حزب الله در ایران؛ شبکه سازی برای مبارزه مسلحانه
پرونده شکل گیری حزب الله از دهه ۴۰ تاکنون:
- حزب الله در ایران؛ درباره جنبش شهری مذهبی ضد لیبرال ایرانی
- حزب الله در ایران؛ چریک های مسلمان به دنبال حکومت اسلامی
- حزب الله در ایران؛ شبکه سازی برای مبارزه مسلحانه
- حزب الله در ایران؛ تولد «حزب اللهی»ها
- حزب الله در ایران؛ ضد چپ ضد لیبرال
- حزب الله در ایران؛ حزب الله در دوره اصلاحات
- حزب الله در ایران؛ایجاد انصار حزب الله به عنوان یک سازمان منسجم
چند سال پس از دستگیری و انحلال حزب ملل اسلامی، «حزب الله» رسما متولد شد. حدودا سه سال پس از انحلال ملل اسلامی در سال ۱۳۴۷، تعدادی از آزادشدگان حزب با توجه به تجارب پیشین خود پایه گذار گروه دیگری به نام «حزب الله »شدند .رهبری این تشکیلات را عباس آقا زمانی (معروف به ابو شریف)به عهده داشت و از دیگر عوامل ذی نفوذ این تشکیلات جواد منصوری و احمد احمد بودند .
حزب الله، به شیوه حزب ملل اسلامی، از سال ۱۳۴۷ فعالیت خود را بر مبنای کار تئوریک و آموزش آغاز کرد و کلاس های درس عربی را برای اقشار مختلف جامعه بویزه جوانان دایر کردند. تعدادی راهم از دانشگاه ها و مراکز علمی دیگر شناسایی و به صورت هیئتی، به این کلاس ها هدایت می کردند.
مدرس بیشتر این کلاس ها جواد منصوری و ابوشریف بودند. این کلاس ها، بر پایه متون مربوط به آیات و احادیث و فرازهایی از نهج البلاغه با تکیه بر مبارزات علیه ظلم و دعوت به اقدام مسلحانه، توزیع می شد .
اغلب اعضای «حزب الله» اعضای حزب ملل اسلامی بودند، که برای ادامه مبارزه با رژیم شاه با تکیه بر تجربیات گذشته و نیز خود سازی فردی و جمعی و کسب آمادگی لازم برای مقابله با هر گونه تهدید از سوی دستگاه حاکمه، سازمان و تشکیلات مخفی حزب الله را با الهام از آیات قرآنی: «و من یتول الله و رسوله و الذین آمنوا فان حزب الله هم الغالبون»(۵۶مائده) و«اولئک حزب الله الا ان حزب الله هم المفلحون»(مجادله ۲۲)رااه اندازی نموده وهدف از آن را مبارزه با رژیم شاهنشاهی و براندازی آن عنوان کردند.
بر خلاف حزب ملل اسلامی که از ابتدا اقدام به ساخت تشکیلات و… کردند، این گروه با ایدئولوژی اسلامی و جهان بینی توحیدی، فاقد دفتر و تشکیلات تابلو داری بودند. آنان بنا داشتند قبل از ورود به عرصه عملی مبارزه به جذب افراد و کار عمیق ایدئولوزیک بپردازند و تشکیلات خود را کاملا در خفا سازماندهی کنند.
اکثر کلاس های عقیدتی این گروه در مسجد حضرت امیر المومنین (ع) برگزار می شد. این کلاس ها به سبک جدیدی و بصورت رایگان برگزار می شد ودر حاشیه آن آقا زمانی(ابوشریف) می خواست که شاگردان آیات جهادی را حفظ کنند.
این کلاس ها دایر بود و سه هدف کلی را دنبال می کرد:
۱٫ تبلیغ و سازندگی (کار فرهنگی) بود .
۲٫ اداره و بهره برداری از توانایی ها و مبارزه با رژیم سلطنتی بود .
۳٫ شناسایی و جذب افراد مومن به حزب الله بود .
این مرحله تقریبا جنبه علنی داشت و حتی رژیم هم از آن با خبر بود، چرا که ظاهر آن پیوسته فقط کلاس درس بود و در آن جلسات خیلی از افراد رفت و آمد داشتند که از جمله آنان آیت الله خامنه ای بودند.
عملیات حزب الله
فعالیت حزب ملل اسلامی به دلیل عدم تجربه کافی بدوا متوقف شد، اما حزب الله که متشکل از اعضای حزب ملل اسلامی بود، با تجربه ای تازه قدم به میدان گذاشته بود. اما هدف اصلی آن مبارزه مسلحانه بود.
