هیچ گاه مانعی بر سر راه فعالیت و توسعه شرکت های پیمانکار بخش خصوصی کشور نبوده است. خردادماه سال جاری، جانشین فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء(ص) در آخرین اظهارنظر خود در این خصوص با بیان اینکه ما در داخل کشور قصد ورود به پروژه هایی که پیمانکاران داخلی توان اجرای آن را دارند، نداریم، گفت: ما به دنبال جایگزینی شرکت های بزرگ و پیمانکاران خارجی هستیم و نگاهمان به پروژه های کلان و استراتژیک کشور است.به گزارش حیات به نقل از روابط عمومی کل سپاه، سردار رستم قاسمی جانشین فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء(ص) در همایش مسوولان و مدیران پشتیبانی قرارگاه با بیان اینکه قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا(ص) در بین پیمانکاران دارای ویژگی خاصی است، گفت: ما در داخل کشور قصد ورود به پروژه هایی که پیمانکاران داخلی توان اجرای آن دارند را نداشته و به دنبال جایگزینی شرکت های بزرگ و پیمانکاران خارجی هستیم و نگاه ما به پروژه های کلان و استراتژیک کشور است. قاسمی با تاکید بر اینکه در کشور به اندازه کافی کار برای همه پیمانکاران وجود دارد و پروژه های بزرگ نیز در کشور کم نیستند، خاطر نشان کرد: امروز پیشرفت تکنولوژی لحظه ای است و دائما باید مطابق با روز پیشرفت کرد. جانشین فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء(ص) مدیریت و برنامه ریزی و تامین منابع مالی و تجهیزات و نیروی انسانی ماهر و متخصص را سه رکن اساسی در اجرای هر پروژه ای خصوصا در پروژه های بزرگ و پیچیده دانست که در هر سه مرحله پشتیبانی آن نقش اصلی را ایفا می کند. وی با اشاره به شرکت در انتخابات، آن را وظیفه و تکلیف شرعی دانسته و شاخصه های مورد اشاره رهبر  انقلاب را ملاک اصلی عنوان کرده و افزود: باید با قصد قربت در این انتخابات شرکت کنیم تا نقشه دشمنان که کم رنگ کردن مشارکت مردم هدف آنان است نقش بر آب شود. اولین همایش مسوولان و مدیران پشتیبانی قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء(ص) با هدف بررسی عملکرد سال ۸۷ و نحوه اجرای برنامه های سال ۸۸ و چگونگی پیاده سازی فرامین مقام  رهبری در خصوص اصلاح الگوی مصرف در سازمان در زمینه های تامین و خرید، نت، ماشین آلات، حمل و نقل و ترابری، نگهداری اموال و املاک، چرخه کالادر مجموعه قرارگاه به همت معاونت پشتیبانی این قرارگاه برگزار شد.

————————

این مطلب در روزنامه اعتماد ملی > شماره ۹۸۴ ۱۲/۵/۸۸ > صفحه ۲۲ (مقاله اقتصادی)

