بانک مرکزی خودش را هم تکذیب میکند؟
گذری بر تناقضات اظهارات مسئولان طی ۲۵ روز اخیر
چه اتفاقی افتاده؟ آیا موضوع مهمی پشت پرده وجود دارد؟ این همه تکذیب و تشویش جامعه با چه استدلالی انجام میشود؟ چرا آمارها و اطلاعاتی که از یک منبع واحد منتشر میشوند مدام تکذیب و تایید میشوند؟
در کشوری زندگی میکنیم که رئیس دولت آن ادعای مدیریت جهانی را دارد؛ اما بانک مرکزی آن خود را تکذیب میکند. اگر مشوش کردن جامعه را ایجاد سردرگمی و پیاپی آدرس غلط بدانیم، شاید در این تعریف و در چارچوب بازار سکه بیش از همه بانک مرکزی بگنجد.
این روزها که دیگر مطبوعات منتقدی با آن تعریف که در سال های ۸۴-۸۵ باقی مانده بودند موجود نیستند، آنچه مانده چند روزنامه با تیراژ پایین است. سایت و وبلاگ منتقد نیز به چشم برهم زدنی به محاق فیلتر می رود.
در چنین شرایطی ظاهرا مسئولان اقتصادی کشور خود در حال تشویش و نشر اکاذیب علیه خود و بعد تکذیب همدیگر هستند. استنباط و تحلیل خاصی نمیکنیم و تنها نظر شما را به تیتر اخبار و گفته های رسمی مسئولان اقتصادی جلب می نماییم:
۱۱ بهمن ذخیره ۹۰۷ تنی
۱۱ بهمن امسال آل اسحاق رئیس اتاق بازرگانی تهران در نطق رسمی خود ذخایر طلای کشور را ۹۰۷ تن اعلام کرد.
دو هفته بعد ۵۰۰ تن/ ۸ میلیون سکه
دقیقا دو هفته بعد و در ۲۵ بهمن ماه، محمود بهمنی رئیس کل بانک مرکزی ذخایر طلای کشور را ۵۰۰ تن اعلام کرد. گفتنیست در این بین حساسیت های زیادی از سوی جامعه که خود درگیر بازار پر تلاطم و آشفته سکه شده است در مورد ذخایر طلای کشور به وجود آمده بود.
ایا شایسته است در دولتی که ادعای مدیریت جهانی را دارد، آمار مهم و اتسراتژیکی نظیر آمار ذخایر طلا دو هفته ای از ۹۰۷ تن به ۵۰۰ تن برسد؟
از طرفی بهمنی تعداد سکه های پیش فروش شده توسط این بانک را ۸ میلیون قطعه اعلام کرد.
۳ روز بعد ۹ میلیون سکه
تنها سه روز بعد از اظهارات بهمنی مدیر کل نشر و ریالی بانک مرکزی تعداد سکه های پیش فروش شده را در مراحل اول و دوم به ترتیب: ۴ میلیون و ۳۰۰ و ۴ میلیون و ۶۰۰ قطعه اعلام کرد. هر چند خود او جمع این دو عدد را ۸ میلیون و ۵۰۰ قطعه بدست آورده بود اما به نظر می رسد رند کردن حاصل جمع دو عدد ۴٫۳ و ۴٫۶ میلیون به ۹ میلیون قطعه می انجامد. گفتنیست ارزش این تفاوت آماری مختصر(!) با نرخ بازار چیزی نزدیک به ۷۶۵ میلیارد تومان است!
مدیر کل بانک مرکزی: احتمال توقف سکه
در روز دوم اسفندماه کمرئی مدیر کل نشر و ریالی بانک مرکزی گفت هدف بانک مرکزی از پیش فروش سکه به ثبات رساندن بازار بوده و اکنون هم بازار به ثبات رسیده. استدلال ساده این سخنان یعنی وقتی علت سیاست پیش فروش سکه(عدم ثبات بازار) به ثبات بدل شده است، یعنی پیش فروش سکه هم باید متوقف شود.
۲ روز بعد، روابط عمومی بانک مرکزی: شایعه بوده!
تنها دو روز بعد یعنی چهارم سافندماه، روابط عمومی بانک مرکزی در اطلاعیه ای که برای تمام خبرگزاری ها ارسال کرد، یادآور شده که پیش فروش سکه تداوم خواهد یافت و این بانک هیچ تصمیمی برای عدم پیش فروش سکه اتخاذ نکرده است!
۱ روز بعد، کمرئی: سکه پیش فروش میشود
۱ روز بعد از این اطلاعیه روابط عمومی بانک مرکزی، کمرئی مدیر کل دفتر ریالی و نشر بانک مرکزی که ۳ روز قبل گفته بود بازار به ثبات رسیده و پیش فروش سکه برای شرایط بی ثبات بازار بوده، در گفتگویی جدید از تداوم پیش فروش سکه خبر میدهد.
.
سوال اینجاست که اصولا چرا نباید در بانک مرکزی کشوری که دولت آن ادعای مدیریت نظم جدید جهان را دارد یک آمار ساده از “ذخایر طلای کشور” وجود داشته باشد که دو هفته ای از ۹۰۷ تن به ۵۰۰ تن نرسد.
چرا مدیران بانک مرکزی حاصل جمع دو عدد ۴٫۳۰۰٫۰۰۰ و ۴٫۶۰۰٫۰۰۰ را به ۸٫۵۰۰٫۰۰۰ اعلام میکند و تازه همین رقم هم با اظهارات دو روز قبل رئیس کل بانک مرکزی تفاوتی ۵۰۰ تا ۹۰۰ هزار تایی دارد؟
اگر اسم این شیوه اطلاع رسانی تشویش جامعه نیست، پس چه نامی باید بر آن نهاد؟
واقعا بانک مرکزی به دنبال ثبات در بازار سکه و ارز است یا با این نحوه اظهار نظر و تکذیب و… آنهم در معرض دید عموم قصد دارد بر عکس بازار را متشنج تر کند؟ نام این شیوه مدیریت بازار چیست و دقیقا در کدام دانشگاه تدریس میشود؟
مطالب مرتبط:
به نظر میرسه می خوان با دروغ و قرص مسکن در کوتاه مدت تنش رو کم کنن ولی آینده رو خدا بهمون رحم کنه
ببخشید یه سوال هم داشتم . به نظرتون با تحویل سکه های پیش فروش قیمت سکه افت میکنه؟