خود ابوشریف در این باره می گوید: « در سال ۱۳۲۹ دولت مصدق با رأی مردم در یک انتخابات نسبتاً آزادتری انتخاب شد ولی به دلیل سرسپردگی شاه مملکت به قدرتهای خارجی تصمیم گرفتند مصدق را سرنگون کنند و به همین خاطر با کودتا و استفاده از زور و اسلحه و عدهای چاقوکش حکومت نسبتاً مردمی مصدق را سرنگون کردند تا بتوانند بیشتر در خدمت قدرتهای خارجی باشند. این خاطره در ذهن ما و بسیاری از جریانهای سیاسی نقش بسته بود و فهمیدیم که مبارزات پارلمانی در مقابل حکومتی که دست به اسلحه میبرد بیفایده است و اسلحه را باید با اسلحه جواب داد. »(مصاحبه با روزنامه ایران/ ویژه نامه بررسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران)
ترور سرتیپ طاهری
سازمان مجاهدین خلق بعد از ضربه سنگینی که در سال ۵۰ از ساواک خورده بود ناچار به همکاری با تشکیلات مذهبی از جمله موتلفه و حزب الله شد.
پس از صحبت ها و مذاکرات متعدد قرار شد در یک اقدام ائتلافی مابین آنها و حزب الله دست به ترور سرتیپ طاهری که یکی از عوامل اصلی سرکوب خونین قیام ۱۵ خرداد۱۳۴۲، که در مقابله و مهار بسیاری از تظاهرات و راهپیمایی های دیگر مردم علیه رژیم سلطنتی نظیر : سرکوب راهپیمایی مردم در تشییع جنازه آیت ا… فومنی در سال ۱۳۴۳، سرکوب تظاهرات ضد اسرائیلی در سال ۱۳۴۹ ، حمله به کارگران اعتصابی کارخانه جهان چیت سازی، حمله به دانشجویان در دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاه تهران نقش موثری داشت، بزنند.
طاهری، معاون رئیس پلیس تهران، در یک کار مشترک و آزمایشی ترور شد. هر چند این اقدام موفقیت آمیز بود ولی منجر به دستگیری و متلاشی شدن گروه «حزب الله» در مرداد ۱۳۵۱ شد.
حزب الله از ابتدای دهه ۵۰ تا پیروز انقلاب
عباس آقا زمانی( ابوشریف) پس از دستگیری گسترده شبکه “حزب الله” به فلسطین و لبنان رفت و بعد از یک سال به هنگام بازگشت در مرز بازرگان دستگیر و پس از فرار مجدد از زندان از ایران گریخت و به پاکستان رفت واز آنجا به اروپا و به انجمن های اسلامی دانشجویان در اروپا پیوست و در سال ۱۹۷۴ میلادی وارد دانشگاه دولتی فرانکفورت شد ولی به دلیل تردد زیاد بین خاورمیانه و اروپا نتوانست ادامه تحصیل دهد.
ابوشریف در سال ۱۳۵۷ به نوفل لوشاتو رفت و به جمع یاران اما پیوست. او هم زمان با پیروزی انقلاب اسلامی به ایران بازگشت و در مدرسه رفاه محل استقرار امام به سازمان دهی نیروهای نظامی و حزب الله و تامین امنیت و حراست آنجا پرداخت .
او یکی از عناصر تعیین کننده و موسس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود. «جواد منصوری» دیگر عضو ذی نفوذ حزب الله به عنوان اولین فرمانده سپاه انتخاب شد .
عباس آقازمانی (ابو شریف ) در ۲ اردیبهشت ۱۳۵۸ از طرف شورای انقلاب به عنوان فرمانده عملیات سپاه و در خرداد ۱۳۵۹به فرماندهی کل سپاه پاسداران منصوب شد.
چنانکه از نظر گذشت، حزب الله ای که در سال ۴۷ کار خود را آغاز کرده بود، نهایتا در سال ۵۸، با عضویت بنیانگذاران آن در نهادها و ارگان های انقلابی عملا به کار خود به عنوان تشکلی مسلح برای مقابله با نظام پهلوی پایان داد. این مقطع نیز به نوبه خود، آغاز گری مقطعی دیگر بود؛ «موج اول حزب الله در جمهوری اسلامی ایران» آغاز می شود.
——————-
این مطلب در همشهری ماه شماره ۷۱ فروردین ۱۳۹۰ در صفحات: ۴۰و۴۱ منتشر شد.