فروش نوکیا نصف شد/ واکنش بازار به اخبار سیاست

31 آگوست 2010 بدون دیدگاه

Untitled-1

دوم تیرماه، خبری مبنی بر فروش مخفیانه دستگاه های شنود توسط نوکیا به ایران منتشر شد. پس از آن، گروه ها و جمعیت های مختلف ایرانی که بیشتر در اینترنت مستقر بودند نسبت به این اقدام نوکیا موضع گیری کردند و خواستار روشن شدن ابعاد موضوع شدند. هرچند هیچ جمعیت یا گروه رسمی در کشور هنوز نسبت به این اقدام نوکیا موضع گیری نکرده است اما به نظر می رسد مصرف کنندگان به صورت خودجوش درباره محصولات نوکیا تصمیم گرفته اند. نشان این حرکت، گفته های فعالان بازار درمورد ریزش قیمت انواع گوشی های نوکیا و موج پس فرستادن و تعویض گوشی های نوکیا پس از انتشار اخبار شنود است. همچنین فروش گسترده گوشی های نوکیا به صورت دست دوم و خرید گوشی هایی با برند های دیگر نشانه هایی از واکنش مصرف کنندگان ایرانی به این اقدام نوکیاست. فعالان بازار می گویند: »ظرف سال های گذشته، نوکیا انتخاب اول خریداران بود اما این روزها انتخاب اول خیلی از خریداران نوکیا نیست« امکان تهیه گزارش رسمی از تحولات اخیر بازارگوشی تلفن همراه وجود ندارد اما گزارش های میدانی و اظهارنظر فروشندگان گوشی تلفن همراه از افت فروش نوکیا در بازارهای تهران حکایت دارد. مردم معترض به روند شنودهای تلفنی وآنها که از انتشار خبر فروش نرم افزارهای شنود توسط شرکت نوکیا نگران شده اند، ترجیح می دهند از گوشی های دیگری استفاده کنند. این روند درحالی شدت یافته است که شرکت مخابرات ایران – سهامی عام- نیزیک روز پیش ازبرگزاری دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری سیستم ارسال پیامک را به مدت سه هفته غیرفعال کرد ونارضایتی شدیدی میان مردم وسهامداران خود به وجود آورد. به طور قطع به همین دلیل بود که مردم تهران به پیامک تبریک روز پدر و پاسداشت روز تولد امام علی(ع) به شیوه های دیگر رو آوردند. شرکت مخابرات هنوز آماری از افت فاحش ارسال پیامک در روز پدر منتشر نکرده اما گفته می شود حداقل ۹۰درصد افرادی که سال گذشته در روز پدر از پیامک استفاده کرده اند،امسال این امکان را کنار گذاشته اند درهمین حال گزارش ها نشان می دهد که مردم تهران درسطحی گسترده بازار نوکیا را کم رونق کرده اند. نوکیا در ایران پیش تر هم تحریم شده بود اما به دلایل دیگری. زمانی که نام این شرکت همچون شرکت های نستله، کوکاکولا، فانتا، بنتون وچند شرکت معروف دیگر در فهرست تحریم برخی گروه های دانشجویی قرار گرفت، ای بسا مردم سازی دیگر کوک کردند.

نوکیا در ایران
یک دهه بعد از ظهور تلفن همراه در جهان در سال ۱۳۶۷ وزارت پست و تلگراف سابق اقدام به طراحی تلفن سیار کرد و با یک تجدید نظر در این طرح در سال ۱۳۷۲ تجهیزات آن خریداری شد و در مرداد ماه ۱۳۷۳ فاز اول این طرح به ظرفیت صد هزار شماره ایجاد شد. طی سال ‏های ۱۳۷۳ تا اوایل ۱۳۷۴ تعداد متقاضیان تلفن همراه بیشتراز ۱۵۰۰ نفر نبود چراکه این سیستم به هیچ عنوان برای مردم شناخته شده نبود به طوری که در شهریور ۷۴ هنگامی که آگهی نام نویسی در روزنامه ‏های کثیر الانتشار کشور منتشر شد، حدود ۸ تا ۹ هزار نفر ثبت نام کردند به عبارت دیگر استقبال چندانی از این سیستم پایه و ضروری در جامعه به عمل نیامد و حتی در محافل با واکنش ‏های منفی روبه رو شد و تلفن همراه سیستمی زائد و تجملاتی عنوان شد.
در حال حاضر چند اپراتور در کشور در حال فعالیت هستند که شامل همراه اول، ایرانسل، اسپادان (مخصوص مردم استان اصفهان)، کیش همراه (مخصوص مردم جزیره کیش) می ‏شوند.
در سال های اولیه همزمان با واگذاری سیم کارت، بالاجبار گوشی مربوطه نیز (که البته تنوع بسیارکمی نیز داشت) به مشترک تحویل داده می شد. وجود تنها یک اپراتور دولتی در بازار تلفن همراه و خدمات بسیار محدود در زمینه استفاده از تلفن همراه باعث شده بود که توجه چندانی به نوع گوشی مورد استفاده نشود. به تدریج با افزایش اپراتور به ۲ شرکت و باز شدن جاپای بخش خصوصی (آن هم از نوع نسبتا خارجی آن) در این بازار تعداد کاربران به نحو بسیار گسترده ای افزایش یافت و بازار ارتباطات موبایلی ایران روند رو به توسعه ای داشته است. اما از همان ابتدا، نام نوکیا با تلفن همراه در ایران پیوند خورده بود چراکه اولین گوشی ها در ایران نوکیا بود و همچنان، نوکیا بیشترین سهم را در گوشی های بازار ایران دارد. نوکیا، یکی از بزرگ ترین تولید کنندگان تلفن همراه در جهان است که در سال ۱۸۶۵ میلادی در جنوب غربی فنلاند کار خود را با تولید کاغذ آغاز کرد و در سال های بعد با تولید لاستیک و کفش، قطعات صنعتی، کت های بارانی و کابل های مخابراتی ادامه داد. تا در سال ۱۹۸۲ و با صنعتی شدن این شرکت و قرار گرفتن آن در خط تولید ارتباطات راه دور telecommunications موفق شد، اولین تلفن همراه خود را با وزنی حدود ۸/۹ کیلوگرم با قابلیت استفاده در اتومبیل طراحی و روانه بازار کند تا نام نوکیا را در این صنعت جهانی کند. در حال حاضر نیز نوکیا با بیش از ۲۶ سال سابقه در تولید تلفن همراه عنوان پر فروش ترین برند را در جهان به خود اختصاص داده و طبق آخرین آمار به دست آمده در تاریخ ۲۰ مه ۲۰۰۸، این شرکت حدود ۵۰ درصد از سهم شاخص جهان، ۵۵ درصد از سهم شاخص آسیا و ۳۸ درصد از سهم شاخص ایران را در اختیار داشته و صدر نشین جدول پرفروش ترین برند تلفن همراه جهان در سال ۲۰۰۷ و چهار ماهه نخست سال ۲۰۰۸ شناخته شده است.

ابزار شنود موبایل به ایران فروختیم
از اواخر خردادماه همزمان با ناآرامی ها و موج دستگیری ها در کشور در اینترنت نیز موجی از فیلترینگ سایت های خبری، وبلاگ ها، جوامع مجازی و… نیز آغاز شد و اطلاع رسانی بیشتر از طریق ایمیل ها صورت می گرفت. در این ایام بود که خبری مبنی بر شنود غیرقانونی مکالمات و دسترسی به اطلاعات ایمیل ها، یل باکس ها در جوامع مجازی و مطالب تایپ شده در مسنجر منتشر شد. متعاقبا روز اول تیرماه، رسانه ها خبر غیر منتظره ای را منتشر کردند. شرکت مخابراتی نوکیا-زیمنس (NSN) فروش تجهیزات شنود مکالمات تلفن همراه به دولت ایران را تایید کرد، سخنگوی این شرکت گفت: »بخشIntelligent Solutions که تا ماه مارس سال جاری بخشی از شرکت نوکیا- زیمنس بود، نسخه محدود شده محصولی با نام Monitoring Centre را در نیمه دوم سال ۲۰۰۸ به ایران فروخته است.« بن روم توضیح داد: »امکانات محصول مذکور به کاربران آن اجازه می دهد روی ایمیل، تماس های تلفنی، پیام های متنی، پیام های ارسال شده توسط ابزارهایی مانند یاهو مسنجر و شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک »شنود قانونی« داشته باشند.« همین اظهارنظر کافی بود تا در کنار خبر افشای تولید کننده فناوری ایجاد پارازیت در امواج شبکه های ماهواره ای، نسبت به تولید کننده اینگونه فناوری ها که آنها را به صورت مخفیانه به ایران فزروخته بودند واکنش نشان داده شود. هنوز مردم ایران که اکثرشان مکالمات خود را با گوشی های نوکیا انجام می دادند در بهت بودند و این خبر را کاملاباور نکرده بودند. بعد از اینکه سخنگوی شرکت فنلاندی – آلمانی »نوکیا زیمنس« فروش تجهیزات پیشرفته شنود تلفن را به ایران در سال ۲۰۰۸ تایید کرد، چارلز شامر سناتور دموکرات مجلس سنای آمریکا به همراه سناتور جمهوریخواه لیندسی گراهام در پی ارائه طرحی برای تصویب در سنا برآمدند که به موجب آن شرکت هایی که به دولت ایران ابزار پیشرفته شنود مکالمات تلفنی و کنترل فضای وب را فروخته اند در آمریکا مورد تحریم قرار بگیرند.این دو مدعی شدند دلیل ارائه این طرح خود را متوقف کردن گردش آزاد جریان اطلاع رسانی از سوی دولت ایران در پی اعتراضات مردمی به نتایج اعلام شده پس از انتخابات ریاست جمهوری می دانند. روزنامه آمریکایی وال استریت ژورنال در آخرین هفته خردادماه با چاپ گزارشی نوشته بود که دولت ایران تجهیزات پیشرفته ای برای شنود مکالمات تلفنی و کنترل ارتباطات اینترنتی شهروندان خود از شرکت سازنده تجهیزات ارتباطی فنلاندی – آلمانی »نوکیا زیمنس« خریداری کرده است. این دو نفر با اشاره به این گزارش خواستار قطع ارتباط تمامی شرکت های بزرگ غربی با دولت ایران شده و افزوده اند: در حالی که شرکت های بزرگ آمریکایی قوانین تحریم ایران را رعایت می کنند اما شرکت های دیگر کشورهای غربی از جمله اروپا با فروش تجهیزات و انتقال تکنولوژی های حساس به ایران به دولت این کشور اجازه می دهند که گردش آزاد اطلاعات را محدود کند. در طرح دو سناتور مزبور، دولت آمریکا موظف شده است که با تهیه لیستی شرکت هایی را که در ماه ها و سال های گذشته تجهیزات پیشرفته محدود کننده آزادی گردش اطلاعات را به دولت ایران فروخته اند، مشخص سازد. پس از این مرحله و در صورت تایید اطلاعات این لیست این شرکت ها از انعقاد قرارداد با دولت آمریکا محروم می شوند و شرکت هایی هم که در حال حاضر با دولت آمریکا قرارداد همکاری دارند پس از انقضای مدت قانونی آن، از تمدید قرارداد خود با دولت آمریکا محروم خواهند شد. شرکت زیمنس هم اکنون بیش از ۲ هزار قرارداد همکاری با دولت آمریکا دارد که تنها ۳۰۰ مورد آن با وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) است. این شرکت تنها در سال ۲۰۰۹ قراردادهایی را به ارزش ۲۵۰ میلیون دلار با دولت آمریکا منعقد ساخته است، در حالی که شرکت ادغام شده فنلاندی – آلمانی نوکیا زیمنس تنها ۶ قرارداد به ارزش ۵ میلیون دلار با دولت آمریکا منعقد کرده است.

نوکیاهای ایرانی
چه کسانی نوکیا را به ایران آوردند. نوکیا تنها تولید کننده گوشی است که در ایران دفتر دارد. نه تنها گوشی، بلکه سایر تجهیزات مخابراتی نوکیا که بیشتر در زیرساخت ها مورد استفاده است در ایران مورد استفاده قرار می گیرند. یکی از نام هایی که با نوکیا در ایران پیوند خورده است، »ایراتل« است. در روزهای اخیر، همزمان با جدی شدن بحث گوشی های ساخت نوکیا، گمانه زنی ها برسر اینکه ارتباط نوکیا با ایران از چه طریقی است نیز قوت گرفته است. از طرف دیگر، استفاده از شنودهای پیشرفته و امکانات امنیتی جدید در داخل شرکت ایراتل، دستاویزی برای کسانی شده است که واردکننده این دستگاه ها چه کسی است؟ از طرفی بعد از اینکه تعرفه های واردات گوشی های تلفن همراه تغییر کرد، طی سال های گذشته، ایراتل به جای واردات گوشی های تلفن همراه و خدمات تعمیرات آن، بیشتر به سمت نصب آنتن ها و تجهیزات مخابراتی رفته است. این شرکت از اولین شرکت هایی بود که اقدام به واردات گوشی تلفن همراه و خدمات پس از فروش در ایران کرد اما علاوه بر این، نام مدیر شرکت بعضا در مباحث سیاسی دیده می شود.

الف.الف، شهرام جزایری وحسین شریعتمداری
نام مدیر ایرانی نوکیا، بیشتر به خاطر اشاره های معروف مدیرمسوول روزنامه کیهان به عنوان چهره ای سیاسی مطرح شد. در هفته اول اسفندماه سال ۸۵، در جریان فرار شهرام جزایری، حسین شریعتمداری در یادداشتی به بررسی احتمال دست داشتن برخی از افراد در فرار شهرام جزایری می پردازد که به دلایلی از سوی برخی از افراد حمایت می شدند. در این یادداشت نامی از این افراد برده نمی شود و تنها به اشارتی از محل ها و مکان ها اکتفا می شود. در همین سال (یعنی سال ۸۵)، پ-ف، خواهر زاده مدیر ایرانی نوکیا به روزنامه کیهان می رود و یک سال بعد کتاب »شوالیه های ناتوی فرهنگی« را توسط انتشارات کیهان منتشر می کند. ماجرای جزایری و حامیان او مسکوت می ماند تا فروردین همین امسال. در ۲۲ فروردین سال ۸۸حسین شریعتمداری در شماره ۱۹۳۳۲ در ستون »یادداشت روز« سرمقاله ای به امضای خود تحت عنوان »آنجا چه خبر است؟« نگاشت که تامل برانگیز بود و به موارد مورد ابهام در پرونده جزایری اشاره داشت. نامبرده در این یادداشت کدهایی داد، که نمی توان به سادگی از آنها گذشت. در بندهفتم این یادداشت آمده است: کاش برخی از مسوولان محترم دستگاه قضایی به جای آنکه گذران اوقات فراغت خود – که متاسفانه خیلی هم زیاد هست! – به نقاط خوش آب و هوای کشور رفته و در خانه های اشرافی کلان سرمایه داران جا خوش کنند، بخشی از وقت خود – بخوانید وقت متعلق به ملت- را نیز صرف رسیدگی به امور قضایی بر زمین مانده مردم و بررسی هویت برخی از مدیران این دستگاه می کردند ـ البته به عنوان وظیفه خویش نه منت به مردم. مثلاچرا تعطیلات نوروزی را در باغ رویایی! و چند ده هکتاری آقای »الف« – در منطقه خوش آب و هوای شمال سپری کرده و در ویلاهای آنچنانی و اشرافی این کلان سرمایه دار لم داده اند؟ که خدای نخواسته مجبور باشند بهای این »لم دادن« ها را از کیسه ملت هزینه کنند؟! با توجه به اینکه این مدیر در یکی از شهرهای شمالی کشور، املاک زیادی دارد، برخی از منابع معتقد بودند احتمالامنظور شریعتمداری از »الف.الف« همان مدیر شرکت ایراتل است.آیا این گمانه درست است؟

استعفای مدیر نوکیا به دلایل شخصی
۲۶ فروردین ماه امسال (سال ۸۸) مدیرعامل نوکیا در ایران استعفا داد. ب-خ در گفت وگو با ایتنا، دلیل این امر را صرفا مسائل شخصی دانست که موجب تصمیم او برای خروج از نوکیا شده است. وی همچنین ارتباط این موضوع را با مسائل دیگر یا شایعات احتمالی رد کرد.مدیرعامل مستعفی بیش از چهار سال در جایگاه مدیر عامل نوکیا در ایران که مهم ترین عنوان این شرکت در ایران تلقی می شود، فعالیت می کرد.دوران فعالیت او مجموعا دورانی آرام و در عین حال برای نوکیا نسبتا پررونق بود.به گزارش ایتنا در مراسمی که از سوی دفتر نوکیا در ایران برگزار شد، ضمن تودیع مدیرعامل سابق، علیرضا شفیع پور به عنوان مدیر عامل جدید، جایگزین نامبرده شد.

نوکیا حامی صهیونیست یا نوکیا فروشنده مخفی
در سال های گذشته، همزمان با عملیات مختلف اسرائیل علیه فلسطین و لبنان، گروه های مذهبی و سیاسی در ایران اقدام به انتشار لیستی از شرکت های حامی صهیونیست کردند. در بین شرکت ها و موسساتی مثل کوکاکولا، فانتا، سی ان ان، کیت کت، نستله و…نام نوکیا نیز به چشم می خورد و اتفاقا از بین این برند ها، برندهایی که بیشتر مورد توجه تحریم کنندگان مذهبی قرار گرفته بود، کوکاکولا، نستله و نوکیا بودند. در همان زمان ها بود که بسیاری از متدینین، به جای گوشی های نوکیا از گوشی هایی مثل سونی اریکسون استفاده می کردند و حالابعد از گذشت سال ها، یکبار دیگر نام نوکیا به خاطر فروش مخفیانه ابزار شنود بر سر زبان ها جاری شده است با توجه به اظهارات فعالان بازار، این مساله تا حدود زیادی بر فروش این محصول در بازار تاثیرگذار بوده است.